تلگراف آیت‌الله کاشانی

عکس:شمس‌الدین امیرعلایی

به وسیله جنابان آقایان دکتر متین دفتری و سید حسین مکی، جنابان آقایان نمایندگان کمیسیون مختلط و هیات عامله موقت- ورود آقایان محترم را به آبادان به ملت مسلمان ایران تبریک گفته، خواهشمندم سلام برادرانه مرا به عموم کارگران عزیز حوزه نفت‌خیز خوزستان ابلاغ فرمایند. اقدامات آقایان محترم مورد تائید و پشتیبانی طبقات مختلف مردم بوده و عامه ملت موید اقدامات وطن‌خواهانه آن ذوات محترم می‌باشند و هر کس به تحریک اجنبی مخل اجرای قانون ملی شدن صنعت نفت باشد، مورد بغض و نفرت جامعه بوده، به مجازات شدید می‌رسد. اگر عزیمت اینجانب در تسریع خلع ید از کمپانی غاصب نفت سابق ضروری و لازم تشخیص داده شود، با نقاهت و کسالت مزاج همه وقت آماده حرکت می‌باشم.

توفیق شما نمایندگان ملت را که اکنون چشم میلیون‌ها نفر به اعمال خداپسندانه شما دوخته شده، از حضرت باریتعالی مسالت دارم.

سید ابوالقاسم کاشانی.

هیات شب را به آبادان مراجعت نمود و فردا صبح یعنی سه‌شنبه ۲۱/۳/۱۳۳۰ برای استقرار در دفتر کار خود به خرمشهر بازگشتند. لدی الورود مستر دریک تقاضای ملاقات کرد و جلسه‌ای در اتاق کار هیات تشکیل گردید. حاضرین عبارت بودند از آقایان دکتر متین دفتری، اردلان، مکی، هیات نظارت، اعضای هیات‌مدیره موقت، فاتح و مستر بکستر.

آقای بزرگمهر هم به عنوان مترجم در این جلسه حضور داشتند. جریان کامل و مشروح این جلسه تاریخی را که آقای امیر علائی با کمال لطف و محبت در دسترس اینجانب گذارده‌اند، از نظر خوانندگان ارجمند می‌گذرانم.

«روز بعد یعنی سه‌شنبه ۲۱/۰۳/۱۳۳۰ مستر دریک تقاضای ملاقات نمود و جلسه در اتاق کار هیات‌ تشکیل گردید. آقای دریک اظهار کرد در مذاکرات دیروز آقایان را با آغوش باز به عنوان مهمان شرکت پذیرفتم و انتظار نداشتم تظاهراتی شده بیرق و موزیک و تابلو راه بیفتد و این عمل غیرمترقب بود، مخصوصا که در اداره شرکت پلیس و سرنیزه گذارده شود آقای امیرعلائی گفتند ما به عنوان مهمان نزد شما نیامده‌ایم،‌ در خانه خودمان و به حساب خودمان آمده‌ایم تا قانون ملی شدن صنعت نفت و خلع ید را اجرا کنیم، اما نصب تابلو دو علت داشته است، ‌یکی آن که هر دفتر اداره یا بنگاهی وجود خود را به وسیله لوحه‌هایی اعلام می‌نماید، دوم آن که چون کارهای ما با مشورت است، این عمل نصب تابلو و بیرق بعد از ملاقات شما و شور با سایر رفقا تصمیم گرفته شده و به نظر شما غیرمترقب آمده است. گذاردن پاسبان هم برای حفظ بیرق و تابلو و از نظر انتظامی است. دریک گفت متاسفانه طرز فکر ما دو جور است، ولی در هر حال وجود سرنیزه در محل کار شرکت اسباب زحمت است.»

امیر علائی: پلیس در همه جا مسلح است و وجود او در تمام ادارات دولتی امر تشریفاتی و عادی است و معنی اشغال ندارد.

دریک: نظر شرکت این بوده است که ورود آقایان در محیط صمیمانه و دوستانه باشد و ابراز مهمان‌نوازی کرده باشیم و از هرگونه عمل تحریک‌آمیز خودداری شود، متاسفانه موجب این تظاهرات دیروز شما بوده‌اید نه شرکت.

امیرعلائی: برعکس از ناحیه ما هرچه شده دستور به آرامش و جلوگیری از تحریک و خاموش کردن مردم بوده است. ما در تمام سخنرانی‌های خود مردم را به نظم و آرامش دعوت کرده‌ایم.

اردلان: همه همین عقیده را داریم، چون مصلحت کشور را در آرامش می‌بینیم.

دکتر متین دفتری: به عنوان نماینده پارلمان لازم است تذکر دهم که در مجلسین مذکور گفتند و اهتمام شده است که عمل ما مطابق عدالت و روح مسالمت‌ بوده و قانون با احتراز از قهر و غلبه اجرا شود. بهترین دلیل امر اصرار قانون‌گذار و حفظ تمام مقررات شرکت و افزایش محصول است. ما بدون اینکه حق منتی به گردن شما داشته باشیم، از هر گونه عمل تخریبی و تحریکی که لطمه به کار بزند، جلوگیری می‌نماییم. از شما خواهش می‌کنم شما هم با همین نظریه به ما نگاه کنید. ما خیال قهر و غلبه نداریم و می‌خواهیم درست مطابق قانون پیش برویم.

دریک: از حسن‌نیت آقایان تشکر می‌نمایم و ضمنا گله دارم که من همیشه در ایران در دفتر نخست‌وزیران و وزرای دارایی با احترام پذیرفته می‌شوم و این اولین دفعه‌ای است که در اداره خودمان با وجود تعیین وقت قبلی، پلیس جلوی ما را می‌گیرد.

دکتر متین دفتری، امیر علائی، اردلان: درب اتاق ما پلیس انتظامی می‌باشد و چون وقت مشخصی به وسیله آقای فاتح تعیین نشده بود و قرار بود وقت تعیین شود و شما در این موقع آمده‌اید، پلیس معمولا کسی را بدون اجازه راه نمی‌دهد. به هر حال ملاحظه کردید که به محض اطلاع از ورود شما بدون وقفه در دفتر ما با احترام پذیرفته شدید و از این سوءتفاهم متاسفیم.

دریک: موضوع را خاتمه‌یافته تلقی می‌کنم.

اردلان: اجازه دهید راجع به مطالب موردنظر صحبت کنیم.

دریک: بفرمایید.

دکتر متین‌دفتری: از جمله مطالبی که مورد شور است، موضوع اساسنامه شرکت ملی نفت ایران می‌باشد. چون نظر این است که حتی‌المقدور مقررات و اصول سازمان شرکت به هم نخورد و خللی در کار ایجاد نشود. بنده میل دارم از تجربیات و اطلاعات شما استفاده کنم. خواهش دارم خودتان یا یکی از کارمندان عالی‌رتبه وضع تشکیلات و مقررات و سنن اداری شرکت را تشریح نمایید.

دریک: خیلی مایلم تا حدودی که اطلاع داشته باشم، به جنابعالی کمک و راهنمایی نمایم، ولی چون در جلسه دیروز که با حضور آقای امیرعلائی بود،‌ تشریف نداشتید توجه به محظور و اشکال من نفرموده‌اید زیرا که هنوز به من رسما گفته نشده است با آقایان خارج از حدود قرارداد ۱۹۳۳ همکاری نمایم. خواهشمندم این درخواست را کتبا ابلاغ فرمایید تا از مدیران شرکت که در تهران هستند، کسب دستور نمایم.