امتیازنامه ژنرال فالکن‌ هاگن برای راه‌آهن-1

دکترفریدون آدمیت از پژوهشگران نامدار تاریخ ایران به حساب می‌آید که منتقدان و طرفداران جدی در میان علاقه‌مندان به تاریخ سیاسی- اقتصادی ایران دارد. طرفداران آدمیت بیش از هر چیز به وسعت اطلاعات و اسنادی که داشته و در نوشته‌هایش از آنها استفاده کرده تاکید دارند و معتقدند این میزان آگاهی و دانش آدمیت را از برجسته‌ترین تحلیل‌گران تاریخی ایران کرده است.

برخی منتقدان آدمیت نیز می‌گویند دیدگاه وی درباره پدیده‌های سیاسی، اقتصادی فاقد پویایی بوده و نوعی چپ‌گرایی و ناسیونالیسم بی‌هدف در این دیدگاه وجود داشته است.

نوشته‌ای که می‌خوانید، تحلیل و نقد آدمیت درباره سرمایه‌گذاری خارجی در ایران است که از کتاب اندیشه ترقی او اخذ شده است.

از گرفتاری امتیازنامه رویتر هنوز رهایی نیافته و آب از آسیاب نیفتاده- دولت ایران با مشغله دیگری دست به گریبان شد: پیشنهاد ساختن راه‌آهن جلفا به تبریز. اما این زاده عقل اقتصادی و سیاسی دولت ما نبود؛ جنبه‌ای بود از نقشه سیاسی روس که به وسیله ژنرال متقاعد «آدلف فالکن‌هاگن» مهندسی عرضه گشت. از نظر ماهیت: دامنه اختیار و فعالیت این پیشنهاد بسیار محدودتر از قرارنامه رویتر بود؛ به حقیقت آن دو طرح از جهت میزان سرمایه‌گذاری همسان نبودند. اما شرایط قرارنامه روسی سنگین‌تر از مال رویتر بود- هر چند دولت ایران زیربار پیشنهاد گران ژنرال نرفت و امتیاز‌نامه‌ای تنظیم شد که از لحاظ اقتصادی صرف، نامناسب‌تر از قرارنامه رویتر نبود. از نظر دستور کار: دو طرح انگلیسی و روسی یکسان نبودند. پیشنهاد راه‌آهن تبریز ابتکار سیاسی دولت روس بود، در کار آن وزیر مختار روس مداخله رسمی داشت و هر کجا لازم می‌افتاد از فشار تهدید‌آمیز هم پرهیز نمی‌جست. در واقع روش قزاق‌منشانه روسی در طرح ژنرال متقاعد جلوه‌گر بود. از نظر ایران: حالا دولت خیلی داناتر و هشیارتر از زمانی بود که امتیازنامه رویتر را داد. از دشواری‌های داخلی و خارجی که آن بار آورد تجربه آموخت؛ نه فقط آن خطاها را این بار نکرد- از لحاظ اساس امتیازنامه و مسائل اجتماعی داخلی به ترمیم آنها پرداخت و در گفت‌وگوی اقتصادی و سیاسی این مرتبه تدبیر و عقل بیشتر به کار برد. از همه گذشته، اینجا از اول ملاحظات سیاسی حاکم بود و همان ملاحظات آمیخته با احساس ناایمنی سیاسی، موجب گردید که دولت به هر حیله‌ای دست ببرد و به دادن امتیازنامه تن در ندهد.

در ضمن امتیازنامه فالکن‌هاگن از نظر ترقی فکر اقتصادی سرمایه‌گذاری خارجی (نسبت به دو سال پیش که قرارنامه رویتر امضا گردید) بسیار قابل توجه است.

گفتار ما بر سر آن موضوع‌ها است. گذشته از نامه‌های میرزا حسین‌خان و دستخط‌های شاه- طرح امتیازنامه را با اصلاحات و تغییراتی که در کمیسیون مذاکره در آن داده شده و متن پیشنهاد نهایی آن را (که انتشار نیافته‌اند) در اختیار داریم.

