اسناد تجارت ایران - بخش پایانی

به آقا عبدالکریم طهرانی مقیم کرمان

قبله‌گاه

عمده مطلب و اعظم مقصد سلامتی سرکار است. ثانیا آنکه یوم قبل چاپار دولتی وارد و رقیمه‌جات متعدده سرکار عالی شرف صدور یافته زیارت گردید. از مطالب هر فقره آگاهی و از سلامتی مزاج عالی نهایت خرسندی حاصل آمد.

برات وکیل‌الملک

اولا در باب برات سه هزار و پانصد و سه تومان مرقوم فرموده بودید که جناب جلالت نصاب وکیل‌الملک برات صادر فرمودند که نصف را در دهم شوال و نصف در دهم ذی‌قعده در یافت نمایم. بسیار مشعوف شدم. ان‌شاء‌الله تا به حال وجه برات را تمام و کمال دریافت فرموده‌اید و مبلغ پانصد تومان برات که به عهده آقا سیدابوالحسن به حواله سرکار ارسال شده بود مرقوم فرموده بودید قبول نموده است. ان‌شاء‌الله وجه او را نیز به حیطه وصول آورده‌اید و بعد ذلک در چاپار قبل سه طغرا برات به همراه چاپار ارسال خدمت گردیده یک هزار و دویست و پنجاه تومان به نام جناب جلالت مآب وکیل‌الملک و پانصد تومان به نام آقا محمد اسماعیل ان‌شاء‌الله وجه آنها را بالتمام گرفته و مرقوم فرموده‌اید.

خرید باب روم

در باب خرید باب روم شرحی مرقوم فرموده‌اید مطلب معلوم شد.

تنزیل

در باب بقیه حساب سابق که مرقوم فرموده‌اید به سبب اینکه آقامحمد ابراهیم مرحوم شده تعویق افتاده است و تنزیل او را قبول دارم شما خود کاسب هستید، تنخواهی که به جهت خرید به یک ولایتی بفرستید و اسباب معیشت شما باشد چگونه می‌توانید طاقت بیاورید و آخر‌الامر در جواب بشنوید که تنزیل او را قبول دارم. من آقامحمد ابراهیم را چه می‌شناسم. هر گاه می‌دانستم که سرکار خود متحمل خرید و زحمات حقیر نمی‌شوید ابدا زحمت نمی‌دادم، چه برسد به اینکه تنخواه مرا به دیگران بدهید. استدعا دارم در جواب این عریضه صورت صافی حساب سابق را با تتمه خرید بفرستید به انضمام پنجاه تومان که چاپار قبل برات فرموده بودید.

شال پودار

صورت این عدل که در شهر رمضان المبارک ارسال فرموده‌اید ملاحظه نمودم. بسیار مال گران و بی‌معنی است. من‌جمله شال پودار میرزا احمد طاقه‌ای یک تومان و سهقران و نهصد دینار خرید نوشته‌اند. دویست و هفتاد و پنج دینار هم حق‌العمل برداشتند. البته ده شاهی هم تا ورود طهران خرج برمی‌دارد. طاقه‌ای پانزده قران می‌شود. شال ترمه را طاقه‌ای پانزده قران کسی نمی‌خرد. شال حاجی محمد سلیمان طاقه‌ای شانزده قران و پنجاه دینار خرید نوشته‌اید هفده قران و پانصد دینار وارد می‌شود، در هیچ جای دنیا به این قیمت‌ها نخواهند خرید.

چهارقد ترمه

چهارقد ترمه حسین طاقه‌ای پانزده قران و سیصد و بیست‌وپنج دینار خرید نوشته‌اید و حال آنکه مکرر عرض شده که نخرند باز خریده‌اند.

فضی و رایج

این آقاعلی‌اکبر کرمانی نمی‌دانم کیست که این خریدها را جهت سرکار نموده است، البته رسیدگی بفرمایید که اینها را به چه پولی است، «فضی» است یا «رایج». به رایج هم نمی‌ارزد. نمی‌دانم سرکار چرا به اینطور قبول فرموده‌اید.

از زیادی مشغله است، لابد شدم بر اینکه خرید باب روم را به دو نفر دیگر هم رجوع نمایم.

دو طفرا برات به عهده ملازمان عالی نوشتم که هر قطعه پانصد تومان است. دویست‌و‌پنجاه تومان فاصله پنج یوم و دویست‌و‌پنجاه تومان فاصله پانزده یوم در آن ولا تسلیم آقا ابوالقاسم تاجر یزدی و حاجی‌محمد شریف تاجر طهرانی کارسازی فرمایید. معلوم است به زودی بدون معطلی التفات خواهید فرمود.

خرید باب روم

سرکار هم اگر دماغی داشته باشید به قدر پانصد تومان از قرار تفصیلی که در عریضه‌جات قبل عرض شده است، خرید باب روم بفرمایید والا مشغول خریدن شال بوته باشید بهتر است، این طور نمودم که استراحتی سرکار باشد.

چهارقد بند رومی

شال بوته ترمه که در عریضه‌جات قبل عرض نموده بودم خود حقیر هم نمی‌دانم چه جور است، موقوف بفرمایید.

حب‌لاجورد

حب‌لاجورد و گرد که مرقوم فرموده بودید گریبان ابوالقاسم‌بیگ را گرفتم می‌گوید چیزی به من نداده‌اند. خود سرکار به هر که داده‌اید مطالبه فرمایید.

در کاغذهای سایرین شال بوته و باب روم را نهایت کساد نوشته‌اند سرکار بالعکس مرقوم فرموده‌اید، گویا بازارها کمتر تشریف می‌برید.

چایی

زیاده مجال عرض و زحمت دادن نیست، چاپار را ملاقات نکرده‌ام. هر گاه قبول نمود قدری چایی جهت پیش‌کشی جهت جناب وکیل‌الملک می‌فرستم با عریضه علیحده برسانید. اگر نیاورد تقصیر با چاپار خواهد بود.پیوسته مترصد صدور رقیمه‌جات و ارجاع خدمات را قرین مباهاتم فرمایید.

باقی ایام بکام باید، برب‌العباد،

مورخه ۲۶ شهر شوال ۱۲۸۷

صحیح من جانب‌الحاج محمدحسن اصفهانی