تاریخ پهلوی
قوام شیرازی و املاک پهلوی
رضاخان پس از رسیدن به قدرت مبادرت به تاراج املاک کشاورزان کرد تا در مقایسه با سران حکومت قاجار از ثروت مشابهی برخوردار شود. حسین فردوست در کتاب «ظهور و سقوط سلطنت پهلوی» در گوشهای از خاطرات خود به این امر پرداخته است که به نقل از زبان قوام شیرازی به حکایت آن میپردازد.
عکس:رضاخان پهلوی
رضاخان پس از رسیدن به قدرت مبادرت به تاراج املاک کشاورزان کرد تا در مقایسه با سران حکومت قاجار از ثروت مشابهی برخوردار شود. حسین فردوست در کتاب «ظهور و سقوط سلطنت پهلوی» در گوشهای از خاطرات خود به این امر پرداخته است که به نقل از زبان قوام شیرازی به حکایت آن میپردازد.
رضاخان شب به اصفهان میرسد و در خانه فرد متمولی به نام کازرونی سکنی میگیرد. همان شب نیز قوامالملک شیرازی به اتفاق دکترسجادی پشت سر او به اصفهان میآید.آن شب ابراهیم قوام به رضاخان میگوید شما که ایران را ترک میکنید، تکلیف مایملکتان چه میشود؟ لازم است که تکلیف آنها را روشن کنید! رضاخان با قوامالملک صحبتهایی میکند و میگوید که بنویسید. محضرداری را خبر میکنند و رضاخان دیکته میکند که آنچه دارم، اعم از منقول و غیرمنقول، را به ولیعهد واگذار میکنم. قوام هم تصحیحاتی انجام میدهد و رضا امضاء میکند. سپس رضاخان به سمت کرمان حرکت میکند و قوامالملک به سوی تهران قوامنامه را به فروغی داد و او هم در روزهای بعد در مجلس قرائت کرد.رضاخان در طول سلطنتش تمام املاک مرغوب شمال را به زور سرنیزه به نام خود کرد. پس از سقوط او، تا مدتها روزنامهها و مجلات کشور پر بود از نمونههایی از غصب اموال مردم توسط رضاخان. البته گاهی پول مختصری هم به عنوان بهای آن میداد. املاک را به منطقههای مختلف تقسیم کرد و در هر منطقه یک افسر گمارد و کل املاک او را سرلشکر کریم آقاخان بوذرجمهری اداره میکرد. در سال ۱۳۱۹ (یکسال قبل از رفتن رضاخان از ایران) صورتحساب عایدی خالص سالیانه املاک پهلوی ۶۲میلیون تومان بود که همه اینها را به محمدرضا منتقل کرد و سایر اولاد او بینصیب ماندند. بعدها آنها به رضاخان شکایت کردند و او نیز به محمدرضا نوشت که کاخهای فرزندان را به آنها انتقال دهد و علاوه بر آن به هرکدام یک میلیون تومان بپردازد که سریعا انجام شد.اگر رضاخان خاطرات خود را مینوشت و در آن توضیح میداد که چرا هزاران هزار مالک را بیملک کرد تا خود مالک شود، دانستن انگیزه او جالب بود. تصور میکنم اگر خاطراتش را مینوشت باید میگفت که از نظر ملک سیری نداشتم! از شخصی که خود زمانی به رضاخان پیشنهاد فروش املاکش را داده بود، پرسیدم. پاسخ داد: «اگر میخواستید رضاخان خوشحال شود، درجه بدهد، مقام بدهد یا پیشنهادی را تصویب کند، بهتر بود قبل از شروع نام چند ملک را با مشخصات و قیمت آن مطرح میکردید و مطمئن بودید که کارتان انجام میشد!» همه یا لااقل تعداد زیادی از کسانی که حق ملاقات با او را داشتند چنین پیشنهاداتی میدادند و این نقطه ضعف بزرگ رضاخان بود. در روزهای اشتغال ایران توسط متفقین که انگلیسیها رضا را به عنوان یک مهره بیارزش و مدفون میدانستند، رادیوی بی.بی سی سه روز متوالی درباره املاک رضاخان سخن گفت و میگفت که بزرگترین خدمتی که رضاخان به مملکتش کرده، غصب کلیه اموال مردم شمال است!
ارسال نظر