عبدالحسین تیمورتاش، وزیر نیرومند دربار رضاشاه، گویا این عادت را داشت که درباره هر مساله‌ای در سطح ملی از نخبگان و مسوولان به صورت کتبی نظرخواهی کند. آیا این نظرخواهی‌ها در بهبود مدیریت کلان اقتصادی به کار گرفته می‌شد یا نه، بحث دیگری است؛ اما این اقدام وی دست کم موجب می‌شد مسوولان کشور تلاش برای شناخت وضعیت موجود را در دستور کار قرار دهند. وی در بهار ۱۳۱۰ نامه‌ای حاوی ۱۰ پرسش به حکام ولایت‌های آن روز ایران می‌فرستد و از آنها می‌خواهد درباره این پرسش‌ها تحقیق و پاسخشان را به صورت کتبی ارائه کنند. ده پرسش تیمورتاش عبارتند از:

۱ - چه نوع صنایعی در حوزه ماموریت آنها موجود و مخصوصا حتی‌الامکان معین کنند. چند دستگاه قالی‌بافی، پارچه‌بافی، نخ‌ریسی، پنبه پاک‌کنی و سایر موسسه‌های صنعتی یا کارخانه موجود است؟

۲ - استعداد محل در توت کاری و عمل آوردن ابریشم چیست و به چه وسایل می‌توان مردم را تشویق به کاشتن درخت توت و عمل آوردن ابریشم کرد؟

۳ - مقدار اراضی که تحت زراعت تریاک می‌رود چه اندازه بوده و هر جریب، هزار ذرع مربع چه اندازه شیره تریاک می‌دهد؟

۴ - استعداد حشم‌داری حوزه ماموریت چه بوده و آیا می‌توان حشم‌داری را زیاد کرد یا خیر و از حیث مرتع استعداد مرتع چیست؟

۵ - آیا در محل سدها و بندهایی موجود می‌باشند که با بستن آنها مساحت‌های تازه تحت زراعت بیاید؟

۶ - اسامی خالصجات دولتی (غیر خالصجات انتقالی) در محل را صورت دهند و حتی‌الامکان استعداد هر یک از آنها را ذکر کنند.

۷ - چه محصولاتی در محل به عمل می‌آید و آیا استعداد عمل آوردن پنبه، توتون و درخت توت موجود است یا خیر؟

۸ - حکام مامور هستند مردم را وادار به کاشتن درخت توت کنند و عمل آوردن محصول ابریشم را تشویق کنند.

۹ - چه معادنی در محل موجود است و کدام یک از آنها کار می‌کنند؟

۱۰ - حتی‌الامکان اطلاعات مذکور باید کامل و توسط حکام تهیه و جامع باشد.

این نامه در حکم یک اقدام ضروری برای حکام یعنی استانداران امروزی را داشت. این استانداران آن روز هر کدام بر پایه دانش، تجربه و کارشناسانی که داشتند به درخواست تیمورتاش پاسخ دادند. مجموعه «گزارش‌های ایالات و ولایات از اوضاع اجتماعی - اقتصادی ایران در سال ۱۳۱۰» در مرکز اسناد ریاست جمهوری و زیرنظر مهندس میرحسین موسوی، هادی خانیکی و احمد مسجدجامعی جمع‌آوری شده در بهار ۱۳۸۳ چاپ شده است. شورای علمی که بر این اسناد نظارت داشته‌اند شامل دکتر یعقوب آژند، دکتر سیدهاشم آغاجری، دکتر عطاء‌الله حسنی، دکتر عبدالرسول خیراندیش و دکتر غلامحسین زرگری‌نژاد بوده‌اند. با توجه به اینکه حکام برخی استان‌ها در پاسخ به تیمورتاش، وزیر دربار اهتمام کافی کرده و پرسش‌های یادشده را به صورت مشروح پاسخ داده‌اند، درج این پاسخ‌ها می‌تواند چشم‌اندازی از اقتصاد منطقه‌ای ایران در سال ۱۳۱۰ را نشان دهد. در این شماره «راپورت اوضاع عمومی و اقتصادی کرمان» را که امضای مهرآوران به عنوان رییس هیات تفتیشیه مالی کرمان در پای آن است، می‌آوریم.

