سرگذشت راهآهن ایران در خاطرات لرد کرزن-بخش پایانی
دیر یا زود کاروان جایش را به قطار میدهد
لرد کرزن در آخرین خطهای مقالهاش درباره خط آهن ایران و کشورهای همسایه به این موضوع اعتراف میکند که ایران به لحاظ جغرافیایی در موقعیت ممتازی قرار دارد و توسعه راهآهن میتواند این سرزمین را به لحاظ اقتصادی در مسیر رشد قرار دهد و یادآور میشود که روزی ایران به راهآهن سراسری دست مییابد. خط آهن بارکشی آسیای صغیر- اگر طرح راهآهنی که در فوق شرح دادم به صورت واقع درآید و با مدیترانه و بدان وسیله هم با اروپا ارتباط یابد به احتمال قوی به جای اینکه بندر جداگانهای در سوریه گوشهای از ساحل مدیترانه ساخته شود با سیستم خط آهنی که فعلا در آسیای صغیر هست، متصل خواهد شد. در حال حاضر سه سیستم راهآهن در آسیای صغیر هست یکی از اسکوتاری مقابل اسلامبول تا ایسمید که در پنجاه و شش میلی است و این روزها دارند آن را تا آنکارا در قلب ترکیه توسعه میدهند. دیگری از ازمیر تا دینر که در ۲۳۰ میلی داخل ترکیه است. سومی خط آهن کوتاهی است با چهل میل طول که بندر مرسینه نزدیک تا رسوس در سلوکیه را با عدانه مربوط میسازد.
اشکالات فنی ساختمان راهآهن در سرزمین کوهستانی مثل آسیای صغیر و همچنین مشکلاتی که ناشی از معایب دستگاه اداری حکومت عثمانی است، متعدد است و به هر حال عایدات تجارتی آن به احتمال قوی محدود میباشد، اما میتوان استنباط کرد که دو خط اولی روزی به هم خواهد پیوست یا آنکه خط دومی یک روز با راهآهن ایران که شرحش را بیان کردهام اتصال خواهد یافت. در این صورت راه خشکی تا هند را شاید اوریان اکسپرس برعهده خواهد گرفت و آن از کاله به قسطنطنیه و ارتباطی هم با راهآهن آسیای صغیر که در سمت دیگر بوسفور است، حاصل خواهد کرد. در آیندهای دور راه آهن ارتباطی دیگری با خط آهن سوریه امکانپذیر خواهد بود، اما تمام این نقشهها مربوط به آیندهای آن قدر دور است که در عمر من تحقق آن مقدور نخواهد شد و شاید هم اصلا قابل تحقق نباشد و این پیشبینی هم در واقع مبتنی بر حدس و گمان است.
راه آهن مصر و عربستان- میگویند راهآهن دیگری هم از طریق خشکی تا هندوستان پیشنهاد شده است و آن خطی است که از پرت سعید در دهانه کانال سوئز شروع و از میان عربستان به نقطهای در کرانه خلیج فارس منتهی میشود.
به نظر من چنین نقشهای همه معایب راهآهن جلگه فرات را چند برابر دارد، بدون اینکه هیچگونه مزیتی داشته باشد. فرزندان اسرائیل چهل سال در بیغولههای آن حدود سرگردان بودند، ولی من برای عناصری که به خیال چنین طرحی افتادهاند روزگار ناگوارتری پیشبینی میکنم.
نتیجه- من طرحهای متعددی را که برای راهآهن بین مدیترانه و هندوستان شده است در اینجا شرح دادهام، از آن جهت که هر قسم نقشهای که در این زمینه عملی شود ایران به واسطه وضع جغرافیایی خود نقش عمدهای در آن خواهد داشت و همچنین با آیندهای که ایران از لحاظ خطوط آهن در پیش دارد مالا اهمیت آن به جنبه محلی محدود نخواهد ماند. گرچه حالا وضع کارها بدین منوال است که شرح دادهام، اما به آنکه ایران هنوز به کلی عقب مانده است، امکان یک تکان ناگهانی یا توجه و علاقهای ناشی از اقدام او به منظور پیشرفتهای آینده در میان است و از این رو به درجه اعلی مطلوب است که راجع به سیاست خطآهن این کشور نظری اتخاذ گردد که شامل همه قسم امکانات باشد.
هنگام سیر و بررسی خود درباره نواحی مرزی ایران به نحو اجمال عملیترین نقشههایی که تاکنون از فکر عناصری که خیرخواه به شمار میروند، خواه برای صلاح ایران یا چنانکه بیشتر محتمل است محض خاطر خودشان، تراوش کرده است، خاطرنشان ساختهام، وضع عقب افتاده و درمانده آن سرزمین و فقدان امنیت در پارهای از نواحی آن و مخالفت روسیه و بالاتر از همه فقدان حس وطن دوستی یا شهامت کار در دستگاه حکومت ایران موانعی است که پیشرفت، حتی امیدبخشترین نقشههای مزبور، بیتلاش و مبارزه مقدور نخواهد بود. ممکن است آن دولت یا اجرای کارها را به تاخیر اندازد یا پرداختهای مربوط به این کار را دچار تعویق سازد، با وجود این محضورات، فکر ساختمان راهآهن در ایران اگر کنایهای مجاز باشد، میتوان گفت که پا در هوا است.
این اقدام از دفتر سیاستمداران تا میز مقاطعهکاران و کارگاه مهندسان فاصله چندانی ندارد. در اینکه یک سرزمین واجد سابقه تمدنی عالی قادر باشد که برای همیشه از پیدایش ممتازترین اثر تمدن جدید و بالاترین عامل نفوذ آن جلوگیری کند، ظاهرا کاری دور از امکان به نظر میرسد. در روزگاری که حتی چین خطآهن کوتاهی ساخته است و در نظر دارد راهآهن بارکش چند صدمیلی ایجاد کند قلمرو شهریاری که خود سه بار اروپا را به وسیله خطآهن سیر کرده است ممکن نیست از کاروان ترقی باز ماند. از لحاظ ایران همان اندازه غیرمقدور است که از این اقدام خودداری کند که ژاپن بخواهد به کیش و آیین کهن خویش پایبند بماند که از دیرباز ایمان نسبت به آن را از دست داده است و با مقاصد فکری و اخلاقی او منافات دارد. به هر حال دیر یا زود کار کاروان و چاپار در ایران لنگ خواهد شد، به همان کیفیتی که دین بودایی هم در سرزمین ژاپن آینده روشنی ندارد. شاید در این قرن نباشد، اما پیش از آنکه قرن آینده طی شود کشوری که در حال حاضر فقط یک رشته راهآهن ناچیز دارد، صفحاتی چند از راهنمای مسافرتی جهانی با خط آهن را به خود اختصاص خواهد داد.
ارسال نظر