مجادله معین‌فر با مجید انصاری

ایرادات و انتقادات معین‌فر به بودجه سال ۱۳۶۰ در حالی با تذکرهای آیین‌نامه‌ای شفاهی و مکتوب نمایندگان مجلس مواجه شده بود که وی در ادامه صحبت‌های خود ایراداتی را به نحوه خرج شدن بودجه سال پیش در وزارتخانه‌های آموزش و پرورش، جهاد کشاورزی و همچنین نهضت سوادآموزی گرفت. ادامه نطق این نماینده دوره اول مجلس شورای اسلامی تقدیم خوانندگان محترم می‌شود. مجید انصاری - آقای هاشمی تذکر آیین‌نامه‌ای دارم.

رییس - بفرمایید و ایشان هم از خستگی در بیایند و ایشان تجدید نفس می‌کنند، دو سه ساعت دیگر به گردن ما می‌گذارند.

مجید انصاری - بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم، متاسفانه یا خوشبختانه تاثیر تذکرات امام آن قدر زیاد بوده است که جناب آقای رییس مجلس به حد افراط در این جهت قرار گرفته‌اند.

رییس - حالا شما تذکر آیین‌نامه‌ای خودتان را بدهید.

مجید انصاری - تذکر آیین‌نامه‌ای من این است که چندین یادداشت از جوانب مختلف و از جمله خود من به شما نوشتیم و تعیین کردیم که صحبت ایشان خارج از موضوع است و چند مساله به‌خصوص که هیچ ارتباطی در بودجه دودوازدهم نیست و ایشان دارند روی آنها تفسیر می‌دهند.

اینها خارج از موضوع است. ببینید جناب آقای هاشمی، کلیات این بودجه معنایش این است که آن چارچوبه را در کلیاتش صحبت کنند و بعد جزئیاتش، مطالبی که ایشان می‌فرمایند. همین طوری که من نوشته‌ام من خودم در کمیسیون بودجه شرکت می‌کنم. ۸۰ درصد خارج از این دو دوازدهم است. حدود ۵۰ درصد آن مربوط به بودجه کل سال ۱۳۶۰ است، ۳۰ درصد آن هم اصلا بی‌ربط با موضوع است، شما چرا رعایت نمی‌فرمایید و حوصله ما دارد سر می‌رود.

معین‌فر - برادر نگو بی‌ربط است به من بر می‌خورد.

رییس - اجازه بدهید من تذکری بدهم آقای معین‌فر، اگر فرض بر این باشد که در بودجه مطالب مربوط به بودجه نامحدود آزاد باشد، چهار دوازدهم با مجموعه بودجه تفاوتی ندارد. یعنی یک سوم کل بودجه الان اینجا مطرح است و همه ارقامی که در کل بودجه قابل‌بحث است در این چهار دوازدهم هم قابل‌بحث است. البته من به این دلیل به ایشان تذکر دادم چون ما در آینده هم زمینه بحث داریم و آن روز هم می‌توانیم بحث کنیم از وقت مجلس صرفه‌جویی کنیم که کارهای دیگری داریم و ضمنا تذکر آقایان هم باز برای من چیزی نیست و این تشخیص آقایانی که تذکر می‌دهند، معتبر نیست که تذکر آیین‌نامه‌ای بدهید. تشخیص مدیر مجلس است، ولی من باز تقاضا می‌کنم به آن دلیل که باز میدان بحث دارید مقداری از مطالب‌تان را برای بعد بگذارید.

معین‌فر - چشم. داشتم عرض می‌کردم که دوگانگی الان در وضع اداره مملکت پیش آمده است و کارهای عمرانی مملکت در یک جا جمع نمی‌شود، هماهنگ نمی‌شود، این مقدار زیادیش ناشی از آن هیجان انقلابی است. مقداری از نیازهای مردم محرومیت‌های موجود این است. ولی به هر حال باید جمع و جور شود، ما حالا که یک دولت داریم و کلیه کارها باید زیر چتر دولت بیاید و متفرق نباشد، حالا چگونه است توضیح می‌دهیم، دیروز برادر عزیزمان آقای حجت‌الاسلام معادی خواه اینجا فرمودند که (من نمی‌خواهم این حرف را بگویم صحیح است یا غلط، ولی فرمایش ایشان را نقل‌قول می‌کنم و حتی نه نقل‌معنا) من موقعی که به نهضت سوادآموزی رفتم دیدم، پول‌هایی که قبلا آنجا داشته، تلف شده است یک همچنین جمله‌ای.

