سخنان خلخالی درباره وضع اقتصادی کشور

صادق خلخالی نماینده اول مجلس

مجلس اول قانونگذاری ایران شاهد چهر‌ه‌های متفاوتی از افراد بود. در این دوره از مجلس علاوه بر نمایندگان عضو نهضت آزادی، شاهد حضور افرادی مثل حجت‌الاسلام صادق خلخالی بود که در رک‌گویی و صراحت و از طرف دیگر داشتن اطلاعات وسیع از روایای گوناگون شهره بودند. صادق خلخالی نماینده جنجالی آن سال‌ها از موافقان لایحه بودجه ارسالی از سوی دولت بود و سخنانش در دفاع از لایحه با اقبال مواجه شد...

مساله بنیاد مستضعفان است، ساختمان‌هایی است که در اختیار خیلی‌ها هست، حتی بعضی از صلحاء در آن نشسته‌اند این را باید حلش کنیم، ساختمانی اگر نشسته‌اند و ساختمان طاغوتی بوده با یک رقمی با یک پول مختصری ماهانه شرعا هم خودشان را بری‌الذمه بدانند، این نیست تا آنجایی که بنده می‌دانم بنابراین یک قسمتی از این درآمد دولت و این ملت ناشی از همین پول بنیاد مستضعفان است، این باید راه بیفتد و باید معلوم شود که چه مقدار دارد، چه می‌خواهد بدهد، کی می‌خواهد اداره کند؟ تمام اینها باید بیاید زیر یک چتر که به نظر من چتر، چتر دولت است، الان یک شرع و یک عرف نداریم.

ساختمان‌هایی است که احزاب و جمعیت‌ها گرفته‌اند این ساختمان‌ها را من باز ذکر می‌کنم بنده یادم می‌آید سال ۱۳۲۴ آن موقع‌ها بود که گاهی از دانشگاه به خانه پیاده می‌رفتم و از سرچشمه رد می‌شدم خانه‌مان میدان شاه آن زمان بود که حالا چند اسم پیدا کرده است میدان خلق، میدان قیام ۱۵ خرداد، ۸-۷ تا اسم دارد به هر حال آن طرف می‌رفتم یک مدرسه به نام دبستان نوبنیاد سعدی را داشتند می‌ساختند، این دبستان چون جزو دبستان‌هایی است که واقعا هم خیلی خوب آن موقع ساخته می‌شد، این زمینش موقوفه بود، ولی ساختمانش را وزارت فرهنگ آن زمان بنا کرد، یادم است خیلی هم خوب ساخته. مدرسه حسابی هم هست، یک آمفی‌تئاتر بعد پشت آن اضافه کردند، این الان محل حزب جمهوری اسلامی است یکی از دوستان ما در شورای انقلاب به یکی از سروران‌ ما گفت تا آقا اینجا که رفته‌اید، این الان چه شکلی است، گفت این موقوفه است ما ماهی شش هزار تومان به مدرسه استاد شهید مطهری می‌دهیم یعنی یا از آن موقع به بعد می‌دادند، خوب اگر شما آنجا کارشناس بفرستید بخواهید آنجا را ارزیابی کنید چون پول دولت است، اعیانیش مال دولت است، وزارت فرهنگ سابق آنجا را ساخته است، اگر آنجا را ارزیابی کنید همان میوه‌فروش‌های پشت سرچشمه که آنجا هستند آمفی‌تئاتر را ۶ هزارتومان بیشتر پولش را می‌دهند و اگر هم تازه باید داده شود این باید روی یک نظمی بیاید. این را البته از دوستان می‌خواهیم که توضیح بدهند و این قبیل و این طور که من شنیده‌ام از این قبیل ساختمان‌ها در اختیار دستگاه‌های مختلف و جمعیت‌های مختلف است که در شان جمهوری اسلامی نیست که بیاید از ساختمان‌های دولتی استفاده کند (یکی از نمایندگان - دفتر هماهنگی را هم بگویید.) همه جا،‌ هر کس، اینکه دارم می‌گویم واقعا بیایید، اینها بی‌نظر، بی‌نظر، اینها همه پول‌هایی است که باید بیاید (یکی از نمایندگان - آنها را هم مثال بزنید، اسم ببرید) بله،‌ خوب من اطلاعاتی که دارم می‌دهم،‌ اگر آنهایی هم بیخود است...

شجونی - ۲۴ هزار تومان می‌دهند نه ۶ هزار تومان.

امامی کاشانی - من تمامی مطالب آقای معین‌فر را باید جواب بدهم.

رییس - بسیار خوب. بعدا جواب بدهید.

