اصلاح نرخ ارز و پول ملی در دوران رضاخان- ۶
پول رایج مملکت شکست خوردهاست
تیمورتاش، وزیر دربار ایران برای اصلاح نرخ پول ایران به ارزهای معتبر آن روز، نظرخواهی گستردهای از مسوولان دولتی، نهادهای سیاسی داخلی و حتی سفارتخانههای ایران در خارج و همچنین بازرگانان ایرانی انجام داد. آنچه در این شماره میخوانید، بخشی از دیدگاه محمد جعفر شیرازی است که با صراحت گفته است: «... پول رایج مملکت شکست خورده است.»
عکس:بازار دزفول
تیمورتاش، وزیر دربار ایران برای اصلاح نرخ پول ایران به ارزهای معتبر آن روز، نظرخواهی گستردهای از مسوولان دولتی، نهادهای سیاسی داخلی و حتی سفارتخانههای ایران در خارج و همچنین بازرگانان ایرانی انجام داد. آنچه در این شماره میخوانید، بخشی از دیدگاه محمد جعفر شیرازی است که با صراحت گفته است: «... پول رایج مملکت شکست خورده است.»
در تثبیت نرخ قران به لیره دولت باید عینا همین مسلک را اختیار کند: اولا سکه قران را مختص به خود قرار داده و برای احدی سکه نکند تا آن که مقدار آن مثل پول سیاه همیشه در تحت کنترل دولت باشد. ثانیا آنچه برات لیره میفروشد پول آن را خواه قران، خواه اسکناس همان طور که در مورد پول سیاه معمول میدارد همه را حبس کرده و ابدا تصرفی در آن نکند و به هیچ اسم و رسم نگذارد به بازار برگردد تا زمانی که مردم باز لیره بیاورند، یعنی برات لیره فروخته هر قدر از قرانهای محبوس را که میخواهند پس بگیرند. اگر این نکته کاملا رعایت شود از ده قسمت اشکال نه قسمت را رفع کرده است. حتی در ممالکی که صدور اسکناس به دست خود دولت است اسکناسهایی را که دولت در عوض برات لیره میگیرد تماما معدوم و باطل میکند که مبادا به یک وسیله باز به بازار برگردد. ثانیا با حالت فعلی ایران (در صورتی که دولت همان طوری که در این قبیل موارد در ممالک دیگر مثل فرانسه و ایتالیا و غیره معمول داشتهاند صدور بروات پولهای خارجه را کاملا تحتنظر گرفته و اجازه فروش بروات را محدود و موقوف به ثبوت احتیاج حتمی خریدارها بنماید) یک میلیون لیره برای تثبیت نرخ مبادلات کاملا کافی است و بیش از این (یعنی بیش از سدس کل پول رایج مملکت) خریدار لیره پیدا نخواهد شد. رابعا همین قدر که دولت اعلام بدهد که حاضر است تا یک میلیون لیره به قیمت معین برات خارجی بفروشد توهم آن مانع میشود از اینکه مردم نرخ لیره را از آن بالاتر ببرند و بسا هست که تا دویست هزار لیره هم که دولت برات فروشد فورا مظنه تنزل کند و دیگر حاجت به فروش زیاده از این مبلغ نشود.
تاسیس مقیاس طلا عجالتا من حیثالمجموع شاید ۳۰ میلیون تومان در ایران چه اسکناس وجه پول سفید موجود جاری باشد. در صورت تاسیس مقیاس طلا شاید به قدر پنج میلیون تومان از این قرانها وجوه فرعیه یعنی خورده مخارج لازم باشد. آن را که موضوع کنند باز بیست و پنج میلیون دیگر را باید بفروشند. این نقرهها را معلوم نیست دولت کی و به چه قیمت خریده ولی همین قدر معین است که از پارسال تا امسال قیمت نقره درست ۲۰ درصد تنزل کرده و هنوز هم رویه تنزل است. لهذا ضرر این ۲۵ میلیون نسبت به قیمت پارسال به تنهایی پنج میلیون تومان میشود. ضررهای سنوات قبل هم هست، مبلغی هم خرج وارد کردن این نقرهها شده، مبلغی دیگر هم باید خرج حمل آنها به خارجه شود. مجموعا شاید ضرر فروش آنها کمتر از ده میلیون نشود و این مبلغ امروز برای ایران تحمیل بزرگی است و به هیچ وجه جایز نیست و ضرری هم ندارد. لهذا اولی و انسب این است عجالتا در داخله ایران همان مقیاس و سکه نقره برقرار باشد و هم ایران فعلا فقط صرف تثبیت نرخ مبادلات شود، چنانکه معمول حکومت هندوستان و بعضی از ممالک شده است، مثل سنگاپور، جاوه، فیلیپین، سایگون و همچنین دولت سیام. در ضمن هر گاه تجارت ایران توسعه بیابد چنانکه یقین است توسعه خواهد یافت، دولت به تدریج طلا ذخیره نموده، هر وقت وضعیات اقتضا کند و اسباب مهیا شود سکه مقیاس طلا جاری دارد. تا آن وقت ممکن است که تمام این سی میلیون نقره هم برای وجوه فرعیه لازم شود و شاید کفایت هم نکند.
