ملی شدن صنایع پس‌از جنگ

عکس:تاسیس آژانس فرانس‌- پرس درسال۱۹۴۴

ژاک پیرن نویسنده تاریخ عمومی در کتاب «تشکیل بلوک شوروی و پیمان آتلانتیک» ضمن پرداختن به اقتصاد داخلی فرانسه پس از جنگ جهانی دوم که همراه شده بود با نفوذ کمونیست‌ها در این کشور؛ به ملی شدن صنایع همراه با آغاز تجارت خارجی این کشور اشاره می‌کند. در واقع دولت موقت فرانسه به نوعی توانست ارتباطات اقتصادی فرانسه با آلمان را در داخل کارخانجات خود تفکیک کند.

گروهی که در الجزیره اختیار امور را در دست گرفته بودند به موجب اعلامیه در ژویه ۱۹۴۴، سازمان‌ها کمونیست‌ها را که دالادیه در سپتامبر ۱۹۳۹ منحل و ممنوع نموده بود دوباره دائرکرد، مایملک سوسیالیست‌ها یعنی C.G.T و C.F.T.C را مسترد نمود بدون اینکه یک چنین تعویضاتی برای سندیکاهای ارباب حرف یا کنفدراسیون عمومی کارفرمایان فرانسوی قائل شود.

در ۱۸ اوت در کنفدراسیون عمومی کار (C.G.T) و کنفدراسیون کارگران مسیحی فرانسوی C.F.T.C، متحد شده و به عنوان کمیته بین فدراسیون‌های متحده سندیکاها، به‌رغم مخالفت دوگل، اعلامیه منتشر ساخت و عموم مردم و کارگران را به اعتصابات عمومی به منظور خلاصی از قیود حکومت دعوت نمود.

ولی بین سندیکالیست‌ها نیز اتحاد واقعی حکم فرما نبود. عده می‌خواستند، با انتهاز فرصت، مانند ۱۹۱۸ دست به کار یک انقلاب اجتماعی ریشه‌دار شوند، دسته دیگر که نمایندگانشان در دولت دوگل حضور داشتند، حاضر به همکاری با دوگل بودند، به محض برقراری حکومت نجات سیصد نفر از زعمای سندیکالیست‌ها از جمله «بلن» از C.G.T اخراج شدند. به عبارت اخری کمونیست‌ها خود را به عنوان قهرمانان مقاومت و نجات معرفی می‌کردند، توده مردم، به همان نحوه که در ۱۹۳۶ از «جبهه عمومی» پیروی کردند. در این سال نیز گرد سندیکاها جمع شده از زعمای سندیکاها را به عنوان قهرمانان مقاومت و نجات جانب‌داری می‌کردند. به طوری که در پایان سال ۱۹۴۵، حزب C.G.T دارای ۵.۴۰۰.۰۰۰عضو و C.F.T.C دارای ۷۰۰.۰۰۰نفر پیرو بودند. منظور اصلی سیاست، پس از نجات عبارت بود از تصفیه و رسیدگی به اعمال و رفتار مردم در دوران اشغال و این کار وسیله بود در دست کمونیست‌ها که پس از آزادی فرانسه، پیروانش چهار برابر شده بود. ولی پس از مسافرت دوگل به شوروی، عمل تصفیه دچار رکود شد. دادگاه‌هایی که از طرف جبهه مقاومت تشکیل شده بود منحل گردید و به جای آن دستگاه قضایی کشوری بر اوضاع مسلط شد و دادگاه‌های خصوصی با عضویت قضات کشوری تشکیل شد در نتیجه رسیدگی همین دادگاه‌ها بود که مارشال یتن در ژویه ۱۹۴۵ محکوم به اعدام و از طرف ژنرال دوگل بخشوده و به حبس ابد تبدیل یافت و در قلعه «پورتالد» محبوس و لاوال اعدام شد. در پاریس مجلس مشاوره که زمام امور را در دست داشت بودجه کشوری را با کسر مهمی تصویب کرد؛ یعنی اولین بودجه پس از نجات ۵۰۰میلیارد فرانک خرج و ۱۹۲میلیارد عایدات داشت. البته با چنین کسر بودجه عظیمی، مساله تثبیت فرانک مشکل بود؛ گر چه دولت ۱۵۰میلیارد اسکناس را از جریان خارج کرده بود. اداره امور کشور به علت اغتشاشات کوچه و خیابان مبهم و مساله تامین ضروریات حیاتی مردم دچار اشکالات فراوانی شده بود قیمت اجناس، با وجود تلاش دولت روز به روز بالا می‌رفت. گردش کارها، به سبب از بین رفتن کارخانه‌ها و به طوء جریان اداری بسیار کند و ناباب بود. در این جنجال و اوضاع بی‌سامان، اداره راهسازی کشور کوشش فراوان و قابل تحسینی به کار برده و در پایان ۱۹۴۵، بیش از ۹۰درصد راه‌آهن و راه‌های شوسه کشور که منهدم شده بود، مرمت و طرق ارتباطیه برقرار شد.

حکومت موقتی و سیاست ملی کردن صنایع سیاست روزمره در دست عمال C.G.T به زور و عنف منتهی شده بود. بدون اینکه منتظر نتیجه انتخابات مجلس موسسان گردد، دولت را وادار کرد که با یک تصویب نامه معادن ذغال‌سنگ حوزه لیل و پادوکاله را ملی کند (اکتبر ۱۹۴۴) و همچنین کارخانجات اتومبیل‌سازی رنو را به عنوان همکاری با آلمان‌ها مصادره نمود (ژانویه ۱۹۴۵). کارخانجات موتور هواپیما «رون» و «گنوم» را نیز ملی و به طرز امانی مشغول کار کرد. بالاخره در کارخانجات رنگ‌سازی جای آلمان‌ها را گرفته و در عموم کارخانه‌های صنعتی شورای کارخانه برقرار ساخت. علاوه بر این دولت موقت، تحت فشار عوامل دست چپ، تجارت خارجی را نیز در دست گرفته روش تصدیق صدور و سهمیه را برقرار نمود، ارزهای حاصله از صادرات را به اختیار واردکنندگان کالاهای ضروری گذارد. با دول خارجی سیستم مبادلات دوبه دو برقرار ساخته و بدین منظور اداره تجارت خارجی تاسیس نموده و میسیون‌های مخصوصی به خارجه اعزام داشت و جمع خریدها از ۴۵۰میلیارد تجاوز نمود. باز امور سینماها، رادیو و مطبوعات در تحت کنترل و نظارت دولت درآمده و بدین قرار نه تنها امور مادی و اقتصادی، بلکه تعلیمات و امور معنوی را نیز در اختیار خود گرفت. اما این سیستم دخالت دولتی در کلیه امور محتاج به یک ایدئولوژی مناسبی است. یعنی هر روش «اتاتیسم» ملزم است به وسائلی تشبث جوید تا یک چنین ایدئولوژی ایجاد نماید. قبل از جنگ، آژانس مهم مخابرات، آژانش هاواس بود که در ۱۸۳۵ تاسیس شده و سالانه ۸۰میلیون فرانک از دولت کمک هزینه دریافت می‌نمود. دولت ویشی شعبه «اطلاعات» آن را خریداری و در تحت اختیار خود درآورده بود. دولت موقت به تعقیب همان رویه در سپتامبر ۱۹۴۴ «آژانس فرانس- پرس» را به وجود آورد.