چنین به نظر می‌آید که امتناع کویت از تصویب قرارداد «پیرسی یمانی» موجب گردیده است که سیر تحول قراردادهای نفتی تسریع گردد و در نتیجه زمینه برای انعقاد قراردادهای جدید مشارکت بر مبنای 60% از طرف دولت‌های نفتی و سپس گشایش مذاکرات برای به دست گرفتن صددرصد صنایع نفتی به وسیله دولت‌های مزبور، فراهم شود.

این مطلب صحیح است. امتناع مجلس ملی کویت از تصویب قرارداد نیویورک به‌خصوص از این نظر قابل اهمیت است که از بین تمام کشورهای عرب خلیج که در قرارداد مزبور ذی‌نفع هستند، کویت تنها کشوری است که به علت برخورداری از وجود سازمان‌های دموکراتیک به هر شخص مسوول و هر شهروند خود این امکان را داده است که عقیده خود را درباره مسائل نفتی ابراز دارد. کویت همچنین یکی از کشورهای عربی است که در آن مسائل نفتی از مدت‌ها قبل موقعیتی را که باید داشته باشد پیدا کرده است، یعنی در مرکز مسائل سیاسی واقع گردیده و آثار آن نیز این بوده است که برای اقتصاد و به‌طور کلی برای منافع آینده این کشور مفید بوده و در قراردادهای بین‌المللی این کشور نیز موثر بوده است. باید یادآوری کرد که کویت سومین کشور تولیدکننده نفت خاورمیانه است و از وجود یک گروه ممتاز کارشناس و روشنفکرانی برخوردار است که در عین حال که به اخلاق و اقتصاد غرب آشنایی دارند به اصول انقلاب ملی و اجتماعی که موجب تحول دنیای غرب گردیده است نیز معتقد هستند. مخالفتی که از طرف گروه ناسیونالیست این کشور، یعنی گروه «عرب الطلیعه» تحت رهبری دکتراحمد خطیب و بورژوازی بزرگ کویت با قرارداد مشارکت که مورد نظر شرکت‌های نفتی بوده است، ابراز گردیده، بهترین گواه این مطلب می‌باشد.
در نوامبر 1972 من از طرف گروه مخالف طرفداران الخطیب برای ایراد یک سخنرانی در مورد قرارداد نیویورک که به تازگی منعقد گردیده بود به کویت دعوت شدم. هنگامی که در عصر روز هجدهم نوامبر به محل «کلوپ استقلال کویت» که کنفرانس در آنجا باید برگزار می‌شد رسیدم، واقعا تعجب کردم، زیرا خودم را در سالنی که مملو از نمایندگان و رهبران تراز اول کویت، مدیران بانک‌ها، روزنامه‌نگارها و نمایندگان شرکت‌های نفتی بود، یافتم. این یکی از موارد نادری بود که من در یک محل عمومی سخنرانی می‌کردم و به همین دلیل ابتدا برای چند لحظه دچار ترس شده بودم، زیرا با توجه به اینکه این کنفرانس از طرف گروه مخالفین دولت ترتیب داده شده بود من فکر می‌کردم کسانی که در سخنرانی من حضور خواهند یافت از جمله آنهایی خواهند بود که از قبل به گفته‌های من ایمان دارند. در حالی که موضوع از این قرار نبود. در هر حال من کوشش کردم خونسردی خودم را باز یابم و آنچه را که درباره مشارکت و کسانی که توطئه آن را چیده‌اند می‌دانم بیان کنم و سخنرانی من با این کلمات پایان پذیرفت. «مساله اساسی که هر عرب از خود سوال می‌کند این است: هنگامی که منابع نفتی ما به اتمام رسید و شرکت‌های نفتی بار و بندیل خود را بستند و شاید هم به ما گفتند «مرسی و خداحافظ» تکلیف ما چه خواهد بود؟»، هنگامی که نفت اعراب فقط به صورت یک یادگار گذشته در اذهان باقی ماند سرمایه‌های اعراب که در بازارهای بین‌المللی یا در صنعت انرژی آمریکا سرمایه‌گذاری شده‌اند، به چه کار خواهد آمد؟» «اگر ما به سرعت جلوی انهدام ثروت‌های نفتی و گازی خود را نگیریم و اگر قبل از اینکه دیگر دیر شده باشد بهره‌برداری از این ثروت‌ها را که پایان‌پذیر است، برای توسعه سایر بخش‌های تولید اقتصادی و سایر فعالیت‌های سازنده ثروت به کار نگیریم، چه نفرین‌هایی که به وسیله فرزندان و نسل‌های آینده نثار ما نخواهد گردید؟»، «مشارکتی که به وسیله آقای یمانی توصیه شده است شاید بتواند همان‌طور که او می‌گوید موجب تسکین احساسات ملی بعضی از اعراب شود، ولی در هیچ صورتی نمی‌تواند مانع رفع گرسنگی ملت ما گردد.»
پس از اینکه سخنرانی خود را به پایان رسانیدم، احساس مبهمی داشتم و فکر می‌کردم که بلافاصله به طرف فرودگاه هدایت خواهم شد، ولی چقدر موجب شگفتی من شد وقتی فهمیدم که درست برعکس آنچه من فکر می‌کنم مسوولین دولتی کویت به خود زحمت داده و در این کنفرانس حضور یافته بودند برای اینکه واقعا به سخنرانی من گوش بدهند و در نتیجه کاملا با تجزیه و تحلیل من از مسائل مورد بحث موافق بودند، پس از مذاکرات زیاد که تا پاسی از شب ادامه یافت بالاخره تصمیم بر این گرفته شد که طرح مشارکتی که به وسیله حکومت کویت پیشنهاد گردیده بود مورد اصلاح واقع گردد. چند هفته بعد اطلاع یافتم که ولیعهد کویت که سمت نخست‌وزیری این کشور را نیز به عهده داشت، یعنی «شیخ‌جابرالاحمد جابر» که مردی سیاس و بسیار دقیق و با تجربه بود دستور داده بود گزارشی در مورد شرایط و اوضاع و احوالی که در آن وزیر نفت کویت قرارداد «پیرسی-یمانی» را مورد تایید قرار داده است تهیه و به او تقدیم گردد. گزارش مزبور حاکی از این بود که وزیر نفت کویت بدون اینکه قبلا مطالعات لازم را در مورد قرارداد مشارکت مزبور انجام دهد، مسوولیت یک چنین قراردادی را به عهده گرفته است!
دلارهای آمریکایی در بشکه‌های نفت عربی