سفیر ادامه داد، «حتی بسیاری از اروپایی‌ها چشم‌های خود را با کمال تعجب می‌مالند و سرگردانند که آیا خواب می‌بینید یا واقعا در آسیا هستند.»

این که اروپایی‌ها خواب نمی‌دیدند، تقریبا کمتر از دو هفته بعد زمانی آشکار شد که روس‌ها دست به ایجاد یک سری حوادثی زدند که منجر به اخراج شوستر گردید و ایران را تا حد یک کشور تحت‌الحمایه روس و انگلیس نزول داد. سه روز قبل از اولین اولتیماتوم روسیه به ایران، کارتیس گلید سفیر آمریکا در پطرزبورگ گزارش داد که روزنامه‌های روسیه حمله سختی را بر ضد شوستر شروع کرده‌اند و او را متهم کرده‌اند که یهودی‌ است و بی‌جهت روشی اهانت‌آمیز نسبت به روس و انگلیس در پیش گرفته است. وزارت خارجه آمریکا در مقابل اطلاعات غیررسمی گیلد به او اطلاع داد که شوستر یهودی نیست و در ادامه همان سیاستی را که به راسل دیکته کرده بود بیان داشت و به او دستور داد که از هرگونه اشاره به اینکه حکومت آمریکا رسما به فعالیت‌های هیات شوستر علاقه‌مند است، اجتناب کند. بلافاصله بعد از اولتیماتوم، گیلد شنید که قشون روسیه آماده اشغال استان مازندران شده است. سفیر سوال کرد که آیا باید این گزارش‌ها را مورد رسیدگی قرار دهد یا نه؟ ناکس وزیر خارجه روشن ساخت که وزارت خارجه آمریکا مایل است از گزارش‌های عادی بین‌المللی به منظور کنار نگاه داشتن خود از مساله شوستر، صرف‌نظر نماید. به گیلد گفته شد این موضوع از نظر وزارت خارجه آمریکا حایز چنان اهمیت ویژه‌ای نیست که سفارت او خود را درگیر تحقیقات در این مورد کند.

وزارت خارجه آمریکا مدتی بعد اخبار مسرت‌بخشی شنید مبنی بر اینکه گیلد به بخش امور ایران در وزارت خارجه روسیه اطلاع داده که آمریکا هیچ گونه ارتباط رسمی با وقایعی که در ایران رخ می‌دهد ندارد.

روسیه در پاسخ از گیلد خواست رضایت وزارت خارجه روسیه را به وزارت خارجه آمریکا اعلام کند، زیرا دولت ایالات متحده روش دوستانه‌ای نسبت به آن کشور در مورد مساله ایران انتخاب کرده است.

کوکوسف، نخست‌وزیر روسیه بعد از آمریکا به خاطر درک مساله ایران تشکر کرد. نخست‌وزیر روسیه به گیلد اطمینان داد که روسیه نمی‌خواهد ایران را به خاک خود ضمیمه کند، ولی مجبور بوده برای حفظ اعتبار بین‌المللی خود به این کار مبادرت نماید. یک هفته بعد از اینکه مسوولان آمریکا به روسیه اطمینان دادند علاقه‌ای به وسیله شوستر ندارند، اولتیماتوم دوم روسیه هیات‌ آمریکایی را مجبور به خروج از ایران کرد.

اگر سیاست وزارت خارجه آمریکا به تهاجم وحشیانه روسیه بر ایران چراغ سبزی نشان داد و در مقابل خط بطلان قرمز موکدی هم بر تلاش‌های ایران که روی کمک‌های رسمی آمریکا حساب کرده بود، کشید. میرزا علی‌قلی‌خان، کاردار سفارت ایران در آمریکا در هشتم نوامبر ۱۲۹۰/۱۹۱۱ متن نامه‌ای از وزیر خارجه ایران را به وزارت خارجه آمریکا ارائه داد. در این متن وزیر خارجه ایران بعد از آن که درخواست‌های روسیه را نادرست خواند اظهار داشت که منظور اصلی روسیه وارد کردن ایران به اخراج شوستر و در نتیجه جلوگیری از اصلاحاتی است که می‌توانست ایران را به استقلال بیشتری برساند.

چنین اظهاراتی پاسخ صریحی نداشت و پاسخی هم به آن داده نشد، اما وقتی که کاردار ایران در یادداشتی به وزارت خارجه آمریکا، از رفتار توهین‌آمیز روسیه شکایت کرده و آشکارا اظهار داشت که ایران انتظار کمک‌های مخفی از آمریکا دارد، وزیر خارجه آمریکا مجبور شد که چنین امیدهایی را به یاس مبدل کند.

ناکس وزیر خارجه آمریکا به طور خلاصه چنین پاسخ داد: «وزارت خارجه آمریکا از بروز چنین مشکلاتی در روابط بین دو کشور که آمریکا خود با هر دو دوست است بسیار متاسف است.» چنین پاسخ سردی کاردار ایران را مایوس نکرد و وقتی اولتیماتوم دوم روسیه به ایران داده شد کاردار ایران جهت مطلع کردن وزارت خارجه آمریکا از این اولتیماتوم چنین نوشت: «اگر ایران اولتیماتوم را بپذیرد استقلال کشور نابود خواهد شد و اگر آن را رد کند باعث بدبختی و خونریزی زیادی خواهد گردید.