روابط ایران و انگلیس- مداخلات تاریخی انگلیس در امور ایران-۷
سیاستهای اقتصادی بریتانیا
تقسیم سیستان: شورشهایی که انگلیسیها از ابتدای قرن نوزدهم در شرق و جنوب شرق ایران به وجود آورده بودند بر این اساس بود تا بتوانند مرزهای خود را هرچه بیشتر در داخل خاک ایران گسترش دهند.
تقسیم سیستان: شورشهایی که انگلیسیها از ابتدای قرن نوزدهم در شرق و جنوب شرق ایران به وجود آورده بودند بر این اساس بود تا بتوانند مرزهای خود را هرچه بیشتر در داخل خاک ایران گسترش دهند.
آنها برای مشخص کردن مرزهای ایران ژنرال «گلد اسمیت» را مامور این کار کردند و او پس از تعیین مرزها در برخی از مناطق در سال ۱۸۷۲ به عنوان حکم میان ایران و انگلیس برای تعیینتکلیف سیستان وارد منطقه شد. هرچند براساس اسناد محکم و مکتوب این منطقه عمدتا شیعی تابع ایران بود، اما «گلد اسمیت» نیمی از این منطقه را از ایران جدا کرد و به کشور تازه تاسیس افغانستان محلق کرد تا به این ترتیب گوشه دیگری از قلمرو ایران توسط انگلیسیها جدا شود.
امتیاز تنباکو: در ماه مارس 1890 م (1307 هـ ق) امتیاز دیگری به نام بهرهبرداری از توتون و تنباکوی ایران به فردی به نام «میجر تالبوت» از دوستان «سردرو مندولف» سفیر انگلیس در تهران واگذار شد. این امتیاز که به «رژی» معروف است در نتیجه خالی بودن خزانه و با رشوه سنگینی که تالبوت به درباریان ایران داد، به تصویب رسید و امضا شد. براساس این امتیاز وی حق بهرهبرداری 50 ساله از توتون و تنباکوی ایران را داشت. واگذاری این امتیاز باعث اعتراض گسترده مردمی در ایران شد. سفیر انگلیس که اوضاع داخلی ایران را زیر نظر داشت و بهتر از هر کس دیگری میدانست که باید چگونه در ایران امتیاز به دست آورد و به این شورشها دامن زد. در پی اعطای این امتیاز هزاران تن از اتباع انگلیس وارد ایران شدند و با افتادن تجارت توتون و تنباکو به دست اجنبی عملا تجار و کشاورزان ایرانی اجیر آنها شدند. این قرارداد واکنش شدید مراجع عظام تقلید را هم به دنبال داشت. مرحوم میرزای شیرازی در تحریم توتون و تنباکو فتوا دادند و کار به دربار شاه نیز کشیده شد و ناصرالدینشاه بهرغم میل باطنی و تنها به دلیل فشارهای زیاد داخلی تسلیم خواست مردم و علما شد و با اخذ قرضهای از
بانک شاهنشاهی این امتیاز را لغو کرد.
امتیاز نفت دارسی: در دورهای که هر کس وارد دربار ایران میشد و میتوانست امتیازی را از آن خود کند، انگلیسیها حیاتیترین امتیازها را به خود اختصاص دادند. «ویلیام ناکسدارسی» از شهروندان انگلیسی نیز از همین دست افراد بود که تیری در تاریکی انداخت و موفق شود در دوره مظفرالدینشاه و در ۲۱ ماه مه ۱۹۰۱ (۱۳۱۹ هـ ق) امتیاز نفت جنوب ایران را به مدت ۶۰ سال به دست آورد. این همان امتیازی است که نیم قرن بعد باعث کودتا علیه دولت ملی مرحوم دکتر مصدق شد.
در سال 1913 و هنگامی که آلمانها بیشتر ناوگان دریایی خود را به سوخت مایع مجهز کرده بودند؛ وینستون چرچیل، وزیر دریانوردی انگلیس نیز این اقدام را انجام داد. چرچیل برای آنکه بهتر بتواند سوخت موردنیاز ناوگان دریایی انگلیس را تهیه کند، اقدام به خرید 60 درصد سهام شرکت نفت ایران و انگلیس کرد که این امر برخلاف قانون تجارت انگلیس بود. این خرید برای یک سال مخفی ماند و تنها در سال 1914 گوشهای از این اقدام آشکار شد.
قرارداد تقسیم ایران: در حالی که جهان از چند دهه قبل وارد دورانی به نام «صلح مسلح» شده بود، انگلیس و روسیه با میانجیگری فرانسه وارد اتحادی شدند تا در برابر آلمان قادر به مقاومت باشند. وزرای خارجه روسیه و انگلیس به این منظور در «سنپترزبورگ» گرد آمدند و پس از پارهای مذاکرات سه توافقنامه امضا کردند که در یکی از آنها، ایران را به سه منطقه نفوذ تقسیم کردند.
جنوب و جنوب شرق در دست انگلیسیها میماند، نیمه شمالی را روسها تصرف میکردند و یک منطقه بیطرف نیز در این میان برای حائل ماندن میان طرفین باقی میماند. پس از امضای این قرارداد بود که انگلیسیها چشم خود را بر تجاوزات روزمره روسها در ایران بستند و در میان سکوت آنها روسها آرامآرام شروع به اجرایی کردن این قرارداد کردند؛ در حالی که روسها شمال ایران را اشغال میکردند، انگلیسیها پس از کشف نفت در ایران مشغول ساخت زیربناهای استعماری خود در این منطقه بودند.
ویلیام ناکسدارسی
ارسال نظر