سنگ‌اندازی روسیه جلوی پای شوستر

این سیاست‌ها توسط سفارت روسیه و سیاستمداران پول‌پرست ایران هدایت می‌شد. به هر صورت شوستر ادعا کرد موفق شده است امور مالی ایران را متمرکز سازد، وصول مالیات‌ها را در چارچوب منصفانه‌ای قرار دهد و هزینه‌های دولت را از راه همین مالیات‌ها بپردازد، از جمله هزینه‌هایی که شاه مخلوع جهت دفع حمله ترک‌ها و پرداخت دیون خارجی کشور پرداخت بود.

شوستر متوجه شد که همکاری یک سازمان ژاندارمری برای وصول مالیات‌ها ضروری است و به این منظور درصدد برآمد که از سرگرداستوکس انگلیسی برای فرماندهی این سازمان استفاده کند. در این موقع انگلیس و روسیه به بهانه اینکه این اقدام نقض قرارداد ۱۹۰۷ است، آشکارا با به راه انداختن آشوب، حکومت ایران را تهدید به دخالت نظامی کردند. بالاخره روسیه و انگلیس از همکاری خودداری نمودند و برای خنثی کردن اقدام ایران برای کسب استقلال کامل، به نیروهای درنده‌خو متوسل شدند. حکومت ایران در اکتبر ۱۸۹۰/۱۹۱۱ به شوستر دستور داد که اموال دو برابر شاه را که به تازگی در اقدام برای سرنگونی حکومت مشروطه شکست خورده بودند، توقیف کند. در این مرحله ماموران کنسولگری روسیه و قشون این کشور مداخله کردند. این برخورد بهانه‌ای شد که دولت روسیه در دوم نوامبر اولتیماتومی به ایران فرستاده و خواستار عذرخواهی ایران گردد. در همان حال که قشون روسیه به شمال ایران وارد می‌شد، مجلس اعتماد خود را در دوم نوامبر به شوستر اثبات کرد و به وی اجازه داد که ده نفر آمریکایی دیگر را استخدام کند. حکومت ایران بعد از کمی مقاومت نصیحت انگلیس را پذیرفت و در بیست‌وچهارم نوامبر در مقابل فشار روسیه تسلیم شد و از آن کشور عذرخواهی کرد. اما پنج روز بعد روسیه اولتیماتوم دیگری به ایران داد. درخواست‌های روسیه از این قرار بود:

۱ - اخراج شوستر و لکوفر (مردی انگلیسی که در استخدام خزانه‌داری کل بود). وضع سایر افرادی که به خدمت هیات شوستر در آمده بودند طبق شرایط دیگری تعیین خواهد شد.

۲ - دولت ایران تعهد بسپارد که بدون مشورت و رضایت سفارتخانه‌های روس و انگلیس اقدامی جهت به خدمت گماردن افراد خارجی انجام ندهد.

۳ - دولت ایران غرامتی به‌عنوان هزینه اعزام قشون به این کشور بپردازد. مقدار و نحوه پرداخت غرامت بعد از رسیدن پاسخ ایران تعیین خواهد شد.

گرچه قشون روسیه به خاک ایران داخل شده و برای اشغال شمال این کشور سازماندهی گردیده بود، مجلس به اتفاق آرا بر رد اولتیماتوم رای داد. اما کمکی به ایران نرسید و نتوانست در مقابل روس‌ها مقاومت کنند و در بیست‌وچهارم دسامبر کابینه برکنار شده قبلی کودتایی بر ضد مجلس ترتیب داد و درخواست‌های روسیه را پذیرفت و شوستر در یازدهم ژانویه ۱۲۹۱/۱۹۱۲ عازم کشور خود شد. او با اخلاص، میراثی از فداکاری را برای منافع کشور ایران پشت سر گذاشت و باعث شد به عنوان الگوی در انظار میهن‌پرستان ایران جلوه‌گر شود. کسی که شجاعت و اراده ایرانی‌ها را برای فداکاری جهت رسیدن به اهداف‌شان تحت فرماندهی چنین افرادی، به اثبات رساند.

حفظ سیاست عدم مداخله توسط آمریکا

تمام این وقایع بر وزارت‌ خارجه آمریکا تاثیر کمی داشت. این وزارت که مصمم بود سیاست «عدم مداخله» را قاطعانه در پیش بگیرد، از تغییر روش در مقابل چنین هجوم آشکار بر اعتبار آمریکا خودداری کرد. وقتی راسل اظهار داشت: «فکر می‌کنم فرصت بسیار خوبی است که اظهار کنم من از مانورهایی که بر ضد شوستر انجام می‌شد بی‌اطلاع نبودم» واشنگتن هنوز از این شکست سیاسی مبهوت بود. هانتینگتون ویلسون تلگراف مذکور را برای سرزنش سفیر غنیمت شمرد. ویلسون بعد از اینکه راسل را از انتشار هر مطلب نادرستی نسبت به سیاست آمریکا در مورد این واقع منع کرد به او یادآوری نمود که آمریکا در مورد ایران کاری بیشتر از برقراری ارتباط بین کاردار آن کشور و آمریکایی‌ها انجام نداده است و تمام مسائل بعدی تنها به حکومت ایران و آمریکایی های اعزامی به این کشور مربوط می‌شود و این که راسل باید در مورد آمریکایی‌های مذکور بی‌طرف می‌بود و از وقایع دوری می‌کرد و گویی ویلسون که می‌خواست خشونت این اظهارات را در مورد تنها گذاشتن شوستر ملایم‌تر کند ادامه داد، در صورت دخالت رسمی آمریکا، ایران و سایر قدرت‌های بزرگ ممکن بود اشتباها چنین تصور کنند که آمریکا موضع خود مبنی بر بی‌نظری کامل به مسائل داخلی ایران را تغییر داده است و در نتیجه وضع شوستر پیچیده‌تر می‌شد.

حساسیت زیاد وزارت‌ خارجه آمریکا یا عکسل‌العملی که در مقابل تقاضای راسل برای ارسال جزوه‌های نظامی جهت استفاده شوستر در ژاندارمری و اداره خزانه‌داری نشان داد بیشتر آشکار شد. وزارت خارجه آمریکا به راسل یادآوری کرد که ضرورت دارد از مداخله در سیاست‌های ایران کاملا اجتناب نموده و از اشاره به منافع رسمی آمریکا در اقدامات شخص شوستر خودداری کند. درخواست شوستر جهت ارسال جزوه‌ها، به طور غیررسمی به شریک وی در واشنگتن ارسال شد. به نظر می‌رسد که این اقدام محتاطانه شوستر را قادر می‌ساخت جزوه‌ها را از کلمنت باو شریک حقوقی خود دریافت کند بدون آن که حکومت آمریکا را در موضوع درگیر نماید، ولی به هر صورت همدردی راسل نسبت به هموطنانش متوقف نشد. راسل در بیست‌و‌هفتم سپتامبر ۱۲۹۰/۱۹۱۱ در گزارشی اعلام کرد شوستر به‌‌رغم مخالفت‌های سفارتخانه‌های دیگر کنترل خود را بر امور مالی ایران تثبیت کرده و اظهار داشت: «دزدها و کارشکن‌ها اندکی مزه واقعی آمریکایی‌مآبی را چشیده‌اند و رهبران ایران و سایر خارجی‌ها بهتر است نسبت به آن، روش عاقلانه‌ای در پیش بگیرند.» راسل کمتر از یک ماه بعد با غرور اعلام کرد که اکثر ایرانی‌ها اهمیت اقدامات حیاتی شوستر را تایید می‌کنند.