در صورتی که دولت مصمم به تثبیت نرخ مبادلات و تاسیس مقیاس طلا شود، باید:
۱ - سکه کردن نقره را مختص به خود قرار بدهد و بالفعل هم نقره سکه نکند تا احتیاج پیدا شود. ۲- در صورتی که لازم باشد ورود نقره را به ایران ممنوع نماید یا عشور سنگین بر آن ببندد تا اینکه برای احتیاجات داخلی از قبیل ساختن ظروف و صنایع دیگر از همین نقرههای موجودی مصرف شود و مردم حاجت به خرید نقره از خارجه پیدا نکنند و به این وسیله موجودی نقره در داخله تخفیف یابد.
دیدگاههای محمد جعفر شیرازی درباره کاهش ارزش پول ایران و راههای جلوگیری از آن
در تعقیب عرایض سابق در موضوع تنزل پول ایران لایحهای را که آقای محمد جعفر شیرازی در این باب نوشته برای مراجعه جناب اشرف عالی تلوا تقدیم مینماید. این شخص سالها در چین تجارت عمده داشته، آدم درست، خیرخواه و مجربی است. نظریات او قابل توجه است. ضمنا قطعه روزنامه Temps در باب تصمیمات دولت ترکیه در موضوع اوضاع مالی که میرساند آنها هم به درد ما مبتلا هستند از لحاظ انور میگذرد.
اصلاح پول ایران
در این وقت بیش از همه اوقات پول ایران محتاج اصلاح است. همه تصور میکنند ملتفت علت گردیده و هر کس که صاحب سرمایهای است میبیند که پول رایج مملکت شکست خورده اما کیست که پی به اصلاح برده است؟
دولت که زمام اختیار مالیه مملکت را در دست دارد تاکنون هیچ قدم مفیدی در راه اصلاح برنداشته، یعنی درد را حس میکند لیکن درمان را نمییابد. ملت از طرف دیگر دیده میشود از درماندگی مشغول حرکت مذبوحانه است. ولی عجیبتر از همه این است که در عین حال دولت و ملت چنین دعوی میکنند که مرض را تشخیص داده و راه علاج را یافتهاند.
دولت خط اصلاح را این طور متعاقب است که چند روزی یک بار وزیر مالیه عوض کند. در پارلمان، وکلای ملت علاج درد را در این مییابند که در مجلس شورای ملی آه و ناله کنند که تنزل قرآن از کثرت ورود گرامافون و اتومبیل است و باید از دخول آنها به ایران منع نمود یا قانون معافی حقوق گمرکی ورود نقره به ایران را لغو کرد. ملت هم به زبان افراد گاهی از همین قبیل نغمهها میسراید و متفقا همه نفرین به بانک شاهنشاهی را از وظایف اجتماعی میدانند زیرا میگویند ثروت ایران را از این بانک سالها است به یغما برده و میبرد و بازپرسی از آن نمیباشد.
آیینه افکار دولت و ملت جراید است. همین که بدانها رجوع میکنیم و نظریات ارباب فکرت و خبرت را در ستونهای مطبوعات میخوانیم میبینیم هیچ یک بدبختانه پی به علت و معلول نبرده است. فقط چیزی که در مواجهه با این مشکلات معلوم است این است که همه فهمیدهاند پول مملکت قائم بالذات نیست و باید آن را به نحوی تثبیت کرد. اما چه طور؟ این جا است که باید دانست شاعری و اغراقگویی و مدح و قدح عوامل داخلی و خارجی را نمودن و بالاخره زاری و بیقراری کردن بیثمر، و لازم است عمیقانه و منطقانه فکر کرد. بالعکس کمتر کسی است که اعتنایی بدین نکته میکند.
در این اوراق اگر حقایقی ذکر شود برای بیداری و به خاطر وظیفهخواران دولت و چهار نفر سرمایهداران ایران تنها نیست، بلکه غرض نفع عام و توده ملت خصوصا رنجبران مملکت است، زیرا در هر انقلابی آن بیچارگان اخیرالذکر هستند که همیشه به آتش جهل یک عده مردمان خودپسند و از خودراضی که از سوء اتفاقات یا به واسطه پارهای عوارض ناگزیر بر آنها مسلط گردیدهاند میسوزند و نویسنده را محرک در ابراز عقیده علاوه بر احساسات ملی خیر و صلاح این قسمت مردم و جزء اعظم هموطنان است، چه خوف این است که اگر جلوگیری از این سیل مخرب بل بنیانکن اقتصادیات مملکت نشود و ایران بیپول شود شکست اعتبار بدو رو داده و یک وقت کار به سختی و افلاس و گدایی میکشد و نتیجه گدایی و بیچیزی مادام توسری از خویش و بیگانه خوردن میباشد. هرگز به امید استرحام از مخلوق نمیتوان به گدایی و بینوایی قناعت کرد.
مملکت ایران قرنها است که این آزادی و استقلال ملی امروز را که آن هم نه از کوشش زیاد دولت و ملت بل در سایه اقدامات اخیره عالم، اعنی از نتایج جنگ بینالملل برایش میسر گردیده هرگز نداشته و خواب هم نمیدیده است. اما حالا که خوشبختانه آن را بازیافتهایم نباید فراموش کرد که یکی از وسایل مهمه نگاهداری از شکست پول مملکت نشود و ایران خود را مجهز به ترتیب مالیه تازه و محکمی ننماید به حکم طبیعت باید از آقایی به نوکری تنزل کند.
ارسال نظر