کشاورزی و آب در بودجه

کشاورزان مشغول به کار در زمین زراعتی

معین‌فرد، نماینده مجلس شورای اسلامی در سال ۱۳۶۰ علاوه‌بر معضل پل میان‌گذر دریاچه ارومیه به معضل پیش‌روی وزارت نیرو درخصوص احداث چاه‌های کشاورزی غیرمجاز که با ممانعت دادگاه انقلاب همراه می‌شد،

اشاره کرده است.

وی در این شماره، کارهای بدون مطالعه اولیه را که مقدار زیادی از آن براساس احساسات انجام شده است، به چالش کشانده است که در این شماره تقدیم خوانندگان گرامی می‌شود.

مردنگی را دوستان می‌دانند خصوصا آنهایی که سن بیشتری دارند، آن شکل خمره‌ای بدهد به آن ترتیب که آن شیشه‌ها نازک بوده که روی فانوس یا شمع می‌گذاشتند که باد نزند و خاموش کند چراغ را، خوب این یک عیب داشت، عیبش این بود که نازک و ظریف بود و می‌شکست.

یک خان حاکمی پیدا شد به اختراح گذاشت که ما مردنگی‌ای می‌خواهیم که نشکن باشد نمی‌شود که بیت‌المال از بین برود و مدام مردنگی‌ها بشکند. ما مردنگی نشکن می‌خواهیم. خوب یک غلطی بود. حالا مردنگی نشکن را چطوری پیدایش کنیم؟ یک نفر پیدا شد و گفت من برای شما می‌سازم. گفتند چگونه؟ گفت با مس. گفتند آقا با مس که می‌سازی نور بیرون نمی‌دهد. گفت هان. من فکر این را نکرده بودم. سوراخ می‌کنیم تا نور بیاید بیرون. گفتند وقتی که سوراخ بکنیم باد می‌زند چراغ را خاموش می‌کند. گفت هان.

فکر این قسمتش را نکرده بودم. گل می‌زنیم در سوراخ‌هایش را می‌گیریم. وقتی که برنامه‌ریزی اولیه نباشد، منطق اقتصادی مملکت منطق مردنگی می‌شود، با این ترتیب جلو می‌رود. بنابراین کوشش باید کرد، اینکه اصرار روی آن دارم، با این مثالی که یک مقدار پیش پاافتاده بود دارم عرض می‌کنم کوشش باید کرد که کار مملکت به روال برنامه‌ریزی صحیح برود. برنامه‌ریزی را هم بنده قبول دارم، نباید به آن حدی باشد، نقشه‌ریزی، طرح‌ریزی به آن حدی باشد که مانع کارها شود.

خیر، افرادی را باید گذاشت، دقت هم بشود با توجه به جمیع جوانب کار را انجام داد. به هر حال این پروژه خاصی که من مثال آوردم، به عنوان یک مثال بود که الان تمام دستگاه‌های راهسازی آذربایجان غربی و آذربایجان شرقی درگیر این کار باشند که این کار احتمالا هم ممکن است خوب باشد. کاری ندارم من فقط ایرادم به عدم‌مطالعه اولیه است، چون شاهدش بودم در جلسه‌ای که وقتی که بنده سوال کردم آن هم سوال خیلی عوامانه و سطحی این سوال را کردم نه از روی تخصص که این در طرف چه خواهد شد از نظر کشتیرانی؟ به من گفتند ۸-۷ متر باز می‌گذاریم.

روی این ۸-۷ متر باید الان نیم‌کیلومتر پل باشد. الان که رسیده‌ایم به این موقف زمانی. الان ملاحظه بفرمایید وقتی که کارها به صورت موضعی پیش برود به صورت مجرد در هر جا تصمیم گرفته شود و افراد ببینند خوب است آن کار را انجام بدهند می‌گویند برای کشاورزی باید چاه زد، راست می‌گویند.

برای کشاورزی باید چاه زد. تعداد چاه‌هایی که الان (البته این را که عرض می‌کنم به طور کلی است، دولت این کار را نکرده است) چاه زدن‌های غیرمجاز زیاد هست و وزارت نیرو هم به جایی نرسیده است. فریادش نسبت به آن چاه‌هایی که دارد زده می‌شود و غیرمجاز است فرض کنید در کرمان این همه چاه زده شده است، حتی اگر در جایی وزارت نیرو اقدام کرده جلوی یک چاه غیرمجازی را بگیرد، روی عواطف یا روی سطحی‌نگری قضیه از طرف دادگاه انقلاب ممانعت شده است از کار وزارت نیرو و گفته‌اند بگذارید آقا. این چاه باید آزاد باشد و انجام شود و نگذاشتند که جلوگیری شود.

