تصویر بدبختی در خوزستان 1310

کارگاه عبابافی در خوزستان

در دهه نخست ۱۳۰۰، ایالت خوزستان و توابع وابسته به آن هرچند از زمین‌های زراعتی و منابع معدنی برخوردار بودند، اما به دلیل بافت سنتی و اقتصادی آن زمان، حتی صنایع بومی این منطقه نتوانسته بود رشد چندانی داشته باشد. عبابافی در خوزستان و به‌خصوص قالی‌بافی که در بسیاری از ایالت‌های ایران آن زمان رواج داشت، در خوزستان در حالت رکود قرار داشت. درراپورتی که به تیمور تاش وزیر دربار رضاخان نوشته شده است به این موارد اشاره شده است که در شماره امروز به برخی از نکات آن اشاره می‌شود.

***

زمین بنی‌طرف استعداد هر قسم زراعت از نیشکر، مرکبات، درخت‌های گرمسیری، توت برای محصول ابریشم و اوکالیپتوس و کائوچو، توتون، تنباکو، کرچک، کنجد، نیل، انار، انجیر، هلو، زردآلو، گوجه، سیب‌زمینی، چغندر، حنا، کلم و هر نوع سبزی‌آلات را دارد. بوته بادنجان و کرچک و پنبه‌اش درخت می‌شوند و در سه سال بار می‌دهند. به تصدیق اهل خبر پنبه‌اش از حیث نظافت الیاف مرغوب بازار اروپا و دنیا است، اما متاسفانه در همچو زمین حاصلخیز که به اصطلاح فلاحین فاریاب (یعنی آب به آنها می‌نشیند) اهالی بنی‌طرف از شلتوک‌کاری هم کاملا استفاده ندارند زیرا یک نوع برنج عربی مثل جو و گندم در اراضی می‌افشانند که تخمی ۲۷ الی ۳۰ تخم بیشتر نداده و از آن برنج آرد کرده، نان می‌پزند. این نان را خود اعراب باید بخورند. در بنی‌طرف فقط باید نخل را در مرکز آن که حفاجیه است شماره کرد، چندین نخل بیشتر ندارد. از میوه اسمی شنیده‌اند به جز هندوانه و خربزه بدی که تخم عربی هزار ساله است، چیز دیگری ندارند. چوب و تخته اگر محتاج شوند با داشتن همچو زمین باید از خارج بیاورند. زندگانی رقت‌آور مردم بدبختش در همچو مخزن فلاحتی عبارت از یک کپر است که نی آن را از هورها (یعنی برکه‌هایی که فاضلاب رودخانه‌ها تشکیل می‌دهد) به دست آورده خانه‌سازی نمایند و اگر چه نفری که به شمار می‌آیند خانه گلی داشته باشند اثاثیه ندارند. اثاثیه و هستی زارعین عبارت است از چند قطعه حصیر، چند ظرف گلی (و) کیسه آرد از همان برنج عربی.

اگر دولت با صرف دویست الی دویست و پنجاه هزار تومان برای بستن سد نهر هاشم به تاسیس یک موسسه فلاحتی توجه فرمایند، بنی‌طرف استعداد آن را دارد که قسمت مهم کسر بودجه ایران را خیلی زود جبران کند. زیرا یک‌‌بیلیون (و) چهل میلیون ذرع مربع اراضی فعلا که سدی بسته نشده است در آنجا شلتوک‌کاری عربی می‌شود. چنانچه توجه شده و از برنج‌های صدری مازندران در آنجا به طرز نشاء کاشته شود، البته عایدی آن چهار برابر برنج فعلی شده و از قرار خرواری سی‌تومان تقریبا به مصرف فروش خواهد رسید. ملاحظه فرمایید چقدر فرق معامله است. تاکنون به واسطه بی‌اطلاعی در بنی‌طرف هیچ تریاک‌کاری نشده است. در صورتی که برای این زراعت بهترین اراضی است. اراضی بنی‌طرف تماما خالصه دولت است.

استعداد نگاهداری حشم در سرحدات بنی‌طرف خیلی خوب و به طوری که همه ساله عراقی‌ها از این اراضی استفاده نموده و احشام خود را به علوفه در مقابل مختصر مالیات به سرحدات بنی‌طرف می‌آورند.

محمره

موسسات از قبیل قالی‌بافی، نخ‌ریسی، پارچه‌بافی و پنبه‌پاک‌کنی در محمره نیست ولی کارخانجاتی مثل یخ‌سازی ۲ دستگاه، دروی ۴ دستگاه، برق ۲دستگاه، برنج‌پاک‌کنی ۲ دستگاه، ماشین برای تصفیه آب شهر یک دستگاه موجود است. استعداد محل برای هر گونه مرکبات و مرطبات و توت‌کاری برای محصول ابریشم و کائوچو (الان هم چند درخت آن موجود است)، اوکالیپتوس و انواع درخت‌های جنگلی (و) کشت چای فوق‌العاده شایستگی ترقی و تعالی دارد.