رییس - نه تعبیر این نبود به شکل قانونی انجام نشده است.

معین‌فر - حالا من هم چون اجازه ندارم که مطالبی که خصوصی گاهی با هم صحبت کرده‌ایم بیایم علنی بگویم...

رییس - نه حرف اینجا را بگویید.

معین‌فر - شاید توی ذهنم مثلا بوده است.

رییس - من برای اینکه اصلاح شود، در تریبون ایشان گفتند به شکل غیرقانونی عمل شده، ولی ایشان را من محکوم نمی‌کنم.

معین‌فر - حالا به هر حال ببینید مساله‌ای که من الان دارم...

صلواتی - اشتباهی گفتند.

رییس - خود آقای صلواتی هم وقت گرفته‌اند که دفاع کنند.

معین‌فر - مساله‌ای که اینجا مورد بحث است، این است: نهضت سوادآموزی جزئی از آموزش و پرورش مملکت است، کما اینکه الان برادرمان حجت‌الاسلام دکتر باهنر وزیر آموزش و پرورش است و سرپرست نهضت سوادآموزی است و به قائم‌مقامی خودش جناب آقای معادیخواه را گذاشتند یا قبلا برادرمان آقای صلواتی را گذاشته بودند، جزئی از آموزش و پرورش است اینها باید با هم هماهنگ بشود، یک نکته اولا اینجا هست که من این را صریح عرض می‌کنم. قاعدتا وقتی که آدمی را ما در بودجه داریم برای منظوری می‌گذاریم. مسوولی را هم باید برای پاسخگویی داشته باشیم. نماینده مجلس، اگر انتخاب شده باشد به عنوان قائم‌مقام آقای دکتر باهنر، در نهضت سوادآموزی این را تصور می‌کنم، حالا جنابان عزیزان شورای نگهبان اینجا تشریف دارند. این نباید با قانون اساسی سازگار باشد، نمی‌خواهم من اینجا الان برای نهضت سوادآموزی گرفتاری ایجاد کند که ایشان فعالانه آن کار شده‌اند...

رییس - این مربوط به بحث نیست.