معین‌فر- حالا من زود رد می‌شوم چون می‌بینم که برادرها یک خرده قبل از صحبت امام می‌افتند، (دری نجف‌آبادی- شما دارید خلاف می‌کنید، فرمایشات شما خلاف واقع است) من مساله دیگری دارم که بعد صحبتم را ختم می‌کنم چون واقعا من از چهره برادران عزیزم که در شورای نگهبان هستند خجالت می‌کشم که از این صدای غیرهماهنگ و یکنواخت بنده خسته شده‌اند خودم هم خسته شده‌ام چه رسد به شما. مساله‌ای که ما داریم تنخواه‌گردان وزارت کشاورزی است.

تنخواه‌گردان وزارت کشاورزی پولی بوده که دولت به عنوان تنخواه‌گردان در اختیار وزارت کشاورزی از زمان طاغوت می‌گذاشتند و آنها خریدهایشان را می‌کردند، به زارعین مثلا فرض کنید سمی بوده، کود شیمیایی بود، چه بوده، می‌فروختند، پولش را می‌گرفتند بعد به آن حساب می‌ریختند.

این در حقیقت پول در گردش آنها بوده، این مبلغ ۷۰ میلیارد بود، قبل از انقلاب، بعد از انقلاب وزیر کشاورزی گفت: آقا ندارم، اصلا معلوم نیست این ۷۰ میلیارد کجا هست؟ چی شده است؟ و نمی‌دانم چی شده؟ و ما می‌خواهیم بخریم، به زارعین بدهیم و نگرانی داریم، گرفتاری داریم چه کنیم؟ ما آمدیم ۷۰ میلیارد را ۱۰۰ میلیارد کردیم لااقل دستشان یک قدری باز شد ولی قید قانونی گذاشتیم که تکلیف آن پول را معین کنند. ۷۰ میلیارد پول یک چیز ساده‌ای نیست که از بین رفته باشد. چی شد؟ معین کنند؟ به آن نشانی که باز نه‌تنها آن معین شده، بعد از انقلاب هم بقیه‌اش هنوز تکلیفش معین نیست و نمی‌دانم و این تسویه نشده است و به آنجایی رسیده که الان ما آن را ۱۵۰ میلیارد کرده‌ایم، الان رفته توی آن بودجه، یعنی بودجه‌ای که چهار دوازدهم آن این است، روی ۱۵۰ میلیارد دارد پرداخت می‌شود و این را از دولت خواهشم این است که اگرچه یک گزارشی به کمیسیون برنامه و بودجه دارند، ولی آن گزارش، گزارشی بود که مقداری اظهار عجز از اینکه بتوانند کار را انجام بدهند، بود ولی به هر حال این پول مملکت است و باید روشن شود. من از صبر و حوصله‌ای که آقای رییس و همه خواهران و برادرانم کردند تشکر می‌کنم و وعده ما با شما در بودجه ۱۳۶۰ ان‌شاءالله. خداحافظ.

رییس- بسیار خوب.

منشی- آقای خلخالی به‌عنوان موافق بعدی بفرمایید.

رییس- آقای معادیخواه هم وقت گرفتند برای اینکه حرفشان تحریف شده است و قبل از آقای معادیخواه هم آقای صلواتی وقت گرفتند. بنابراین برای تحریف‌ها هم یک وقتی می‌گذاریم که جواب بدهید.

یکی از نمایندگان- شما توضیح دادید.

رییس- خوب آنها حق دارند که وقت بخواهند، ما توضیح هم دادیم.

خلخالی- بسم‌الله الرحمن الرحیم. سلام بر همه شماها، قبل از شروع مطلب این معنا را عرض می‌کنم که امروز در خدمت امام که بودیم واقعا امام اظهرالامامه، امام، امام هست ولی امروز هم از آن روزهایی بود که امام، امامت خودش را باز نشان داد و این کلام را می‌گویم که: «ان جئته لرایت الناس فی رجل والدهی فی ساعه والارض فی الدار و باز یک شعر دیگر آمده است:

