تجربه جهان صنعتی در تجارت و نرخ مبادله

عکس:ساختمان ضرابخانه در تهران قدیم

آگاهی بخشی از تحولات تاریخی درباره چگونگی برخورد با جامعه‌های پیشرفته اقتصادی قرن گذشته میلادی، کاری است که بازرگانان ایرانی برای مدیران ایرانی انجام داده‌اند. آنچه می‌خوانید تجربه منازعه آمریکا، انگلیس، فرانسه و برخی دیگر از کشورها درباره چگونگی مبادلات تجاری به ویژه وسیله پرداخت مبادلات که طلا و نقره است از زبان یک بازرگان ایرانی برای تیمورتاش است.

این را باید ضمنا در نظر داشت که تایید زیادی هم برای حفظ قیمت نقره در اروپا از صاحبان معادن این فلز از آمریکا همه بدین سمت می‌رسیده است تا یک وقت کار به جایی می‌کشد که اتحاد ملل لاتینی مثل ایتالی و اسپانیول به معیت فرانس برای وحدت قاعده تنظیم و ترویج اصل ذوفلزی در سال ۱۸۶۵ در کنفرانس مخصوصی در پاریس انعقاد یافته و این دو دولت متابعت به فرانس کرده مسکوکات خود را از روی فرانک قرار می‌دهند، جز اینکه در ایتالی به اسم لیر و در اسپانیول پژو می‌بوده است و متعاقب آن دو دولت سابق‌الذکر باز چندین دولت‌های کوچک مثل سوئیس و بلجیک و رومانی و صرب و یونان تقلید از آنها کرده مسکوکات هر یک بر حسب همین قاعده مثل پول فرانسه شده و این موافقت به دستور قانونی فرانس نگاهداری میزان تثبیت مبادله نقره با طلا را کمک عمده می‌نماید.