یکی از نمایندگان - مربوط به بودجه است آقای معین‌فر؟

معین‌فر - نه این را فقط تذکر می‌دهم. حالا تذکرم از چه نظر است خدمتتان عرض می‌کنم. تذکر من از این نظر است که این پول‌هایی که الان به نهضت سوادآموزی داده می‌شود ما باید به حساب و کتاب این را داشته باشیم. اگر مقررات موجود مقرراتی است که دست و پاگیر است که من روی آن حرف دارم و بعضی از آن مقررات به قول آقای آیت یک مقدار زیادی ولنگ و باز است. آن مقررات را عرض کند، ولی به هر حال دیناری که خرج می‌شود هر شاهی که خرج می‌شود این باید براساس یک نظامی باشد، براساس مقرراتی باشد و بعد هم معلوم باشد، این هم باید سازمان برنامه و بودجه اطلاع داشته باشد. بداند که در سال جاری چند نفر تحصیلات جدید خواهند داشت یعنی سواد پیدا خواهند کرد، من فکر می‌کنم اگر الان از برادرمان خیر سوال کنیم که در این نهضت سوادآموزی در سال ۱۳۶۰ چند نفر در سال ۱۳۵۹ با آن پولی که دادید چند نفر با سواد شدند و نحوه کنترل شما که دستگاه ناظر بودید، شما ناظر هستید، چیست؟ جواب کاملی برای ما داشته باشد، در حالی که این دوگانگی الان ایجاد شده ما الان دولتی داریم، دولت اسلامی داریم، نهضت سوادآموزی هم در داخل آن باید باشد. نحوه عمل هم باید طوری باشد که بتواند بررسی کند و خرج و دخلش را کاملا بداند. مساله دیگری که ما داریم مساله جهاد سازندگی است که اگر اسکلت آن را بخواهید کسانی که الان فعالیت می‌کنند و آن طور واقعا صمیمانه و روی رضای خدا در دهات دارند فعالیت می‌کنند هیچ بحثی نسبت به آن ندارم، من می‌دانم چقدر مفید و موثر بوده‌اند، ولی پولی که برای جهاد داده می‌شود مقرراتش باید معلوم باشد و مقرراتش را مجلس بداند که براساس چیست؟ آن دفعه یکی از آقایان مثل اینکه آقای آیت بود، گفت: مثلا من شنیده‌ام (حالا ممکن است غلط هم باشد، آن چیزی که ایشان شنیده‌اند) که در فلان جا جهاد سازندگی مثلا لوله‌ای که باید چهار تومان بخرد ۱۲ تومان خریده است، نه اینکه نادرستی کرده باشد، بلکه به جهت علاقه‌ای که به انجام کار دارد، پول هم در دستش هست، ‌فورا می‌رود در بازار خریدش را می‌کند چون به آن ضوابط دولتی هم مقید نیست، ضوابط دولتی یک مقداری کنترل بازار را می‌کند). بنابراین می‌خرد کارش را انجام می‌دهد، نتیجه این عمل فشار بر بازار است، نتیجه این عمل برمی‌گردد به ما، تورمی است که برای ما ایجاد می‌شود. اولا مقررات استخدامی آن باید معلوم باشد چون گفته شد که ۲۰ درصد بودجه‌ای که می‌گیرند صرف کارهای پرسنلی است، من مطمئن هستم که این برادران کارهای پرسنلی را با خیلی حقوق‌های پایین انجام می‌دهند چه اینها برای پول که نمی‌روند مطمئن هستم که با خیلی ارقام پایین هست ولی باید این روشن باشد به تصویب مرجعی رسیده باشد، قابل‌کنترل باشد و قابل‌سوال و جواب باشد و ما بتوانیم سوال کنیم. بعد می‌رسیم به دستگاه اداره‌کننده این. دستگاه اداره‌کننده این هم باید روشن باشد چه ترتیب است. الان برادرمان آقای حجت‌الاسلام ناطق نوری به عنوان نماینده امام در آنجا هستند ما بدانیم از نظر دولتی روسای آنجا را چه کسی انتخاب کرده است؟ با دست چه کسی هست؟ مسوول و جوابگو کیست؟ آن شورایی که گفته می‌شود چگونه انتخاب می‌شود و با چه حالتی، اینها را باید بدانیم یک پیشنهادی دفعه گذشته کردم شاید در نظر بعضی کاغذبازی و اداره درست کردن می‌رسد که من معتقدم آن نیست، ما جهاد سازندگی را فرم به آن بدهیم، الان جهاد سازندگی کارهای مختلفی می‌کند کارهای مثلا فرض کنید من یک عده‌ای از برادران را دیدم آمدند در کمیسیون صنایع و معادن چه زحماتی برای معادن کشیده بودند معادنی که افتاده بودند؛ بنابراین کار معدن می‌کند و واقعا هم خوب کار می‌کنند که خود آنها هم معتقد بودند ما باید طوری باشیم که در وزارت جدید معادن ادغام شویم، برای خاطر اینکه دوگانگی نمی‌شود در این مملکت باشد، کار مثلا فرض بفرمایید راهسازی می‌کند که خوب البته آن کارهای راه روستاییان به هر حال آن یک رشته کار اصلی است. (یکی از نمایندگان - طرحش را ارائه بفرمایید.)

حالا به آنجا که رسیدیم آن وقت بیشتر هم صحبت می‌کنیم، حالا توضیحش را بدهم که یک آمادگی ذهنی داشته باشیم؛ بنابراین کار کشاورزی می‌کند و معلوم نیست. آخر الان تکلیف این سازمان برنامه بیچاره باید معین باشد، هشتاد میلیارد دارد در بودجه مثلا بودجه سال ۶۰ و پارسال با آن پول‌هایی که از جاهایی دیگر گرفته شده بود، حدودا مثل اینکه ۱۵ میلیارد بود، بعد از جاهای دیگر هم گرفته شده یک مقداری بیشتر در بودجه مملکت گذاشته برای جهاد سازندگی، به عنوان چی، به عنوان کمک به جهاد سازندگی آیا کارها دوباره کاری نمی‌شود؟ بالاخره برای سازمان برنامه باید روشن شود. امسال چند تا مدرسه می‌خواهد بسازد، چقدر راه روستایی می‌خواهد بسازد.