ولکن عصر واحد یسموبه

و هوالباق العصر ذاک الواحد

برای هر عصر و زمانی یک الگویی هست و امام برای این اعصاری که ما و نسل‌های آینده ما زندگی می‌کنند و خواهند کرد، این الگوی به تمام معنا اسلامی است، «اعوذ بالله السمیع العلیم الشیطان یعدکم الفقر و یامرکم بالفحشاء والله یعدکم مغفره منه و فضلا والله واسع علیم» تمام نکات ضعفی که انسان را گرفتار می‌کند از شیطان است و شیطان همیشه وعده فقر می‌دهد، خوب برای جبران فقر می‌گوید که بالاخره به گشادبازی و فحشا و به بی‌بندوباری وقتی در تسلیم نسبت به سیاستمداران بین‌المللی، ابرقدرت‌ها سرمان را فرود بیاوریم تا جبران فقرمان را بکنیم و حال آنکه خداوند تبارک و تعالی وعده مغفرت می‌دهد و فضل خدا واسع علیم است. البته در بودجه صحبت‌های زیادی می‌شود و ما هم اهل اصطلاح به آن معنا نیستیم؛ ولی در نوشته‌ها صحبت می‌شود از فقر مداربسته، این یک لفظی است، وقتی که بی‌تفسیر هم ذکر بشود آدم به خیالش که گویندگان این حرف کاملا در اوضاع اقتصادی ایران و جهان وارد هستند و حال آنکه این جور نیست، فقر مداربسته، یعنی فقر تحمیلی در اثر محاصره اقتصادی از طرف ابرقدرت‌ها به ما و این مایه افتخار ما است و امام هم فرمودند که ما از محاصره اقتصادی ضرر نمی‌بینیم و بعضی از آقایان مخالفان هم این معنا را عنوان کردند و گفتند که حتی محاصره اقتصادی نه تنها در زمینه اقتصاد، کشاورزی، کار و در زمینه دامداری بلکه در زمینه ابزار و آلات و ادوات جنگی که از خارج برای ما وارد می‌شود، برای ما برکت بود و این فقر مداربسته اقتصادی برای ما مایه افتخار است، چون ما را از وابستگی نجات می‌دهد و مسائل دیگری که در این زمینه به حکم وظیفه اسلامی که داریم باید عرض کنیم، شما از یک طرف مشکلات این دولت فعلی را در نظر بگیرید و خدا می‌داند من اول با این دولت موافق نبودم چون در کارآیی این دولت و در انقلابی بودن و در قاطعیتش تردید داشتم، ولی حالا می‌بینم مساله این جوری نیست. شاید همان تردیدهای ما و شک‌های ما موجب شده که دولت به حرکت بیاید و این مایه امید است و این مشکلات را شما الان در نظر بگیرید که دولت گذشته ما یا شورای انقلاب نداشتند.

یک میلیون و نیم آواره جنگی از طرف خوزستان، مناطق غرب کشور در روی دست این دولت است و یک میلیون و نیم آواره از افغانستان، همه آنها مستاصل، مستمند فراری، شاید خیلی‌هایشان فرزندان دلبندشان را از دست داده‌اند و فرار کردند با یک وضع ناهنجار به این کشور پناه آورده‌اند، خب به مناطق جنگ زده یا در جاهایی که همین پناهندگان افغانی زندگی می‌کنند، آقایان نمایندگان یا مردم سر می‌زنند آنها فریادشان بلند است که چرا رسیدگی نمی‌کنند و در مجلس هم ممکن است بعضی موقع مورد انتقاد قرار می‌گیرند؛ اما از یک طرف دیگر دست دولت را می‌بندیم و می‌گوییم که نه کمک نکند و این تناقض صدر و ذیل است که از یک طرف فشار می‌آورند که چرا رسیدگی نمی‌کنید، پس ایثار کجا است؟ نمی‌دانم از خودگذشتگی کجا است؟ از یک طرف دیگر هم می‌بینیم که در امور مالی نسبت به جنگ‌زدگان خیلی موشکافی می‌شود و دست دولت را می‌بندند و حال آنکه افرادی که در این جریان وارد هستند و به امور جنگ‌زدگان آدم‌های متعهدی هستند، اینها جیبی ندارند که دوخته باشند، اینها اهل حیف‌و‌میل نیستند، اصلا عمده مساله ما همین است که سابق بر این مساله مطرح نبود، نمی‌دانم دیوان محاسبات بود و چه بود و چه بود...

پریروز لابد شما هم شنیده‌اید که دیوان محاسبات یک نامه‌ای برای نمایندگان محترم فرستاده بود که به من هم فرستاده بودند که در آن نامه الحمدلله یک جای خیلی مناسبی را پیدا کرده‌ایم که قبلا ۸۵ هزار تومان در هر ماه اجاره آن محل می‌شد، حالا با چک و چونه آورده‌ایم کرده‌ایم،‌ نمی‌دانم ۴۵ هزار تومان اصلا خود این دلیل بر این است که همین دیوان محاسبات کار درستی انجام نمی‌داده و بساطشان بر روی همین تبذیر و اسراف و بریز و بپاش بوده است، آن خانه مال کیست؟ یکی از طاغوتی‌ها یکی از فراری‌ها ۴۵۰۰۰ تومان هر ماه با چک و چونه با نماینده آن شخص درست کردند که بریزند به حساب او در خارج او هم مشغول توطئه باشد، ولی در وضع فعلی و در حکومت فعلی و در وزرای فعلی ما و در این نمایندگان مجلس یا ارکان دولت در نهادهای انقلابی این مساله نیست و خدای ناکرده احیانا اگر یک وقتی هم همچون مساله پیش بیاید که ما تردید داشته باشیم، نسبت به آن افراد یا نسبت به وزرا از کم و کیف کارهایشان اطلاع نداشته باشیم از روحیه آنها خبر نداشته باشیم، در آن موقع اگر همچو افرادی را بخواهیم ما روی کار بیاوریم که اینها زمام امور مملکت را به دست بگیرند و بعد هم ما با حساب و کتاب آنها را تعقیب کنیم، آن موقع مسلما ما شکست خورده‌ایم و باید این معنا را مواظب شد.

