تاریخ آمریکا -آمریکای قرن بیستم-۳۳
آمریکا و رکود اقتصاد جهان
ارنست همینگوی، ناراحتی و کسالتی را که جنگ به همراه آورده بود در کتابهای «خورشید هم طلوع میکند» (۱۹۲۶) و «وداع با اسلحه» (۱۹۲۹)، با شوری خاص توصیف نمود. فیتزجرالد، همینگوی و بسیاری از دیگر نویسندگان در غریبی خود نسبت به آمریکا مبالغه کرده و بخش اعظم این دهه را در پاریس گذراندند.
عکس:ارنست همینگوی
ارنست همینگوی، ناراحتی و کسالتی را که جنگ به همراه آورده بود در کتابهای «خورشید هم طلوع میکند» (۱۹۲۶) و «وداع با اسلحه» (۱۹۲۹)، با شوری خاص توصیف نمود. فیتزجرالد، همینگوی و بسیاری از دیگر نویسندگان در غریبی خود نسبت به آمریکا مبالغه کرده و بخش اعظم این دهه را در پاریس گذراندند. فرهنگ آفریقایی- آمریکایی شکوفا گشت. میان سالهای ۱۹۱۰ و۱۹۳۰، تعداد کثیری از سیاه پوستان، در جستجوی کار و آزادی فردی، از جنوب به شمال نقل مکان کردند. غالب آنها در مناطق شهری مستقر شدند، مخصوصا هارلم در شهر نیویورک، دیترویت و شیکاگو. در سال ۱۹۱۰، دو بوا و دیگر روشنفکران، انجمن ملی برای پیشرفت افراد رنگین پوست (NAACP) را بنیاد کردند، این انجمن به سیاه پوستان کمک میکرد تا دارای نفوذ ملی شوند که با گذشت سالها اهمیت آن افزون گشت.
یک نهضت ادبی و هنری سیاه پوست به نام «رنسانسهارلم» به وجود آمد. نویسندگان پیرو این نهضت، مانند لانگستون هیوزشاعر و کانتی کالن، ارزشهای مطرح برای طبقات متوسط و نیز قالبهای ادبی کلیشهای را حتی زمانی که از واقعیتهای تجربه آفریقایی- آمریکایی مینوشتند، رد میکردند.
موسیقیدانان سیاهپوست - دوک الینگتون، کینگ اولیور، لویی آرمسترانگ - اولین کسانی بودند که موسیقی جاز را تبدیل به محصول عمده فرهنگ آمریکا در دهه ۱۹۲۰ کردند.
رکود اقتصادی
در اکتبر سال ۱۹۲۹، بازار بورس پر رونق سقوط و جمع کثیری از سرمایهگذاران را نابود کرد. این سقوط، با این که منعکسکننده سیاستهای اعتباری غلطی بود که باعث از کنترل خارج شدن بازار گردیده بود، تنها علت رکود اقتصادی نبود. اقتصاد ضربهپذیر اروپا نیز که متکی به وامهای آمریکا بود، رو به وخامت گذاشت. در سه سال بعد، عدم رونق اقتصادی آمریکا، بخشی از رکود اقتصادی کل جهان شد. شرکتهای سرمایهگذاری بسته شدند، کارخانهها خوابیدند و بانکها ذخایر پولی پساندازکنندگان را از دست دادند. درآمد کشاورزی دچار ۵۰درصد افت گردید. در نوامبر ۱۹۳۲، از هر پنج آمریکایی، یک نفر بیکار بود.
فعالیتهای ریاستجمهوری سال ۱۹۳۲، بیش از هر چیز بحث بر سر علل و یافتن راهحلهای مناسب برای رفع رکود اقتصادی بود. پرزیدنت هربرت هوور که فقط هشت ماه قبل از سقوط بازار بورس بر سر کار آمده بود، از تمام روسایجمهور سابق بیشتر درگیر دوران سخت اقتصادی بود. او تلاش کرده بود به کسب و کار سامان دهد، زمانبندی کارهای دولتی را تسریع کرده بود، شرکت بازسازی مالی را جهت حمایت از سرمایهگذاری و نهادهای مالی ایجاد کرده و کنگره ناراضی را، تبدیل به آژانسی نموده بود که تضمین مالی وام و رهن خانه را به عهده گرفته بود. با این حال، تلاشهای او تاثیر اندکی داشت و او تصویر مجسم ناکامی بود.
رقیب دموکرات او، فرانکلین د. روزولت، که به عنوان فرماندار نیویورک در دوره بحران، محبوبیت زیادی داشت، مظهر خوشبینی بود. او از اختیارات دولت فدرال، برای به اجرا در آوردن راهحلهای تجربی و جسورانه استفاده نمود و به یک پیروزی استثنایی - با کسب ۸۰۰,۰۰۰ و۲۲ رای از آرای مردمی در برابر ۱۵,۷۰۰,۰۰۰ آرای هوور - دست یافت. ایالات متحده در شرف ورود به عصر جدیدی از تحولات سیاسی و اقتصادی بود.
برنامه جدید و جنگ جهانی دوم
در سال ۱۹۳۳، رییسجمهور جدید، فرانکلین دی. روزولت، فضایی از اعتماد بهنفس و خوشبینی با خود به همراه آورد که به سرعت موجب جلب حمایت مردم نسبت به برنامهاش، معروف به «برنامه جدید» شد. در سخنرانی مراسم تحلیف رییس جمهور به مردم کشور گفت، «تنها چیزی که باید از آن بترسیم خود ترس است.»
از یک لحاظ، برنامه جدید صرفا اصلاحات اجتماعی و اقتصادی را مطرح میکرد که اروپاییان از سالها قبل با آن آشنا بودند. به علاوه،این برنامه جدید نمایانگر نتیجه نهایی روند بلندمدتی بود به سمت پایان بخشیدن به «عدم مداخله دولت در امور اقتصادی» در سیستم سرمایه داری - که به سالهای ۱۸۸۰ و مقررات مربوط به راه آهن باز میگشت - و قوانین اصلاحی دولتی وایالتی بسیار کثیری که در دوره «پیشرفت» ریاست جمهوری تئودور روزولت و وودرو ویلسون ارائه شده بودند.
ولیکن، چیزی که دراین معامله جدید واقعا بدیع بود، شتاب دستیابی به موفقیتهایی بود که پیش از آن نسلها به طول انجامیده بود. بسیاری از اصلاحات با عجله طراحی شده بودند و در اجرا ضعف داشتند؛ برخی عملا متضاد یکدیگر بودند. علاوه براین،این برنامه هیچوقت موفق بهایجاد شکوفایی نشد. با اینحال اقدامات آن کمکهای محسوسی برایمیلیونها آمریکایی فراهم آورد، اساس یک ائتلاف جدید قدرتمند سیاسی را پایه گذاری کرد و به شدت موجب احیای علاقه شهروندان آمریکا در امور دولت شد.
ارسال نظر