نگاهداری و پرورش حشم به واسطه نداشتن مراتع در محمره غیرمقدور است.

سدبندی‌هایی که باعث تزیید زراعت تازه بشود ندارد ولی به واسطه مد و جزر که شبانه‌روز دو مرتبه ظاهر می‌شود، ممکن است اراضی جدیدی حیازت کرد. سهل‌ترین چیزی که ممکن است به این موضوع کمک نموده مقصود مطلوب حاصل گردد وارد (کردن) چندین دستگاه تراکتور که به طور اجاره به مالکین واگذار نماید که هم احداث آنها (ر) نموده هم اراضی بایر را شخم زده برای زراعت حاضر نمایند. تریاک‌کاری در محمره سابقه ندارد، ولی استعداد محلی کاملا موجود است منتها به علت رطوبت هوا چندان تریاکش خوب نمی‌شود. اراضی محمره کلیه خالصه دولت است و خالصه انتقالی به هیچ وجه ندارد. اسامی خالصجات دولت به شرح ذیل است:

سرحد، تمار، خمیسه، نهریوسف، سعیدان، نهر جدید، شاخور، مجری، خیین، کرت، نواصر، عریض، مفتیه، مندوان، محوله، سرحانیه، سوره، دربند، عربیدیه، صانع، معموری، مصلاوی، حیران، حفار شمالی و فصبه مینعات. استعداد این نقاط به طوری است که در ماده ۲ عرض شده. هم قسم محصولات گرمسیری، خصوصا نیشکر، پنبه، توتون و درخت توت و مرکبات و میوه‌جات به عمل می‌آید. معادن در محمره گچ و نمک است.

رامهرمز

صنایعی در رامهرمز موجود نیست فقط دودستگاه قالی‌بافی فارسی‌باف فعلا دایر است.

عبابافی سابقا رواج داشته و حالا بیش از ده دستگاه عبابافی موجود نیست.

اراضی رامهرمز برای توت‌کاری مستعد و اشجار زیادی از قبیل مرکبات و میوه‌جات و خرما موجود، ولی عمل آوردن ابریشم با استعدادی که دارد به واسطه عدم اطلاعات و علم به این امر معمول نبوده است. باید به وسیله موسسات فلاحتی به آنها آموخت. مردمش با استعدادند و زود می‌آموزند. اراضی تحت زراعت تریاک ۲۵۰ جریب و میزان تقریبی هر جریب حداقل ۱۵۰ و حداکثر ۲۰۰ مثقال شیره تریاک محصول دارد. حسن رامهرمز این است که اراضی آن فاریاب است.

استعداد مراتع رامهرمز گنجایش نگاهداری اغنام و احشام زیاد را ندارد. از رودخانه‌های رامهرمز ممکن است بندهایی بسته و اراضی تازه تحت زراعت آورد؛ ولی نظر به اینکه املاک رامهرمز اغلب متعلق به بختیاری‌ها و شیخ خزعل‌خان است، بایستی از طرف آنها این اقدام به عمل آید. خالصجات دولتی در رامهرمز یک قسمت مشهور است به اراضی مکوند واقعه در جانکی. حوزه رامهرمز قریب هفتصد خیش دیم، چون فاریاب نیست استعداد اشجار را ندارد.

محصولاتی که در رامهرمز به عمل می‌آید و زراعت آنها معمول است از گندم و جو، کنجد و برزک، باقلا و مخصوصا مرکبات زیاد. اراضی آن استعداد خوبی برای کشت پنبه و توتون و توت و انواع درخت‌های جنگلی دارد، ولی فلاحین بصیر مطلع می‌خواهد و موسسه فلاحتی که اهالی آنجا هم از اطلاعات آنان استفاده نمایند.

معدن نفت در قریه هفت گل جزو رامهرمز موجود و کمپانی نفت استخراج کرده و نیز چشمه نفت سفید در قریه رغیوه که جزو املاک آقای مرتضی قلی‌خان بختیاری موجود و فعلا اجاره داده شده به سالی سیصد تومان و هفت و هشت چشمه نفت در قریه ماماتین متعلق به آقای سردار جنگ هست که شروع به استخراج آنها نشده، ولی قیر بیرون می‌آید و اغلب اهالی خودسرانه از آنها استفاده می‌نمایند و معدن گوگرد در گنبد لران واقع و متعلق به میرزامحمدحسین باشی است که یک چشمه آن ظاهر شده و کسی هنوز از گوگرد آن استفاده نکرده است.