سابقه پیشنهاد فالکن هاگن بازمی‌گردد به سفر فرنگ و گفت‌وگوی شاه و میرزا حسین‌خان با پرنس گورچاکف در پطرزبورگ (ربیع‌الثانی ۱۲۹۰) در برابر اعتراض سخت گورچاکف نسبت به امتیازنامه رویتر شاه چیزی به این مضمون گفته بود: «شما می‌دانید که در عصر حاضر امورات دول به قدری ترقی نموده است که دولت ایران بدون راه‌آهن نمی‌تواند زیست نمود. و اگر آن قرارنامه بر هم بخورد «لابدیم که با کمپانی دیگر قراری بگذاریم. بر شماست که در آن صورت به ما معاونت نمایید. پاسخ گورچاکف این بود: ما هم سعی می‌نماییم که کمپانی معتبری به جهت شما پیدا کنیم. مجلس به همین قدر ختم شد.

این قضیه گذشت. شش ماهی پس از اعلام فسخ قرارنامه رویتر، ژنرال بازنشسته روس به تهران آمد (ربیع‌الثانی ۱۲۹۱) وزیر مختار روس «بگر» او را به میرزاحسین‌خان این‌طور معرفی کرد: وی «مایل شده است که اگر دولت ایران قبول نماید و امتیاز بدهد» از کنار ارس تا تبریز راه‌آهنی بسازد. میرزاحسین‌خان پاسخ درستی داد: «قبل از اطلاع و استحضار از شرایط آن امتیاز، به هیچ‌وجه جوابی از رد و قبول نمی‌توانم داد». فالکن‌هاگن از گورچاکف دستور رسمی داشت که در امتیازنامه‌اش این اصول را بگنجاند: دولت ایران منفعت سالانه کمپانی را به ماخذ شش و نیم‌درصد سرمایه اصلی آن ضمانت کند؛ گمرک تبریز را وثیقه آن تضمین بگذارد و حق استخراج معادن اطراف راه‌آهن را در منطقه‌ای به شعاع پنجاه میل انگلیسی به همان کمپانی واگذار نماید.

ژنرال پیشنهادش را بر آن پایه به دولت داد. مدت امتیازنامه هفتاد سال و درآمد سالانه دولت به ماخذ پنجاه‌درصد سود خالص در نظر گرفته شد. میرزاحسین‌خان فی‌المجلس «بعد از ملاحظه نظری... پاره‌ای اعتراضات به شرایط مزبور» کرد. تضمین منفعت کمپانی و به گرو نهادن گمرک تبریز پذیرفتنی نبود، خاصه اینکه میزان سرمایه کمپانی معین نگردیده بود. پس کمپانی روس می‌توانست سرمایه‌اش را به دلخواه به حساب بیاورد و سود آن را هر ساله از دولت بگیرد- بدون اینکه برای ایران حق رسیدگی شناخته شده باشد. میرزاحسین‌خان برخورد که پیشنهاد ژنرال روسی «سخت‌تر» از امتیازنامه بارون انگلیسی است: در قرارنامه رویتر «ذکری از ضمانت دولت در منفعت سرمایه و مخارج این کار نشده بود.»

از این رو «لایحه‌ای» در «ایرادات» طرح فالکن‌هاگن نوشت و با اصل آن برای شاه فرستاد. در ضمن کنسول روس در تبریز زرنگی کرده، موافقت حاجی میرزاجواد مجتهد شهر را در کشیدن راه‌آهن تبریز گرفته بود.

