تاریخ آمریکا -آمریکای نخستین-۲۷
قوانین ضدتراست در عصر اصلاحات
تئودور روزولت که معاون مک کینلی بود، ریاستجمهوری را به عهده گرفت. روی کار آمدن روزولت همزمان با عصری تازه در زندگی سیاسی آمریکا و روابط بینالمللی بود. کشور پر جمعیت شده بود؛ خط مرزی در شرف از میان رفتن بود .
عکس:فرانک نوریس نویسنده کتاب اختاپوس
تئودور روزولت که معاون مک کینلی بود، ریاستجمهوری را به عهده گرفت. روی کار آمدن روزولت همزمان با عصری تازه در زندگی سیاسی آمریکا و روابط بینالمللی بود. کشور پر جمعیت شده بود؛ خط مرزی در شرف از میان رفتن بود . یک جمهوری کوچک با کشمکشهای پرسابقه، تبدیل به یک قدرت جهانی گشته بود. اساس سیاسی مملکت، در برابر فرازونشیبهای جنگهای داخلی و خارجی و پستیها و بلندیهای دوران رفاه و رکود اقتصادی تاب مقاومت آورده بود. گامهای بلندی در زمینه کشاورزی و صنعت برداشته شده بود. آموزش و پرورش رایگان تا حدود زیادی به تحقق پیوسته و آزادی بیان جراید حفظ شده بود. آرمان آزادی مذاهب ادامه یافته بود. با این حال، تاثیر سرمایهگذاریهای کلان و کسبوکارهای بزرگ از هر زمان بیشتر و دولتهای شهری و محلی اغلب در دستان سیاستمداران فاسد و رشوهخوار بود. در پاسخ به افراط کاریهای کاپیتالیسم و فساد سیاسی قرن نوزدهم، جنبشی پدید آمد تحت نام «اصلاحطلبی» که ویژگی سیاست و تفکر آمریکایی از حدود سال ۱۸۹۰ تا زمان ورود آمریکا به جنگ جهانی اول، به سال ۱۹۱۷، بود. اصلاحطلبان اهداف گوناگونی را دنبال میکردند. به طور کلی آنها خود را درگیر با مسائلی چون مبارزه دموکراتیک با سوءاستفاده سران سیاسی از قدرت و «سلاطین غارتگر» معاملات بزرگ، میدانستند. اهداف آنها عبارت بودند از: نیل به یک دموکراسی قدرتمند، عدالت اجتماعی، دولتی صدیق، نظارت موثرتر در کسبوکار و حس مسوولیت در قبال خدمات عمومی. آنها معتقد بودند دادن فرصت بیشتر به دولت، متضمن پیشرفت جامعه آمریکا و رفاه حال شهروندان آن خواهد بود.
سالهای میان ۱۹۰۲ تا ۱۹۰۸، دوران بیشترین فعالیتهای اصلاحطلبانه است؛ نویسندگان و خبرنگاران به اصول و اقداماتی که از زمان یک جمهوری با رنگ و بوی روستایی قرن هجدهمی به جای مانده بود و به هیچ وجه متناسب با شهر نشینی قرن بیست نبود، به شدت اعتراض میکردند. مدتها پیش، در سال ۱۸۷۳، مارک تواین، نویسنده معروف، در کتاب خود موسوم به «عصر طلایی» جامعه آمریکا را مورد نقدی موشکافانه قرار داده بود. حالا، مقالات برنده و موثری در باره تراستها، سرمایهگذاریهای کلان، مواد غذایی ناخالص و اقدامات سودجویانه در راهآهن، در روزنامهها و نشریات معروفی مانند «مک کلر و کولیر»، به چاپ میرسید. نویسندگان این مقالات، مانند آیدا م. تاربل که خبرنگار بوده و علیه تراست استاندارد اویل مبارزه کرده بود، به «افشاگران» معروف شدند.