از این میزان چه مقدارش را جهاد بسازد، در اینجا درست است. برنامه‌ریزی باید یک برنامه‌ریزی هماهنگ باشد. بعد جهاد سازندگی بعد از آنکه آن تشکیلات هم واقعا از نظر قانونی منظم و مرتب شد به عنوان یک دستگاه اجرایی نظیر وزارت راه که الان دارد یک کاری انجام می‌دهد، مقررات این هم مقررات دیگری است که مورد تصویب ما قرار می‌گیرد، بنابراین آخر سال ایشان باید جوابگو باشند که از این ۱۰ هزار مدرسه‌ای که گفتیم این ۱۰ هزار عدد را ساختیم و از این ۱۰ هزار تا مثلا فرض کنید سه هزار تا از آن را به جهاد سازندگی دادیم، هفت هزار تا از آن را به این شکل ساختیم، این را می‌تواند بگوید، اگر غیر از این بکنیم نظمی در مملکت نیست، الان در بودجه چهار دوازدهم ما می‌بینیم ۲۵ میلیارد را برای چهار ماه جهاد سازندگی گذاشته‌ایم، خب همان ایرادی که از قبل بوده بعد هم خواهد بود، آن ایراد موجود است و این ایراد باید رفع شود و معذرت می‌خواهم یادم رفت این را بگویم پیشنهاد بنده این بود اصلا آن دفعه هم عرض کردم از نام وزارتخانه‌ وحشت نکنیم ما همه وزارتخانه‌هایمان باید انقلابی شود، خوب وزارت جهاد سازندگی درست کنیم، طوری نمی‌شود. یک وزیر هم برای آن می‌گذاریم، حالا مگر حتما لازم است، وقتی گفتیم وزارت جهاد سازندگی مفهومش این باشد که قرطاس بازی که در یک اداره دیگر هست انجام شود. این هم نمونه‌ای خواهد شد برای سایر وزارتخانه‌های ما ولی تکلیف ما روشن است و ما می‌فهمیم چگونه و به چه ترتیب به جلو می‌رود درست مثل یک وزارتخانه هادی و از نام وزارتخانه هم وحشت نباید کرد. مساله‌ دیگری که من دارم که باز در این بودجه مقداری از آن داده می‌شود پولی است که در اختیار مدرسه استاد شهیدمطهری گذاشته می‌شود، ۳۰۰ میلیون تومان پارسال گذاشته شده است. آن هم باز باید به همین ترتیب روشن شود، ما می‌بینیم به کجاها داده شده، چگونه خرج شده و طبق چه ضوابطی خرج می‌شود، ما الان می‌خواهیم وزارت ارشاد از یک طرف در دنیا تبلیغات اسلامی کند، خیلی هم خوب است به وزارت خارجه هم می‌خواهیم این وظیفه را بدهیم دفتری که الان در آنجا هست، دفتر تبلیغات، این جریان هست مجموعه اینها باید هماهنگ شود و معلوم من شنیدم مثلا از همان سیصد و سی میلیون در حدود چهل میلیون آخر سال مانده بود حالا نمی‌دانم صحیح است یا نه؟ولی به هر حال اگر هم نمانده بود، خرج شده بود، باید محل خرجش، ریزخرجش چگونه خرج شده، اسنادش چگونه است و مقررات خرجی که دارند، اینها باید برای مجلس روشن شود و با این ترتیب که الان ما داریم می‌رویم روی آن سیصد و سی میلیون تومان داریم که سومش را یعنی صد میلیون تومان دیگر باید بدهیم، بدهیم، حرفی نیست ولی معلوم باشد چگونه می‌دهیم، آیا دوباره کاری هست یا نه؟ و حساب‌کشی و حسابرسی باید باشد. من مساله را آن دفعه طرح کردم و این مساله را مجددا در اینجا طرح می‌کنم.