آمریکا علیه روسیه برای دفاع از ایران

آنچه که در چند شماره از داستان مورگان شوستر در ایران خواندید، بخشی از نوشته آبراهام یسلسون است که درباره تاریخ ایران از ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۰ مطالعه و نتایج آن را در کتاب «تاریخ روابط سیاسی ایران و آمریکا» منتشر کرده است. تافت در این خطابه اعلام کرد: «ایران صحنه درگیری‌های طولانی و وسیع داخلی بوده است، این مسائل ناشی از مشکلات سیاست کشورهای اروپا بوده و از علایق سیاسی آمریکا کاملا دور است.» تاکید فوق تنها اعترافی بود که نشان می‌داد حکومت آمریکا هر چند به صورت غیرمستقیم، نگران توفان سیاسی خطرناکی که توسط هیات شوستر برپا شد، بوده است.

وزارت خارجه آمریکا مطمئنا نمی‌توانست شرایطی را که شوستر و سایر آمریکایی‌ها در آن گرفتار شده بودند کاملا ندیده بگیرد. کلمنت باو شریک حقوقی شوستر پس از اولین اولتیماتوم روسیه به وزارت خارجه آمریکا نوشت: شوستر اگر چه مامور غیررسمی محسوب می‌شود، اما به علت قرارداد

سه ساله مالی با دولت ایران هنوز از حقوق ملکی برخوردار است. باو می‌اندیشید که آمریکا باید روسیه را مطلع سازد که در صورت اصرار به اخراج شوستر، در مقابل خسارات وارده به وی مسوول خواهد بود و دولت آمریکا این کار را عمل غیردوستانه‌ای تلقی خواهد کرد. البته کاملا آشکار بود که وزارت خارجه آمریکا عمل روسیه را به عنوان اقدامی غیردوستانه تلقی نخواهد کرد. به نامه باو یادداشت غیررسمی دیگری از کمیته امور خاور نزدیک ضمیمه شده بود که اشاره به سیاست رسمی آمریکا داشت، متن آن به این شرح بود: «گر چه شوستر می‌تواند دارایی‌اش را با خود از ایران بیاورد ولی این مساله به روسیه مربوط نمی‌شود، چون دولت روسیه در قرارداد سه ساله شوستر با ایران نقشی نداشته است.»

ولی مساله به هر حال نیاز به بررسی بیشتری داشت. یک روز بعد از اینکه روسیه اخراج شوستر را خواستار شد او از طریق راسل برای کسب تکلیف در مقابل مداخله روسیه موضوع را طی تلگرافی مفصل به وزارت خارجه آمریکا ارسال داشت. شوستر با توجه به اینکه تهاجم روسیه را قریب‌الوقوع می‌دانست با احساس مسوولیت نسبت به چهارده آمریکایی (هشت نفرشان در راه رسیدن به ایران بودند) که به تقاضای او به ایران رفته و با ملتی مستقل قراردادی امضا کرده بودند، در مورد حمایتی که این افراد در این شرایط خاص باید از آن برخوردار می‌شدند، سوال کرد. چون وزارت خارجه آمریکا مجاز نبود که ارتباط رسمی با شوستر داشته باشد ناکس وزیر امور خارجه به سفارت آمریکا در تهران تلگرافی فرستاد و اظهار داشت که حکومت آمریکا به هیچ وجه در بحران دخالت نخواهد کرد و راسل سفیر آمریکا را موظف کرد که این موضوع را به اطلاع حکومت ایران برساند. از نظر وزارت خارجه آمریکا فقط امنیت و سلامت اتباع آمریکایی مقیم ایران، من جمله شوستر و همکارانش، اهمیت داشت. راسل مامور بود این توجه دیرینه را با تاکید به اطلاع حکومت ایران و نمایندگی‌های روسیه و انگلیس در تهران برساند. از لندن و سن‌پطرزبورگ به وزارت خارجه آمریکا اطمینان داده شد که خطری متوجه سلامت آمریکایی‌ها نخواهد بود.