با کمال بیداری، امروز دولت آقای رجایی فردا ممکن است یک دولت دیگری باشد، باید مواظب باشیم افراد متعهد، مومن بیدار وارد در سیاست روز را روی کار بیاوریم و خیالمان راحت باشد چون مطالبی گفته شد از آقایان مخالفان یا اینکه عرض کنم که بعضی افراد دیگر که در خارج از دفتر ریاست‌جمهوری یا از بعضی از افراد دیگر مرتب می‌نویسند، می‌فرستند با نامه‌ها و کاغذهای طولانی و انتقاداتی می‌کنند که در صورت ظاهر آدم وقتی که با همان ذهن و بسیط وارد بشود شاید بگوید که حق با این انتقادکنندگان است. مثلا در بودجه نفت ۱۳۵۹ که دولت برآورد کرده بود که تقریبا ۱۷۵۴ میلیارد درآمد داشته باشد ولی با توجه به امکانات موجود ۸۸۵ میلیارد ریال درآمد داشته و تقریبا به نصف هم (از نصف کمتر) تنزل کرده است، خب این را انتقاد می‌کنند پس بنابراین، دولت اگر بخواهد متکی به بودجه‌ نفت باشد برای تامین برنامه‌های عمرانی یا تامین برنامه‌های جاری یا پروژه‌های در دست تکمیل یا در دست اقدام اصلا به این نفت نمی‌تواند اکتفا کند چون در عمل کمیتش لنگ است و حال آنکه خود انتقادکنندگان می‌دانند که تنزل کاهش این وضع در اثر جنگ تحمیلی بوده که تمام منابع نفتی ما را دربر گرفت که به کلی در خوزستان همه فعالیت‌های نفتی تعطیل شد. خوب تازه‌ این قدر هم دولت استخراج کرده، حتی از نصف هم بیشتر است شاید همه شماها به این معنا هم واقف نبوده‌اید و شاید به کلی می‌گفتید که اصلا تعطیل و نفتی در کار نداریم، اما دولت با همان شرایط که جایگاه بوشهر و بندر خارک را می‌کوبیدند، با همین وضع، قبل از اینکه جنگ برپا شود و معلوم شود دولت همچون برنامه‌ای داشته، ۱۷۵۴ میلیارد ریال و ما می‌گفتیم که اصلا نفت تعطیل می‌شود و ما همه درآمد نفتی‌مان را از دست می‌دهیم و این دولت‌ها با دل و جان، با خلوص، تلاش می‌کند که در سال آینده ولواینکه جنگ هم باشد، بتواند هم نفت را صادر کند و هم سوخت را تامین کند. به نحوی که این آقایان وعده داده‌اند نوشته‌اند که ما مستغنی بشویم از وارد کردن بعضی از فرآورده‌های نفتی با خود نفت یا خود بنزین یا مواد سوختی دیگر که این جنگ بر ما تحمیل کرد که بعضی چیزها را از خارج تهیه کنیم، ولی فعلا این مساله مطرح نیست. ان‌شاءالله در آتیه جبران می‌شود، ما دائم نباید به چشم بدبینی نگاه کنیم. این دولت‌هایی را که ما روی کار آورده‌ایم اینها از قماش دولت‌هایی از قبیل شاپور بختیار و ازهاری و جمشید آموزگار و هویدا و امثال اینها نیستند، اینها با خلوص نیت آمده‌اند برای این ملت کار کنند ما هم اشکالاتی که در آن زمان‌ها به دولت وارد می‌شد درباره بودجه دولت یک عقیده دیگری داشتم، ولی ناگزیریم که بر طبق روال این مجلس و طبق همان لایحه‌ای که دولت عرضه کرده و من می‌دانم دولت از روی مخمصه این را عرضه کرده برای گرفتن بعضی از دهان‌هایی که بی‌چاک حرف می‌زنند، متوجه نیستند، عظمت کار را نمی‌فهمند واقعا خلوص نیت دارند و متوجه نیستند چه می‌شود کرد همه را نمی‌شود گفت که معاند هستند با بعضی از مواقع ممکن است که یکی خودش را یک اقتصاددان درجه یک حساب کند، ولی در واقع چنته‌اش خالی بوده باشد و یک چیزهایی را بگوید ولی دلیل بر حقانیت مطلبش نداشته باشد.