گفت و شنود دولت با فالکن‌هاگن آغاز گشت. نمایندگی ایران را حسنعلی خان گروسی، وزیر فواید عامه و میرزا یوسف‌خان مستشار‌الوزاره (= مستشار‌الدوله) به عهده داشتند. سر رشته کار به دست میرزاحسین‌خان، وزیر امور خارجه بود، نظر میرزایوسف‌خان سودمند و موثر. به حقیقت جنبه سیاسی قضیه را میرزاحسین‌خان اداره می‌کرد و جنبه اقتصادی آن را مستشار‌الدوله که دانا بود. مذاکره در دو مرحله انجام شد و دو طرح قرارنامه فراهم آمد. در طرح نخستین دولت علاوه بر تغییراتی که در پیشنهاد اصلی فالکن‌هاگن داد- رای خود را در دو مساله به نماینده روس پذیراند. یعنی شرط ضمانت سود کمپانی و گرو گذاردن گمرک تبریز یکسره حذف شد. بر این پایه طرح امتیازنامه‌ای در ۱۸ رمضان ۱۲۹۱ (۳۰ اکتبر ۱۸۷۴) تنظیم یافت که همه جا به طرح اول از آن نام می‌بریم. مرحله دوم در واقع پیکار دیپلماسی بود. ایران از دو سو مورد اعتراض قرار گرفت: از جانب روس برای رد کردن شرایطی که گورچاکف پافشاری می‌کرد و همچنین برای معلق کردن مبادله امتیازنامه. دیگر از طرف دولت انگلیس به مناسبت ادعای رویتر و اینکه تا تعیین تکلیف نهایی آن قرارنامه، دادن هر امتیازنامه دیگری غیرقانونی و ناموجه است. در این مرحله در طرح اول تغییراتی داده شد و پیشنهاد تازه‌ای در ۱۲ ذیحجه ۱۲۹۱ (۲۱ژانویه۱۸۷۵) آماده گشت که به طرح دوم از آن یاد می‌کنیم.

اینک می‌پردازیم به تحلیل سیاست ایران در مذاکره با فالکن‌هاگن و در برخورد با سیاست روس و انگلیس. در آغاز گفت‌وگو که میرزا حسین‌خان طرح پیشنهادی روس را به شاه فرستاد، پاسخ مفصلی رسید که «لایحه ایرادات» خود او در آن گنجانده شد. منظور این بود که عین دستورنامه شاه به وزیر مختار ابلاغ گردد. باید دانست این خود یکی از فوت و فن‌های سیاسی ایران بود که با مواضعه قبلی، گاهی شاه دست‌خط‌هایی برای ارائه دادن به نمایندگان روس و انگلیس می‌فرستاد- چه سخن شاه قوت و اعتبار بیشتر داشت. خاصه در این قضیه که مخالفت میرزاحسین‌خان مورد اعتراض روس بود. شاه در نامه خود گوید: طرح قرارنامه فالکن‌هاگن را «به دقت ملاحظه کرده و مکرر فصول آن را به نظر دقیق سنجیدیم... اگر بعضی ایرادات و مشکلات به نظر بیاید و بگوییم، این نیست که بخواهیم راه‌آهن ساخته نشود، یا خدانکرده از این امر نافع عمده دولت ایران را بخواهیم بی‌بهره کنیم... اما دولت ایران برای یک منفعت راه‌آهن نمی‌تواند خود را به مشکلات دیگر بیندازد. راه‌آهن در صورتی خوب است که دولت ایران در شرایط آن تحمل بار گران نکرده باشد. مثلا در ضمانت دولت ایران به منافع راه‌آهن که اگر به اندازه ادای اصل و فرع عمل نکند، کسر آن را دولت از کیسه خود بدهد و محل این ضمانت گمرک تبریز باشد. قبول آن به یک طور مقدور است که مثل شعب راه‌آهن تمام دنیا، ابتدائا مخارج و مداخل این راه به طور صریح و یقین معلوم شد و دولت ایران مطمئنا بداند که این اقدام سبب حدوث یک حالت مضره و معطله نیست و بدون هیچ فایده‌ای برای دولت ضرر آشکاری پیدا نشده است. قبول این شرط قبل از حصول این علم و اطمینان بسیار سخت است و نمی‌توان بدون جهت خود را زیر این تعهد انداخت. چیزی را که علم و یقین نداریم که ضرر و نفع کمپانی چه خواهد بود آیا همیشه ضرر خواهد برد یا نفع خواهد کرد، اقدام آن خلاف حزم است... حال فهمیدن و علم قطعی در این نفع و ضرر را از کجا باید می‌توان تحصیل کرد، نمی‌دانم.»

همچنین در سایر شرایط پیشنهادی «مشکلات و ایرادات بسیار است که اگر رییس کمپانی بخواهد مجلس منعقد کرده، گفت‌وگو شود و فصول قرارنامه طوری تعدیل شود که دولت ایران بتواند قبول کند.» دیگر راجع به قرارنامه رویتر «گرچه دولت ایران قرارنامه مزبور را لغو و باطل کرده است، اما شخص رایتر در ادعای خود هنوز باقی است.»