چاه هم خوب چیزی است. در نظر اول هم آدم فکر می‌کند چه بهتر و خیال می‌کند که چاه زدن فقط آن پولش هست و آن دستگاه حفاری است که بیاید انجام بدهد و موتور بگذارد روی آن و آب بکشد و بتواند مقدار زیادی زمین را آباد و دایر کند. به شدت الان آب زیرزمینی کرمان پایین می‌رود. ما به یک منبع لایتناهی متصل نیستیم، معلوم است که در یک محیطی، در یک حوزه آبگیری چه میزان آب وارد می‌شود، نزولات جوی چقدر است؟ سطح آب زیرزمینی چگونه است؟

چه مقدار گنجایش دارد؟ چه مقدار موجودی آبمان هست، بنابراین روی اصول علمی باید برداشت شود وقتی که از روی اصول علمی برداشت نشد روی برنامه‌ریزی دقیق نبود بعد از ۲۰ سال حالا هم نمی‌فهمیم. بعد از ۱۰ سال، ۲۰ سال دیگر فاجعه‌ای است برای کشاورزی آنجا و از بین رفته است کشاورزی آنجا.

از این قبیل مطالب زیاد است که وقتی که مطالعه اولیه انجام نشود و روی یک برنامه هماهنگی کارها انجام نشود و مقدار زیادی روی احساسات که الان کارهایی که دارد انجام می‌شود، روی احساسات است، فورا به عنوان یک برنامه اصلاحی انقلابی دوستان ما شنیده‌ایم و در خیلی از جهاتش هم حق و صحیح است و آن چنان هم وقتی که صحبت احیای قنوات را می‌کنیم ظاهرا فریبنده و گیرایی دارد و خصوصا برگشت به گذشته می‌کنیم که گذشتگان ما چگونه آبیاری می‌کرده‌اند، بدون اینکه خرج موتور داشته باشد. بدون اینکه مخارج جاری داشته باشند، آب می‌آمد و می‌توانستند کشاورزی و آبیاری خودشان را بکنند، چرا این همه قنات مخروبه ما داریم.

بنابراین بیاییم و احیای قنوات کنیم. ظاهرش هم این است که این کار، کار خیری است. به عنوان کار خیر یا شاید بعضی‌ها هم مثلا معتقد باشند فوری از محل زکات هم برای این کار داده شود، ولی آیا در تمام موارد احیای قنوات صحیح است؟

جواب این است که نه. اصلا به این شکلی که آب زیرزمینی دارد پایین می‌رود، بالاخره این آب زیرزمینی است. با این ترتیبی که برداشت می‌شود جز اینکه یک محاسبه اولیه را الزام‌آور کند، چیز دیگری نیست. ممکن است کلی دولت، مردم، افراد خیر پول بریزند مدام پیش‌کار قنات را هم جلو ببرند.

بعد از یک سال هم خشک شده است یا احتمالا ممکن است همان سال اولش هم نتوانند به آب برسند. تمام اینهایی که عرض می‌کنم فقط به عنوان نمونه است و نمی‌خواهم روی این مطلب زیاد تطویل کلام بدهم. در هر حال ما یک دستگاهی نیاز داریم که می‌تواند پول در بیاورد، در کجا می‌تواند تولید را بالا ببرد. کجاها می‌تواند بهره برای دولت باشد؟ اینجا را در نظر بگیرید.

نیازهای دستگاه‌های مختلف مملکتی را نیازهایی که جواب دادن به آن کار یک سال، دو یا ۱۰ سال نیست. ضمن اینکه باید علاقه‌مند بود، فداکاری کرد، واقع‌بین باشیم تمام مردم مملکت را نمی‌توانیم باسواد کنیم در مدت کمی، به همه نمی‌توانیم مدرسه بدهیم. به همه نمی‌توانیم بهداشت بدهیم. روشن است یعنی اعجاز واقعا نمی‌شود کرد. هیچ بحثی در آن نیست. ضمن اینکه تا جایی که انجام شدنی است باید انجام شود. من هیچ حرفی ندارم. باید هم انجام شود.

این دستگاه ظرفیت‌های اقتصادی مملکت را باید بسنجد. نیروی انسانی را بسنجد مواد و مصالح موجود در مملکت را باید بسنجد. از مجموعه آنها با آن نیازها باید تطبیق بدهد.

تعادلی بین بخش‌های مختلف اقتصادی مملکت برقرار کند. ممکن است شما تمام پول نفتی که اصلا گیرتان می‌آید و بیشتر هم بفروشید و مرتب حراج کنید و همه کارها را هم بکنید و تمام پول‌ها که جمع شد بگوییم بسیار خوب، مردم ما مسکن ندارند. برای همه‌شان بسازیم چه می‌شود؟ این برنامه‌ریزی برای مملکت ما نیست این به خیر مردم ما نیست. خیر مردم این است که آنها را در جهتی برسانند که بتوانند پایدار بمانند و بتوانند واقعا خودشان را بسازند.