لیکن جنگ فرانسه با آلمان در سال ۱۸۷۱ و پاره‌ای وقایع سیاسی و اقتصادی دولت فرانسه را دچار مشکلات عظیم‌تری نموده تا بالاخره این دولت و بزرگ‌ترین حامی نقره را در اروپا مجبور می‌سازد که درصدد الغای قانون ذوفلزی برآمده فرانک را بر واحد طلا تثبیت نماید و در سال ۱۸۷۳ ناچار چنین می‌کند. لکن با وصف این پیشامدها محصول معادن نقره امریک عموما و مکزیک و ممالک متحده خصوصا و آنچه در اروپا است که ثلث آنها به حساب می‌آید روز افزون در ترقی است و باید راهی برای مصرفش پیدا کرد. گر چه در هر یک از ممالکی که پشت به قاعده ذوفلزی کرده‌اند باز سکه نقره به اندازه محدودی در دست و پای مردم جاری است و تجارت و حرفه و صنعت هم که زیاد می‌شود نقره باز مطلوب است و در ممالک شرقیه هم خاصه در هندوستان و مملکت آسمانی چین همه ساله خواهان نقره بیشتر می‌گردد، هنوز این معادن نقره زیرکش حسابی می‌خواهد و باید چاره کرد. پس در آمریکا متوسل به وسایل دیگر می‌شوند. منافع بی‌شمار معدنی شورش‌ها راه انداخته و تا مدتی هواخواهان سیم را به قدری به سودای خود به جوش می‌آورد که مداخلات در سیاست داخله را یگانه وسیله پیشرفت خود دانسته کوشش‌ها می‌کنند و نتیجه‌ها می‌گیرند که از جمله فشار به دولت آوردن است که در این موقع خطرناک به مدد و محافظت نقره قیام نماید. لیکن دولت با وضعیت اروپا و توجه زیادی که از هر جهت در (شئون) به مساله تغییر مسکوکات از نقره به طلا معطوف گردیده صلاحیت وقت را در این دانسته که ممالک متحده نیز ذخیره طلای قابلی فراهم نموده، مبادا گرفتار مشکلات سخت‌تری گردد و بنابراین در همان سال ۱۸۷۳ سکه طلا را رواج داده و در معادلات قروض داخله یکصد و پنجاه‌ میلیون دلار طلا در خزانه دولت ذخیره می‌نماید، ولی تنزل فاحش و به اصطلاح صرافان «غیرقانونی شدن نقره» هیچ‌کس را راحت نمی‌گذارد و دیگر چون مشاهده می‌شود به سبب سقوط نقره در بازار دنیا تمام دول اروپا حتی دولت بریتانیا نظر به مصرف و موجودی زیاد نقره در هندوستان بیش از همه بی‌نهایت هراسان گردیده و نه تنها اندوخته‌های سیم و محصول معادن و نقدینه خزاین بل حیثیت بسیاری از سرمایه‌داران در هر جا خصوصا در ممالک متحده و ممالک جنوبی آمریک در مخاطره عظیم افتاده است، جمعی در صدد برمی‌آیند، بلکه به واسطه جلسه شورای بین‌المللی در اروپا راه علاج و اصلاحی به دست آید و برای نیل بدین مقصود کنفرانسی در پاریس در سال ۱۸۷۸ تشکیل می‌یابد، اما در این جلسه با این که همه نمایندگان دول اروپا و آمریکا متفقا راجع به حفظ مقام نقره به عنوان واسطه مهمی در میزان مبادله بودن یک رای هستند و اهمیت مساله را دانسته و معترف به ترس از وخامت آن در عاقبت می‌شوند، پیشنهاد بازگشت به قاعده ذوفلزی و تثبیت قیمت قطعی بین طلا و نقره را [به] اکثریت آراء رد می‌نماید. همین که هیات اعزامی از آمریک از این جلسه مایوسانه برمی‌گردند باز همهمه راه می‌افتد. سپس در پشت‌گرمی و آتیه‌داری از تقلیل محصول معادن طلا در این وقت بعد از حاصل سرشاری که اخیرا در کالیفورنی و اوسترالی به دست آمده بود، از یک جهت و از جهت دیگر، از کمک بی‌دوامی که بغتتا به نقره رسیده و بر قیمت آن موقتا چیزی افزوده بود نفوذ نفع برندگان و حامیان نقره تقویت یافته، حملات آنان به دولت به طرز شدیدی تجدید و مآلا منجر به این می‌گردد که در ممالک متحده ورق سیاست دولت برگشته و باز در سال ۱۸۷۸ رجوع به سکه نقره شود و سه چهار سال بدین منوال می‌گذرد تا در سال ۱۸۸۱ که بنا به مقتضیات وقت، باز دولتین فرانس و ممالکت متحده تشکیل جلسه بین‌المللی فوری در پاریس می‌دهند. لیکن چون دولت انگلیس و آلمان‌ها به پیشنهاد ترک نگاهداری تثبیت پول نقره به طلا موافقت نمی‌نمایند، این جلسه نیز مثل جلسه پیشتر بی‌نتیجه می‌شود و با این که مذاکرات را ... به سال آینده می‌دارند در سال بعد از نمایندگان کسی حضور به هم نمی‌رساند.

