عربستان و تهران و پول آمریکا

این چهار نفر اجازه ورود گرفتند که وزیر امور خارجه، وزیر دفاع، وزیر خزانه‌داری و رییس‌کل «فدرال رزرو» بودند، همراه با رییس‌جمهوری به بحث نشستند و قبل از بررسی وضع جنگ ابتدا به مسائل پولی پرداخته و پس از اینکه ساعتی در مورد چگونگی افت ارزش سهام و عرضه اوراق قرضه خزانه‌داری به وسیله فرانسوی‌ها و سوئیسی‌ها بحث کردند، رییس‌جمهوری از وزیر خارجه پرسید:

حالا بگویید ببینم درباره وضع خاورمیانه چه خبری دارید؟ هنوز هیچ چیز روشن نیست، ولی همین قدر اطلاع داریم که بین ایران و عراق جنگ سختی درگرفته و حملات هوایی شدیدی هم انجام شده است و طبق اخباری که چند روز پیش از طریق سفارتمان در سوئیس دریافت داشته‌ایم، باید گفت که این جنگ بیشتر به خاطر اقدامات تجاوزکارانه عراق صورت گرفته و شاه ایران نیز تنها به خاطر دفاع از خود، دست به عمل متقابل زده است.

وزیر دفاع هم در تایید اظهارات وزیر خارجه گفت: «من هم به سهم خود ایران را در این میانه مقصر نمی‌دانم.»

و رییس‌جمهور پس از شنیدن این مطالب خطاب به وزیر خارجه اظهار داشت: «پس بنابراین، یک برخورد منطقه‌ای صورت گرفته است.»

بله قربان، احتمالا همین طور است. ولی وضع عربستان سعودی همچنان برای ما مبهم مانده است.

پس سفارت ما در عربستان چه کاره است؟

آنها هم هیچ اطلاعی از حقیقت اوضاع ندارند؛ چون سفارت آمریکا در جده قرار گرفته و حکومت عربستان مقیم ریاض است. و الان در حدود ۵ روز می‌شود که کوچک‌ترین خبری از ریاض به بیرون درز نکرده، ولی با وجود این، ما جسته و گریخته شنیده‌ایم که شاهزاده عبدا... حکومت را در دست گرفته و فعالیت چشمگیری در جهت تغییر سیاست متقابل عربستان و ایالات‌متحده آمریکا انجام داده است که یک نمونه آن؛ به صورت خارج کردن همه سپرده‌های نقدی عربستان در آمریکا را می‌توان به عیان مشاهده کرد.

وزیر خزانه‌داری در دنبال سخنان وزیر خارجه افزود: «و همین عمل است که باعث به وجود آوردن وضع نابه‌سامان اخیر در آمریکا شده است.»

وزیر خارجه در ادامه صحبتش افزود: «اما هنوز ما دلایل مشخصی راجع به اینکه آیا واقعا حکومت جدید عربستان یک سیاست ضدآمریکایی در پیش گرفته؟ در دست نداریم؛ زیرا همین یک ساعت قبل که با روسای «آرامکو» صحبت می‌کردم، آنها به من گفتند که نفت عربستان همچنان در جریان است و کشتی‌های نفت‌کش مشغول بار‌گیری نفت عربستان در خلیج‌فارس هستند.»

رییس‌جمهور از وزیر خارجه پرسید: «پس به این ترتیب شما چه پیشنهادی دارید؟»

من فکر می‌کنم که بهتر است منتظر بمانیم تا اوضاع روشن بشود.

ولی وزیر دفاع گفت: «من با وجود این هم به ناوگان ششم آمریکا و هم به نفرات ارتش سوم آمریکا که در خاک آلمان مستقر هستند، فرمان آماده‌باش داده‌ام.»

و رییس‌جمهوری از او پرسید: «آیا شاه ایران تاکنون از ما درخواست کمک نکرده است؟»

خیر قربان، ولی عقیده دارم که اگر از ما کمک خواست، بایستی فورا در اختیارش گذاشت؛ چون شاه ایران تنها قدرتی است که ما برای تامین ثبات خاورمیانه به وجودش محتاجیم.

اما مساله‌ای که من نتوانستم درک کنم این است که پس چرا اروپایی‌ها چنین جنجالی به راه انداختند و سرآسیمه پول‌هایشان را برداشته و از آمریکا فرار می‌کنند؟ مگر آنها نمی‌فهمند که تنها ما قدرت آن را داریم که از وقوع هر گونه شرایط ناگواری در جهان و حتی خاورمیانه جلوگیری کنیم؟ آیا اگر روس‌ها در قضیه مداخله کنند، این اروپایی‌ها می‌توانند از پس آنها برآیند؟

وزیر امور خارجه در جواب رییس‌جمهوری گفت: «من طبق همین نظر خواستم با صدراعظم آلمان و نخست‌وزیر فرانسه صحبت کنم؛ ولی به هیچ یک از آنها دسترسی پیدا نکردم.»

پس بهتر است خودم برای تماس با آنها کوشش کنم.

ولی الان وقت مناسبی نیست، چون اروپا نیمه‌شب است و به نظر من بهتر است کار دیگری انجام شود.

چه کاری؟

با اسرائیل تماس بگیرید.

چرا اسرائیل؟

برای اینکه آنها را در جریان وقایع قرار دهیم؛ چون هرچه باشد آنها تنها متحد قابل‌اعتماد ما در منطقه هستند.

اسرائیل را فراموش کن. ما مسائل مهم‌تر از خبر دادن به اسرائیل در پیش داریم و حالا خوب دقت کنید: چون من مایلم که در وضع خاورمیانه نظارت بیشتری داشته باشیم، بنابراین بایستی حتما به وسیله اقمار مصنوعی و هواپیماهای اکتشافی خود اطلاعات دقیقی از این منطقه کسب کنیم و بنابراین دستور می‌دهم که فردا صبح راس ساعت ۹ همه شما بار دیگر در اینجا حاضر باشید تا نتیجه این اقدامات را بررسی کنیم و امیدوارم که تا آن موقع همه قضایا روشن

شده باشد.

امیدواری رییس‌جمهوری آمریکا زیاد هم بی‌ربط نبود؛ چون درست در ساعت ۱۰ همان شب (یعنی ۶ صبح روز سه‌شنبه ۲۰ مارس ۱۹۷۹ به وقت خاورمیانه) در تهران خبرهایی بود.