تاریخ آمریکا -آمریکای قرن بیستم-۳۶
روزولت: فقر دموکراسی را محو میکند
رییسجمهور روزولت، جهت مقابله بااین فشارها، از یک سری اقدامات جدید اقتصادی و اجتماعی حمایت کرد. از جمله مهمترین آنها، اقداماتی بود که در زمینه مبارزه با فقر، ایجاد مشاغل بیشتر برای بیکاران و فراهم کردن چتر امنیتی اجتماعی انجام گرفت.
عکس:وضعیت اقتصادی در آمریکا
رییسجمهور روزولت، جهت مقابله بااین فشارها، از یک سری اقدامات جدید اقتصادی و اجتماعی حمایت کرد. از جمله مهمترین آنها، اقداماتی بود که در زمینه مبارزه با فقر، ایجاد مشاغل بیشتر برای بیکاران و فراهم کردن چتر امنیتی اجتماعی انجام گرفت. «سازمان ارتقای مشاغل» (WPA)، سازمان اصلی ارائهکننده کمکهای مالی در به اصطلاح «برنامه جدید دوم»، بزرگترین سازمان دولتی بود که در زمینه کار تا آن زمان تشکیل شده بود.این سازمان به دنبال ایجاد پروژههایی در مقیاس کوچک، بنا کردن ساختمان، جاده، فرودگاه و مدارس در سرتاسر کشور بود. هنرپیشهگان، نقاشان، موسیقیدانان و نویسندگان از طریق پروژه تئاتر فدرال، پروژه هنر فدرال و پروژه نویسندگان فدرال استخدام شدند. سازمان ملی جوانان مشاغل پاره وقت برای جوانانایجاد کرد، برنامههای آموزشی به راه انداخت و کمکهای مالی در اختیار جوانان بیکار قرار داد. سازمان ارتقای مشاغل فقط میتوانست به تقریبا سهمیلیون فرد بیکار به طور همزمان کمک کند؛ زمانی کهاین سازمان در سال ۱۹۴۳ منحل شد، در مجموع به نهمیلیون نفر کمک کرده بود.
به گفته روزولت، سنگ بنای «برنامه جدید» قانون تامین اجتماعی سال ۱۹۳۵ بود. تامین اجتماعی یک سیستم کنترل شده دولتی جهت پرداخت حقوق بیکاری برای افراد فقیر، بیکار و از کار افتاده، بر اساس همسان کردن کمکهای ایالتی با فدرال، ایجاد کرد. تامین اجتماعی همچنین یک سیستم ملی برای مزایای بازنشستگیایجاد کرد که از «وجوه سپرده» از طریق کمکهای کارفرمایان و کارمندان برداشت میکرد. بسیاری از کشورهای دیگر صنعتی قوانین مشابهی را به اجرا درآورده بودند، ولی تا آن زمان به مطالبات مربوط به اجرای چنین طرحهایی درایالات متحده بی اعتنایی شده بود. امروز، «تامین اجتماعی» بزرگترین برنامه داخلی است که توسط دولت ایالاتمتحده اجرا میشود.
روزولت قانون ملی روابط کارگری؛ «قانون مالیات بر ثروت»، که موجب افزایش مالیات ثروتمندان شد؛ قانون حق تاسیس شرکتهای تاسیساتی که منجر به شکسته شدن اختلاط شرکتهای بزرگ نیرو شد و قانون بانکداری که به شدت موجب افزایش اختیار هیات ذخیره فدرال بر بانکهای بزرگ خصوصی شد، را به این برنامهها اضافه کرد. یک برنامه جالبتوجه دیگر نیز تشکیل سازمان برقرسانی روستایی بود که موجب رسیدن برق به مناطق روستایی در سرتاسر کشور شد.
یک ائتلاف جدید
در انتخابات سال ۱۹۳۶، روزولت با شکست قاطعانه رقیب جمهوریخواه خود، آلف لندون ازایالت کانزاس، در انتخابات ریاست جمهوری پیروز شد. او شخصی بسیار محبوب بود و به نظر میرسید که وضعیت اقتصادی نیز رو به بهبود است. روزولت ۶۰درصد آرا را کسب کرد و به غیر از دوایالت در بقیهایالتها پیروز شد. یک ائتلاف جدید، متشکل از کارگران، اکثر کشاورزان، اکثر اقلیتهای قومی شهرنشین، آمریکاییهای آفریقایی و ایالتهای جنوبی که بنا بر سنت از حزب دموکرات طرفداری میکنند، همسو با حزب دموکرات پدیدار شد. حزب دموکرات موفق شد حمایت شرکتهای تجاری و همچنین افراد طبقه متوسط شهرهای کوچک و حومه شهرها را کسب کند.این اتحاد سیاسی، با کمیتغییر و جابجایی، به مدت دهها سال پا برجا باقی ماند.
دومین دوره ریاستجمهوری روزولت دوره تثبیت بود. رییسجمهور در آن زمان دو اقداماشتباه جدی سیاسی کرد: یک تلاش ناموفق و غیرعاقلانه برای اضافه کردن قضات دیوان عالی و تلاش ناموفق دیگری جهت پاکسازی حزب دموکرات از جمهوریخواهان ایالتهای جنوب که به شکل روزافزونی سرسختی نشان میدادند. علاوه براین، زمانی که روزولت بودجه دولت را کاهش داد، اقتصاد کشور فرو پاشید.این حوادث منجر به قوی شدن ائتلاف جمهوریخواهان در کنگره شد که حاضر به قبول و تصویب طرحهای جدید نبودند.
از سال ۱۹۳۲ تا ۱۹۳۸ بحث و جدلهای گستردهای در بین مردم در مورد ارزش سیاستهای «برنامه جدید» در زندگی سیاسی و اقتصادی کشور جریان داشت. آمریکاییها، بهرغم اینکه در کل به داشتن دولت بزرگ و حجیم علاقهای نداشتند، به وضوح مایل بودند دولت مسوولیتهای بیشتری نسبت به رفاه مردم عادی به عهده بگیرد. برنامه جدید پایههای دولت رفاه اجتماعی را در ایالات متحده بنا گذاشت. روزولت، احتمالا با ابهت ترین رییسجمهور قرن بیستم، معیار جدیدی برای رهبری تودهها برقرار کرده بود.
هیچ یک از روسای جمهور آمریکا، در آن زمان و از آن تاکنون، از رادیو چنین استفاده موثری نکرده است. در یک سخنرانی رادیویی در سال ۱۹۳۸، روزولت اعلام کرد: «دموکراسی در چند کشور بزرگ دیگر ناپدید شده است، نه به خاطر اینکه مردم آن کشورها به دموکراسی علاقه نداشتند، بلکه به دلیلاینکه آنها از بیکاری و عدم وجود امنیت، از مشاهده اینکه بچههایشان گرسنه هستند و خودشان هم در مقابل سردرگمیدولت و ضعف دولت به خاطر فقدان رهبری قوی کاری از دستشان برنمیآید، خسته شده بودند.» او در انتهای سخنانش گفت، آمریکاییها میخواهند از آزادیهای خود به هر قیمتی که شده دفاع کنند و خوب میدانند که «مبارزه اصلی در این جنگ دفاع از امنیت اقتصادی است.»
ارسال نظر