تاریخ معاصر -گزارش فروغی از موقعیت داخلی و خارجی ایران- بخش پایانی
انتقاد از مردم
اما قسمت مهمی از تربیت ملت البته به نشر معارف است به وسایلی که دائما گفته میشود: تکثیر و تاسیس مدارس و موسسات و مجامع و مجلات علمی و ادبی و صنعتی، ترجمه و تالیف و طبع کتب مفیده، طلبیدن معلمین خارجی، فرستادن جوانهای مستعد به خارجه، تشویق و تجلیل ارباب کمال و قس علیذلک و یقین است که در این باب مسامحه جایز نیست؛ اما امروزه این اقدامات هم کفایت نمیکند. مهمتر از اینها آن است که فکری برای تقویت مایه اخلاقی ملت بشود. در این دوره وقتی که ما از اخلاق سخن میگوییم رندان در دل استهزا میکنند وحتی به زبان میآورند و اگر بخواهند به معقولیت حرف بزنند میگویند اینها صوفی و درویش یا موهوم پرستاند و رضای خاطر خدا و پیغمبر را در نظر دارند، آخرت را میخواهند و از بهشت و دوزخ میترسند. لازم نمیدانم داخل این بحث شده و توضیح دهم که چنین نیست. من وقتی که به اوضاع فرنگستان نگاه میکنم آکادمیها و مدارس عالیه و کارخانههای صنعتی و تاترهای اخلاقی و موزهها و لابراتورها و حکما و علما و ادبا و هنرمندان را میبینم، مدعیان من قهوهخانهها و رقاصخانهها را تماشا میکنند که نسبت به آن موسسات عالیه در اقلیت ضعیفی هستند و غالبا هم اهل خود فرنگستان در آنجا آمد و رفت نمیکنند و تله پول برای خارجیها است. طول نمیدهم مقصود این است که امروز ملت ایران، نه وطندوست، نه آزادیخواه، نه طالب هنر، نه جویای معرفت، باید کاری کرد که مردم از شارلاتانی و هوچیگری و آنتریگبازی مأیوس شوند و دست بردارند، در آن صورت ناچار متوجه کار و هنر و کمال میشوند، همت و غیرت پیدا میکنند، حقیقتطلب میشوند، دولت هم اگر نکند خودشان اسباب تحصیل معرفت را فراهم میکنند و با امنیت و عدالتی که دولت برقرار میکند دنبال اقتصادیات هم میروند و مثل سایر ملل ثروت و قدرت و شرافت مملکت خویش را ترقی میدهند.
منبع: مجله «یغما»، مهرماه ۱۳۲۸
ارسال نظر