راپورت اوضاع عمومی و اقتصادی کرمان

چون اطلاعات راجع به اقتصادیات کرمان دارای اهمیت زیادی بود و هرگاه بر طبق مقررات، نظامنامه آن را برای تقدیم مقامات وزارت خلاصه می‌نمودیم، فایده منظور از آن حاصل نمی‌شد، لذا عینا بدون کم و کاست تقدیم می‌دارد:

وضعیت فلاحت و آبیاری

قسمتی از کرمان از قبیل بم و نرماشیر و راین و جیرفت و رودبار و اقطاع و خبیص و ماهان و جوپار و رابر و غیره حاصلخیز و مستعد همه نوع آبادی است و آب هم به قدر کفایت وجود دارد، اما اوضاع فلاحتی جلگه شهر کرمان به واسطه کم‌آبی رضایت‌بخش نیست و چون از منبع تا مظهر قنوات مسافت خیلی زیادی، یعنی از پنج فرسخ الی ده فرسخ فاصله است، حفر و مرمت و تنقیه قنوات از یک طرف مستلزم زحمت و مخارج خیلی زیادی است و از طرفی هم چون منبع خیلی گود است و آب به درستی بر مزارع سوار نمی‌شود، آب به طور خیلی کندی جریان دارد و اغلب برای مشروب ساختن مزارع محتاج به کشیدن و راندن آب هستند. به این معنی که باید یک نفر زارع به وسیله بیل آب‌های نیمه راکد را به طرف مزرعه براند و هرگاه این وضعیت که در ظرف پنجاه سال پیش آمده که در اثر کمی بارندگی پیوسته منابع قنوات گود افتاده است دوام کند، محتمل است که در آتیه به کلی این شهر بی‌آب شود. برای پیدا کردن آب تا اندازه‌(ای) که هیات توانسته است مطالعه نماید که جز چند طریق ذیل راهی به نظر نمی‌رسد:

۱ - قدیم در یک فرسخی شهر کرمان در خط مزرعه سعیدی سدی وجود داشته است که به سد هلاگو معروف است و نسبت بنای آن را به هلاگوخان معروف می‌دهند. این سد آب‌های سیل زمستانه را ذخیره می‌نمود و یک دریاچه را تشکیل می‌داده است. در صورتی که میزان بارندگی در حدود متوسط باران فعلی کرمان باشد و یک خشکسالی فوق‌العاده پیش نیاید، می‌توان برای مدت تمام سال از بستن این سد به میزان ۱۵ سنگ آب برای شهر کرمان و اطراف شهر تهیه نمود. مهندسی که توسط تجارتخانه کیانیان برای مطالعه و بازدید مخارج این سد رفته مخارج آن را در حدود صدهزار تومان برآورد کرده است.

۲ - رودخانه درختنجان کوهپایه که پس از مشروب ساختن اراضی کوهپایه داخل آب‌های خبیص می‌شود نیز می‌توان به طرف شهر آورد، در صورتی که هیچ نوع صدمه به آبادی خبیص هم نمی‌رساند. زیرا این آب به مصرف زراعت اراضی شن‌زار کوهپایه می‌رسد که چندان حاصلی نمی‌دهد ولی اگر به وسیله این آب اراضی مستعد و حاصلخیز اطراف شهر مشروب گردد، ‌علاوه بر این که در آبادی خود شهر خیلی موثر خواهد بود چند برابر امروز حاصل می‌دهد. قسمت عمده آب مزبور خالصه انتقالی درختنجان [را] که متعلق به قاسم آقا معین‌التجار است مشروب می‌سازد و یک قسمت قلیلی هم مزارع اشخاص متفرقه را مشروب می‌نماید. طوری که می‌شنویم خود قاسم آقا نیز مایل است که این آب به شهر آورده شود. مخارج آوردن این آب را پنجاه هزار تومان حدس می‌زنند. از نقطه‌[ای] که می‌توان این آب را به طرف شهر برگردانید تا شهر چهار فرسخ است که دو فرسخ آن به طور خیلی سهولت خواهد آمد و دو فرسخ دیگر آن بیشتر کار و زحمت می‌خواهد. آب این رودخانه در زمستان ۸ سنگ و در بهار شش الی هفت سنگ و در تابستان پنج سنگ است. عقیده اشخاص بر این است که اگر دولت این آب را به شهر برساند، در ظرف چهار سال می‌تواند کلیه مخارج را استیفا نماید.

۳ - ایجاد آب به وسیله چاه آرتیزین، در صورتی که ممکن باشد، البته چون کسی نبوده است که در این باب مطالعه نماید نمی‌توان در این باب یک نظر قطعی اظهار نمود.

۴ - دو آب بی‌مصرف دیگر در کرمان وجود دارد که اگرچه برای شهر مفید نخواهد بود، اما می‌توان برای زراعت در همان حوالی از آن استفاده کرد. یکی از این دو آب، آب رودخانه دهنه غار است که به کویر می‌ریزد و بی‌فایده به هدر می‌رود. این آب را می‌توان به ده سیف خبیص آورد و به مصرف زراعت رسانید.

۵ - آب دهنه حور است که نیز بی‌نتیجه به کویر می‌ریزد. در صورتی که در همان حوالی اراضی قابل زراعت وجود دارد و می‌توان به وسیله این آب اراضی بایره آن حدود را مزروع نمود.