تاریخ جهان -شوراوالیگارشی مالی نیویورک- ۸
نفوذ مورگان وراکفلر در شورا
هر چند که منشیکوف و دیگران به تقسیمبندی الیگارشی مالی نیویورک به گروههای مختلف اشاره کردهاند، روابطی فیمابین این گروهها موجود میباشد. همکاری مشترک در رهبری شورا، نشاندهنده میزانی از وحدت، ماورای تقسیمات گروهی، نیز هست.
عکس: مورگان
هر چند که منشیکوف و دیگران به تقسیمبندی الیگارشی مالی نیویورک به گروههای مختلف اشاره کردهاند، روابطی فیمابین این گروهها موجود میباشد. همکاری مشترک در رهبری شورا، نشاندهنده میزانی از وحدت، ماورای تقسیمات گروهی، نیز هست. گزارشات درباره جامعه مالی نیویورک نیز نشان میدهد که نقش رهبری در داخل این جامعه بر عهده گروههای خانوادگی خاصی همچون مورگان در ابتدای قرن بیستم و بعدها راکفلر بوده است. بر این اساس ذکر این نکته در خور توجه است که ترکیب رهبری شورا ظاهرا بازتابی از تغییر موقعیت این گروهها در داخل جامعه مالی بوده است.
در بدو تاسیس شورا و تا اوایل دهه ۱۹۵۰، مهمترین و بااهمیتترین مناصب در داخل شورا در اختیار افراد وابسته به شرکتهای مورگان بود. از دهه پنجاه به بعد، شرکتهای وابسته به راکفلر عمدهترین نقش را در اداره شورا به عهده داشتهاند، اما همواره در استفاده از افراد وابسته به دیگر مراکز قدرت مالی نیویورک دقت به عمل آمده است. این گرایشات به خوبی در تغییرات هیات مدیرههای شورا نمایان است.
برای ناظران آگاه، آمیختگی با «خاندان مورگان»، از ترکیب رهبریت شورا کاملا آشکار بود. به این ترتیب که در سال ۱۹۳۳، وزارت امور خارجه در نظر دارد یک «شورای سهامداران» به وجود آورد که رسما در رابطه با شورای روابط خارجی قرار داشته باشد. لیکن، مقامات رسمی مربوط، منجمله دکتر هربرت فیس (یکی از کارمندان سابق شورا) با این نظر مخالفت کرد:
«تصمیم شورای روابط خارجی این بود که درخواست از آنها برای مشارکت در این امر غیرمقتضی خواهد بود. متاسفانه در میان مقامات رسمی موجود جاندیویس و فرانک پولک دو تن از وکلای جی.پی.مورگان، آقای لفینگول یکی از شرکای مورگان و دو تن از مدیران دیگر، یعنی نورمن دیویس و پلکراوات قرار دارند. به نظر میآید که این تشکیلات نه تنها نماینده والاستریت، بلکه از آن هم بالاتر، یعنی نماینده خاندان مورگان نیز باشد.»
چهار تن از افرادی که در اینجا به آنها اشاره شد در هیاتمدیره اولیه شورا در سال ۱۹۲۱ عضویت داشتند. جان دیویس، که از سال ۱۹۲۱ تا ۱۹۳۳ به عنوان اولین رییس کل شورا فعالیت میکرد، یکی از شرکای عالیرتبه شرکت اصلی حقوقی در گروه مورگان، یعنی «دیویس، پولک، هاردول، گاردینرورید» بود. از آنجا که شورای روابط خارجی به عنوان بخش «لیبرال» نهاد حاکمه شناخته شده است، ذکر این نکته قابلتوجه است که دیویس در تشکیل «اتحادیه آزادی آمریکا» در مخالفت با نیودیل نقش کلیدی به عهده داشت. وی همچنین در دیوان عالی نماینده کارولینای جنوبی در دفاع از جدایینژادی بود. به این ترتیب باید روشن شده باشد که دیدگاه شورا که عموما به عنوان یک «انترناسیونالیسم لیبرال» شناخته میشود، کاملا با نقطهنظرات محافظهکارانه درباره شیوه مناسب سازماندهی جامعه آمریکا سازگار است.
دیویس تا سال ۱۹۵۵، در هیات مدیره شورا به فعالیت خود ادامه داد. همکار حقوقی وی، فرانک پولک، از نوادگان پرزیدنت پولک قبل از پیوستن به دیویس در شرکت حقوقی مورگان، در سالهای ۱۹۱۹ و ۱۹۲۰ معاون وزیر امور خارجه بود. پل کراوات یکی از اعضای شرکت «کراوات، سوین و مور» بود که به صورت یکی از مهمترین شرکتهای والاستریت درآمده بود. این شرکت روابط نزدیک، اما نه انحصاری، با شرکت جیپیمورگان داشت. سه تن از دستپروردگان دیگر سابق شرکت «کراوات، سوین و مور»- یعنی توماس فین لتر، راسل لفینگول و جان مککلوی- نیز بعدا از مدیران شورا شدند. نورمن دیویس که بانکدار بود و سپس به یک دولتمرد عالیرتبه بدل گشت، ثروت خود را در کوبا، از طریق تراست کمپانی کوبا- یکی از بانکهای وابسته به مورگان- به دست آورده بود. او در سالهای ۱۹۱۹ و ۱۹۲۰ پس از بازگشت از کوبا پستهایی را به عنوان دستیار وزیر خزانهداری و معاون وزیر امور خارجه به عهده گرفت. در بین دو جنگ، او و دیگر همکارانش در شورا، از جمله جان دیویس و پولک و نیز راسل لفینگول و جورج او.می، یکی دیگر از مدیران شورا که ریاست شرکت حسابرسی پرایس، واترهاس را به عهده داشت، عضو یک «گروه ناهار» غیررسمی بودند.
یکی دیگر از فعالان در امور اولیه شورا، توماس لامونت، شریک مورگان بود. وی هر چند که در میان اعضای هیاتمدیره نبود، لیکن در اجلاسهای مقدماتی پاریس شرکت داشت و اولین کسی بود که ادوینگی را به عنوان رهبر شورا پیشنهاد کرد.
این رهبران اولیه که در ارتباط با مورگان بودند، تا اواخر دهه ۱۹۴۰ نقشهای مهمی در شورا به عهده داشتند و در این مدت افراد دیگری نیز به آنها پیوستند. راسل فلینگول که از شرکت «کراوات-سوین و مور» به کمپانی مورگان نقل مکان کرده بود، در سال ۱۹۲۷ به عنوان عضو هیاتمدیره، در سال ۱۹۴۴ به ریاست کل شورا و سال ۱۹۴۶ به ریاست هیاتمدیره انتخاب شد. در میان دیگر افرادی که به جمع رهبریکننده شورا پیوستند، میتوان از اوئن یانگ و فیلیپ رید از جنرال الکتریک و مایرون تیلور از شرکت فولاد ایالات متحده نام برد که هر دو شرکت از عناصر مهم تشکیلدهنده گروه مورگان بودند. پس از مرگ جان دیویس، همکار حقوقی وی چارلز سپافورد یکی از مواضع خالی شده در مدیریت را پر نمود. در میان مدیران، میتوان از دوروجوزفز یکی از مدیران کمپانی جیپیمورگان نام برد.
ارسال نظر