تاریخ نفت- نفت؛ تنها و آخرین شانس خاورمیانه-بخش پایانی
آئوپک در مقابل اوپک تاسیس شد
اکتشاف و استخراج نفت در کشورهای خاورمیانه در سده گذشته، این منطقه را به یکی از حادثهخیزترین مناطق جهان تبدیل کرد. سازمان اوپک که تاسیس شد، بر ابعاد قضیه نفت در این منطقه افزوده شد.
نیکلا سرکیس، موسس «مرکز تحقیقات فنی» در بیروت و اقتصاد خوانده سوربن فرانسه و از پژوهشگران ارشد نفت در خاورمیانه در کتاب «نفت، تنها و آخرین شانس خاورمیانه» بخشی از کتاب خود را به موضوع ملی کردن نفت در این منطقه اختصاص داده است. امروز آخرین بخش از این فصل کتاب یاد شده را میخوانید که به تشکیل یک سازمان صادرکننده نفت عربی اختصاص دارد. تشکیل این سازمان از ابتکارات زکی یمانی، وزیر نفت تندرو عربستان سعودی بود که با محوریت ریاض، کویت و طرابلس در سال ۱۹۶۸ به وقوع پیوست.
برخلاف اوپک که شامل کشورهای مهم صادرکننده نفت در جهان میباشد، «سازمان کشورهای عرب صادرکننده نفت» آئوپک فقط شامل کشورهای عرب میگردد.
سازمان مزبور که در نهم ژانویه ۱۹۶۸ به وسیله سه کشور محافظهکار عرب آن زمان، یعنی عربستان سعودی، کویت و لیبی سلطان ادریس تشکیل گردید، در ابتدای امر هدف رسمیش برقراری همکاری بین کشورهای عرب صادرکننده مهم نفت بود، ولی هدف واقعیاش این بود که از تشکیل یک سازمان اقتصادی منطقهای برای بهرهبرداری صحیح از منابع نفتی جلوگیری کند.
در حقیقت میتوان گفت قرارداد مزبور در حکم اتحاد مقدسی بود که در قرن بیستم بین رژیمهای سنتی و حساس نسبت به سوسیالیستهایی که از قاهره، الجزایر، بغداد و دمشق الهام گرفته بودند منعقد شد. به همین دلیل سه کشور عضو در مقدمه اولین اساسنامه سازمان مزبور تصریح کرده بودند که کشورهای عضو باید به منابع نفتی خود به عنوان «منبع اصلی و حیاتی درآمد ملی» متکی باشند، معنی این شرط این است که نه تنها کشورهای عرب غیرتولیدکننده نفت بلکه تولیدکنندگان متوسط و کوچک نیز مثل مصر، سوریه و حتی (با کمی سفسطهبازی) الجزایر، نمیتوانند به عضویت سازمان درآیند. همچنین معنی شرط مزبور این بود که کشورهای عضو اوپک که بدشانسی بیاورند و بخواهند با متعدد ساختن منابع اقتصاد خود وضع خویش را بهبود بخشند و در نتیجه از وابستگی اقتصادی خود به نفت به عنوان منبع اصلی درآمد اقتصادی بکاهند، باید سازمان را ترک کنند.
مبتکر یک چنین ایدهای کسی غیر از زکییمانی وزیر نفت عربستان سعودی نبود. بله باز هم زکییمانی که پایتختهای کشورهای متعدد را زیر پای میگذارد برای اینکه تشکیل سازمانی مشابه «بازار مشترک اروپا» را اعلام کند بازار مشترکی که سه عضو آن عملا به جز ایدههای عالی و آکروباسی زکییمانی که به اتفاق آرا به عنوان دبیرکل سازمان نیز انتخاب گردیده بود چیزی برای مبادله بین خود نداشتند. از طرف دیگر ضرورت تشکیل سازمان مزبور آن قدر مسلم به نظر میآمد که کشورهای سه گانه، دیگر لزومی برای مطالعه درباره ماموریت و هدف آن نیافتند.
عراق که این مانور را به فراست دریافته بود دعوت سازمان مزبور را برای الحاق رد کرد و الحاق خود را مشروط بر این شرط کرد که لااقل الجزایر به عضویت سازمان پذیرفته شود.
سقوط حکومت سلطنتی لیبی در اوایل سپتامبر ۱۹۶۹ وضع را به طور کلی عوض کرد و حکومت جدید بلافاصله به اطلاع سازمان مزبور رسانید از این پس خوش ندارد خود را با حضور یافتن در میان چند سر تاجدار ناراحت کند و حضورش جز به شرط توسعه سازمان و تغییر موثری در اساسنامههای آن دیگر امکانپذیر نیست. در نتیجه در ۱۹۷۰ الجزایر، ابوظبی، بحرین، قطر، دبی و در مارس ۱۹۷۲ عراق، مصر و سوریه نیز به عضویت سازمان درآمدند. با وجود این امارت دبی در ۱۹۷۲ از سازمان کنارهگیری کرد، زیرا معتقد بود با تجویز تاسیس یک تعمیرگاه کشتی در بحرین از طرف سازمان مورد خیانت واقع گردیده است.
به این ترتیب ملاحظه میکنید که سازمان مزبور از ۱۹۷۰ شیوه خود را عوض کرده و هماهنگ ساختن و تحقق دادن برنامههای مشترک اعضا را یکی از هدفهای خود قرار میدهد. برنامههای مشترک و اصلی سازمان کشورهای عرب صادرکننده نفت تاکنون به موارد زیر مربوط بوده است:
- تشکیل یک شرکت عربی حملونقل دریایی نفت با سرمایه اولیه پانصد میلیون دلار، تانکرهای سفارش شده توسط این شرکت تا آخر سال ۱۹۷۴ بالغبر ۱.۵۷۸.۰۰۰ تن
بوده است.
- تشکیل یک شرکت عربی برای تاسیس و ترمیم تانکرهای نفتکش با سرمایه ۱۰۰ میلیون دلار در دسامبر ۱۹۷۳. این شرکت در نوامبر ۱۹۷۴ اقدامات مربوط به تاسیس یک تعمیرگاه بزرگ کشتی در بحرین را برای تعمیر کشتیهای تا ظرفیت ۵۰۰.۰۰۰ تن شروع کرده است.
- ایجاد یک شرکت سرمایهگذاری عربی نفتی در ژوئن ۱۹۷۴.
برنامه دیگری نیز در مورد تشکیل یک شرکت خدمات نفتی که ماموریت امور مختلف مربوط به تجزیه ژئوفیزیک، مهندسی و سایر عملیات وابسته به فعالیتهای نفتی را به عهده خواهد داشت، در دست تهیه بوده است.
ارسال نظر