نتیجه مساله شوستر با اینکه برای سیاست «عدم مداخله» و «عدم درگیری» وزارت خارجه آمریکا موفقیتی محسوب می‌شد، ولی مردم آمریکا از این تسلیم ناشایست در مقابل نیروهای سیاسی غیراخلاقی متاثر شدند. مبارزه دلاورانه شوستر بر ضد نابرابری، از طرف مردم آمریکا شدیدا مورد حمایت قرار گرفت. وزارت خارجه آمریکا پس از اولتیماتوم دوم روسیه، با سیلی از تقاضاهای آمریکایی‌ها برای کمک به ایران در مقابل روسیه مواجه گردید. تنها هنری کابوت لاج سناتور ماساچوست حداقل دوازده درخواست ارائه داد که در آنها از رییس‌جمهور تقاضا شده بود به منظور نجات ایران از دست همسایگان طماعش، مداخله نماید. سردبیر روزنامه ایندپندنت نوشت: تجسم شوستر در حالی که به تنهایی در مقابل اتحاد روسیه و انگلیس مقاومت می‌کند، کافی است تا «قلب هر آمریکایی را از افتخار لبریز کند.» این نویسنده، سیاست رسمی آمریکا را ترسویی قلمداد کرده و اظهار داشت که اعتبار آمریکا به‌عنوان دوست دموکراسی، در خارج خدشه‌دار شده است.

روزنامه نیشن، شوستر را جوانی پاک و کارآمد توصیف کرد و او را به خاطر صراحت و پایداری که در پیش گرفته بود ستود. گرچه ناشران روزنامه اخراج وی را مسلم می‌دانستند، ولی احساس می‌کردند او با آشکار ساختن موضع حقیقی روسیه و انگلستان خدمت بزرگی به مردم کرده است. طبق نوشته همین روزنامه، این دو قدرت تصمیم داشتند با جلوگیری از تلاش‌های اصلاح‌طلبانه، تمام شرق را تحت سلطه خود درآورند. در همین زمینه آمریکن ریویوآوریویوز پس از تجزیه و تحلیل مشکلات شوستر، مقاله خود را با این جمله خاتمه داد: «شوستر چه در تهران باقی بماند و چه اخراج شود خوب عمل کرده است.» روزنامه آوت لوک معتقد بود اخراج شوستر منجر به هرج و مرج و نابودی استقلال ایران خواهد شد. تمام روزنامه‌های پرفروش آمریکا متفقا از شوستر به خاطر تلاش‌هایش تمجید کرده و جنایت روسیه و همکاری انگلیس با آن دولت را محکوم کردند. گرچه احساسات عمومی تاثیری در سیاست وزارت خارجه آمریکا نداشت، ولی حکومت روسیه نسبت به این افکار حساسیت بیشتری نشان داد. تفسیرهای مخالف بر ضد روسیه احساسات شدیدی را در آن کشور نسبت به آمریکا برانگیخت. ماموران روسی اعلام کردند که این اظهارات ضدروسی تحت نظر روزنامه‌هایی که در کنترل یهودیان هستند طراحی می‌شوند. چندماه بعد، وقتی کتاب شوستر منتشر شد عکس‌العمل روسیه شدیدتر از این بود. در نشریه رسمی دولت آن کشور به نام روسیا در تاریخ بیست‌وسوم نوامبر ۱۲۹۱/۱۹۱۲ مقاله‌ای تحت عنوان «دیکتاتور آمریکایی ایران» به چاپ رسید. در این مقاله شوستر را متهم به نادانی و نداشتن صلاحیت در معامله با روسیه و انگلیس کردند. طبق نوشته این مقاله، شوستر و شرکایش ایران را به ویرانی کشاندند و حقوق سه ساله را در مقابل هشت ماه اقامت در ایران دریافت کردند.