آپتون سانکلر، در رمان جالب و استثنایی خود، «جنگل» به توصیف شرایط غیربهداشتی در کارخانههای بستهبندی گوشت شیکاگو پرداخت و چنگ انداختن تراست گوشت بر ذخیره گوشتی کشور را محکوم کرد. تئودور درایزر، در رمان خود موسوم به «سرمایهگذار و غول»، توطئه سرمایه و معاملات عظیم را برای فهم مردم عادی امکانپذیر ساخت. فرانک نوریس، در کتاب خود موسوم به «اختاپوس»، به سازمان و اداره غیراخلاقی راهآهن تاخته بود؛ اثر دیگر او به نام «تقلب»، به توصیف حسابسازیهایی میپرداخت که در بازار گندم شیکاگو معمول بود. کتاب «شرمشهرها»، نوشته لینکلن استفان، پرده از روی فساد در سیاست محلی بر میداشت. این «ادبیات افشاگرانه» باعث به پا خاستن مردم گردید.تاثیر کوبنده آثار این نویسندگان سازشناپذیر و به پا خاستن ملتی که به تدریج با موضوعات افشا شده آشنا میشد، رهبران سیاسی را وادار کرد تا دست به اقداماتی سازنده بزنند. خیلی از ایالات، قوانینی را به مورد اجرا گذاردند که در بهبودی شرایط کار و زندگی شهروندان موثر بود. تحت فشار منتقدان اجتماعی به نامی چون جین آدامز، قوانین مربوط به کار کودکان تقویت شده و قوانین جدیدی در پیش گرفته شد که سقف سن مناسب کار را بالا تر برده، از طول ساعات کار کاسته و به محدودیت کار شبانه میپرداختند؛ به علاوه، شرکت و حضور کودکان در کلاسهای درس هم ضروری بود.
اصلاحات روزولت
در اوایل قرن بیست، بیشتر شهرهای بزرگ و نیمی از ایالات، روز کاری را برابر با هشت ساعت مقرر کرده بودند. اهمیت دستمزد کارگران نیز کمتر از این نبود و کارفرمایان در مقابل صدمات وارده به کارگر در محیط کار مسوول بودند. قوانین مالیاتی جدیدی نیز به مورد اجرا گذاشته شد که با تعیین مالیات بر ارث و مالیات بر در آمد و املاک یا عایدات شرکتهای بزرگ بار مالیاتی دولت سبکتر گشته و مالیات را کسانی پرداخت میکردند که از بقیه قدرت پرداخت بیشتری داشتند.
برای همه روشن بود - مخصوصا برای پرزیدنت تئودورروزولت و رهبران اصلاحطلب کنگره - که از مهمترین آنها میتوان از سناتور رابرت لافولت، از ویسکانسین، یاد کرد - که غالب مسائلی که اصلاحطلبان با آنها روبهرو بودند، فقط زمانی برطرف میشدند که اقداماتی در سطح کشور صورت میگرفت. روز ولت اعلام آمادگی نمود که «معامله منصفانه»ای در برابر ملت آمریکا قرار دهد.او در دور اول ریاستجمهوری خود، سیاستی را آغاز کرد مشتمل بر نظارت بیشتر دولت از طریق تقویت قوانین ضدتراست. با برخورداری از حمایت او، کنگره، قانون الکینز (۱۹۰۳) را تصویب کرد که به موجب آن راهآهن را از دادن تخفیف ویژه به برخی شرکتهای حملونقل منع مینمود. طبق این قانون، نرخهای منتشر شده همان معیار قانونی بود و با شرکتهای حملونقل، در رابطه با باز پرداخت هزینه یا گرفتن تخفیف ویژه، به طور یکسان رفتار میشد. در همین حین، کنگره به ایجاد یک وزارتخانه جدید برای کار و تجارت پرداخت که شامل ادارهای موسوم به دفتر امور شرکتها میشد و وظیفه آن بررسی و رسیدگی به امور شرکتهای بزرگ و معاملات آنها بود.
ارسال نظر