در انگلستان نیز به نوبت عده‌ای طرفدار رجوع به ذوفلزی می‌شوند، ولی این تمنا ابدا مورد قبول عامه نمی‌گردد. پس چون از این مذاکرات کنفرانس مقصود سرمایه‌داران آمریک حاصل نمی‌شود این بار دولت خود را دعوت می‌کنند که شورای تازه به جهت اصلاح کرده و به هر نحوی است سکه واحد نقره را پول قانونی در مملکت قرار دهد و دولت هم در تحت فشار بالاخره بدین موجب تعهد می‌نماید که اختیار اعتبار نقره را بالکلیه در دست گرفته، ماهی دو الی چهار میلیون دلار نقره سکه کرده رایج بازار کند، اما این پیشرفت طرفداران نقره مجددا به واسطه کشف معادن بسیار مهمی در ایالت پاسیفیک چندی عقیم مانده لاجرم جنبش تازه برای حفظ مدارج بیع سیم در آمریک راه می‌افتد و در این وهله باز دولت، محض جلوگیری از شکست فاحش بازار نقره، برحسب رای تصویبی شرمان در سال ۱۸۹۰ میزان سکه ضرابخانه را بالا برده به سالی دو میلیون کیلوگرم که تخمینا معادل پنجاه و پنج میلیون دلار به قیمت می‌آید، می‌رساند، ولی سیل هجوم نقره را کجا این گودال‌ها تحمل به خود گرفتن می‌تواند نمود! پس چاره تثبیت سکه دلار به طلا است و در سال ۱۸۹۳ ثانیا این قاعده مجری گردیده قانونی می‌شود.

بعد از آن جلسات بی‌ثمری که قبلا در پاریس تشکیل یافته یک بار دیگر که دفعه چهارم و آخر بار است کنفرانس بین‌المللی در بروکسل انعقاد یافته و از جمیع، دولی که در مسکوکات و معاملات صرافی منافع زیادی داشته‌اند در جلسه مزبور نمایندگان حضور به هم می‌رسانند. در اینجا پیشنهادات و ملاحظات مخصوصی که از طرف ممالک متحده شده در تحت مطالعه و مداقه آمده لیکن باز چون مبتنی بر رجوع به قاعده ذوفلزی و رواج آن در اروپا و امریک بوده نتیجه مطلوبه حاصل نگردیده، اعنی سایر دول اغلب مخالفت خود را ابراز می‌دهند و یکی از اعضای کنفرانس حضار را مخاطب کرده، قرین به این عبارت می‌گوید:

آقایان در صورتی که این لعبت سیمین از بهترین خانه مثل فرانس که در آن سال‌های دراز با عزت و افتخار می‌زیسته تضییع آبرو بار آورده بیرون شده و درها را به رویش محکم بسته‌اند و دیگر در کجا می‌تواند پناه و زیستی یافته دوباره صاحب حشمت و جاهی شود؟ لذا کاری که از دست ما ساخته می‌شود این است که شاهد بازار بودن این فتانه آفاق و روزگار محبوبیت او را در اعماق قلوب عالمیان طی چندین قرن به خاطر عموم آورده و استرحام بکنیم تا از آن دست‌های ملاطفت دیرین بیشتر به سیمایش کشیده شده و ابواب شفقت در معرض معاملات بین‌المللی بهتر به رویش بازگردد و سپس نقشه‌ای ارائه کرده که بدان موجب مصرف نقره در ردیف سکه طلا ممکن است به اندازه‌ای زیادتر شود. این نقشه نیز مورد التفات نگردیده و موافقتی از دولتین انگلیس و آلمان چنانچه امید می‌رفت بدان نمی‌شود و در پایان به موجب این فتوای اخیره بین‌المللی نامقبولی و غیرقانونی شدن نقره از امورات حتمی و رسمی می‌گردد. پس در حقیقت از حیثیت پول رایج در اروپا و آمریکا رسما بیرون شدن نقره و جزء مال‌التجاره گردیدنش از آن تاریخ است. چون چاره منحصر فقط تثبیت پول‌های عمده دنیا به طلاست، ممالک متحده آمریک نیز خواه مخواه بدین دستور عمل کرده در سال ۱۸۹۳ ثانیا قانون تثبیت دلار به طلا را از مجلس مبعوثان می‌گذرانند و رسما و عملا پول خود را به روی طلا مقرر می‌دارند. دولت بریتانیا نیز در همان سال ضرابخانه‌های هندوستان را به روی سکه آزاد بسته ذخیره کافی طلا به تدریج تهیه و پول رایج هندوستان را در سال ۱۸۹۹ قانونا از روی طلا تثبیت می‌نماید.