نقش طبقات فرودست در تاریخ شفاهی-1

عکس:شعبان جعفری(شعبان بی‌مخ) از مشهور ترین لومپن‌های دوره شاه

در اردیبهشت ۱۳۸۳ سمینار تخصصی «تاریخ شفاهی» در دانشگاه اصفهان برگزار شد. ‌این نشست با حضور اعضای هیات علمی ‌گروه تاریخ دانشگاه اصفهان و تعدادی از نمایندگان مراکز و دفاتر پژوهشی فعال در عرصه تاریخ شفاهی تشکیل شد.

درهمین زمینه سایت دوران گفتاری تحت عنوان «نقش طبقات فرودست در تاریخ شفاهی» از این سمینار منتشر کرده‌است که توسط دکتر صافیان و دکتر دهقان‌نژاد ارائه شده‌است و تقدیم خوانندگان می‌شود.

از طبقاتی که بر بسیاری از رفتارهای اجتماعی مخصوصا در غرب اثر می‌گذارند زنان بدنام هستند. علت ورود تاریخ شفاهی به ‌این جریان آن است که اگر میکروب‌هایی در جامعه وجود داشته باشد‌، محیط بهداشتی شما را هم آلوده می‌کنند. پس اگر شما می‌خواهید پاک و مطهر بمانید باید‌این میکروب‌ها را بشناسید. لات‌ها‌، داش مشدی‌ها‌، چاقوکش‌ها که به صورت یک نیروی عظیم در بطن جامعه وجود دارند و گاه به عنوان ابزار فشار (‌توسط گروه‌های عاقل یا نیروهای مطرح حاکم‌) مورد استفاده قرار می‌گیرند. طبقه دیگر‌، سربازها هستند «‌مارسیلیوس‌» در گفتار مربوط به «‌جنگ‌های بی‌پایان ‌ایران و روم‌» می‌گوید‌:

« سربازان ژولیده‌، همانند بزهای کثیف هستند که گویا تا ابد تاریخ‌، کاری جز کشته شدن ندارند.»‌اینها اصلا قدر و قیمتی ندارند. به نظر من تاریخ شفاهی می‌خواهد به صدای کسانی که در طول تاریخ نابود شدند و صدایی از آنها نیست‌، گوش بدهد. تمام دغدغه تاریخ شفاهی‌، گوش دادن است‌. در مقابل حرف‌های فراوانی که زدیم‌، چند دقیقه هم گوش بدهیم‌. تاریخ شفاهی یک رویکرد مردمی ‌است که در جوامع بشری مورد عنایت قرار می‌گیرد؛ زیرا قوه حاکم از انحصار خارج شده و به سایر اجزای جامعه نیز اجازه حضور در صحنه می‌دهد‌.

یکی دیگر از ‌این گروه‌ها‌، لومپن‌ها هستند. مارکس‌، لومپن‌ها را گروه‌هایی معرفی می‌کند که از طبقه خود بریده شده‌اند یا رسوبات جامعه ماقبل سرمایه داری هستند که ممکن است علیه دیگران مورد استفاده قرار گیرند‌.

او جامعه را به دو طبقه بورژوا و کارگر تقسیم می‌کند‌. کارگر کسی است که مشکلات فراوانی دارد و ارزش افزوده کار او نصیب سرمایه‌دار می‌شود و استثمار شده است‌.

چه عاملی باعث می‌شود که ‌این طبقه ضعیف و تحقیر شده روی زمین‌، وقتی اعتصاب می‌کند که حقوق خودش را بگیرد‌، گروهی دیگر از طبقه او که باید در جبهه او بایستد و از حق او دفاع می‌کند به مقابله با او می‌پردازد. مارکس می‌گوید‌: علت آن ‌این است که ‌این گروه از طبقه خود بریده‌اند و به «لومپن پرولتاریا» یعنی آدم‌هایی که علیه جریان خود حرکت می‌کنند‌، تبدیل شده‌اند چرا‌ این لومپن‌ها با کمترین قیمت حاضر شده‌اند به خدمت دیگران درآیند؟ چرا هر کدام از ‌این افراد که توانستند خود را به سطح بالای جامعه بکشند‌، گذشته خود را نفی کردند؟ می‌دانید که رضاخان‌، از لات‌های محله سنگلج و از عرق‌خورهای قهار و عربده کش‌های گردن کلفت بود‌.