سفرنامه فریزر که شرحی از گشت و گذار نویسنده در نواحی جنوبی دریای مازندران همچون استرآباد، ساری، بارفروش (بابل)، رشت و سپس اردبیل، تبریز و ارومیه است در ۲۲ فصل به همراه یک ضمیمه تنظیم شده است. فریزر در ضمیمه به شرح مطالب مهمی درباره جزایر خلیج‌فارس همچون قشم، هرمز، لارک و آنجار و شهرهای ساحلی جنوب ایران همچون بوشهر و گامبرون (بندرعباس) می‌پردازد. بخشی از ضمیمه به بحث درباره تجارت ایران با کشورهای مختلف به صورت جداول آماری اختصاص دارد.‌فریزر در اشاره به بنادر و جزایر خلیج‌فارس به وسعت، جمعیت، پوشش گیاهی، جنس سنگ‌ها، مواد معدنی و آب و هوای آنها اشاره می‌کند. در اشاره به هرمز می‌نویسد: «جزیره هرمز مجموعه‌ای منحصربه‌فرد از قله‌ها و تپه‌ها را عرضه می‌کند. محیط پیرامونی‌اش حدود سی میل است، اما تنها بخشی که هموار و قابل سکونت است، دماغه‌ای در محدوده شمالی جزیره است که در عریض‌ترین بخش‌اش حدود دو میل [تقریبا سه کیلومتر] طول و سه میل [تقریبا پنج کیلومتر] عرض دارد، جایی که پرتغالی‌های قدیم یک دژ ساخته بودند. [...] سنگ آهن و خاک سرخ فراوان است کوه‌های سنگ گچ به سفیدی برف در این جزیره واقع شده‌اند. [... ] هیچ درخت یا گیاهی- از هر نوع- در آنجا رشد نمی‌کند. هیچ چشمه یا آب تازه خوبی در آنجا وجود ندارد.»در جایی نیز اشاره می‌کند که حبوبات به میزان بسیار کمی از راه خلیج‌فارس به مسقط و دیگر بنادر عربی صادر می‌شود. میوه‌های خشک شده، کشمش، زرد آلو، آلو، خرما، مغز بادام، پسته، تنباکو و اسب بخشی از صادرات ایران را به هند تشکیل می‌دهد که از راه خلیج‌فارس به آنجا صادر می‌شود. همچنین بیشتر گوگرد معادن خمیر که به امام مسقط اجاره داده شده‌، صادر می‌شود.جیمز باکینگهام که در ۱۲۴۱ هـ.ق / ۱۸۲۵ م. از ایران دیدار کرده و پس از بازدید از بغداد، از راه کرمانشاه، اصفهان و شیراز به بوشهر رفته و از خلیج‌فارس عازم بمبئی شده است، سفرنامه‌ای به نام سفر در آشور، ماد و ایران از خود باقی گذاشته است. عناوین فصل‌های کتاب از شیراز تا خلیج‌فارس به این شرح است: «اقامت در شیراز و بازدید از مکان‌های عمده آن شهر، از شیراز- از راه کتل دختر به کازرون، دیدار از ویرانه‌های شاپور و سفر از آنجا به بوشهر، اقامت در بوشهر- شهر، بندرگاه، تجارت و ساکنان‌اش، بصره- بندرگاه عمده خلیج‌فارس- جمعیت، تجارت و منابع مالی‌اش، تاریخ ِ دزدان دریایی جواسم و حملاتشان به کشتی‌های انگلیسی، سفر از بوشهر به جنوب خلیج‌فارس- ویرانه‌های هرمز، بازدید از راس‌الخیمه- مذاکره با دزدان دریایی- بمباران شهر، بندرگاه و شهر ِ مسقط و سفر از آنجا به بمبئی.»باکینگهام به هر شهری که وارد شده به مسائلی از قبیل حاکم شهر، آثار باستانی، مذهب، زبان، جمعیت، بازار و توانمندی‌های آنجا توجه کرده است. به نوشته وی بازار بوشهر شامل سکوهایی است که سقف آنها را با حصیر پوشانده‌اند. بازرگانان بوشهر که ایرانی و ارمنی هستند همگی بازرگانانی پرتلاش و زیرک‌اند و از طریق خلیج‌فارس با سواحل اقیانوس هند تجارت می‌کنند. بوشهر تنها بندر امپراتوری گسترده ایران است و تنها راهی است که تقاضاهای ایران از هند از طریق دریا به آنجا وارد می‌شود. از بنگال برنج، شکر، فلفل و ادویه و از بمبئی قلع، آهن، فولاد، سرب و لباس‌های پشمی به ایران وارد می‌شود. در عوض از ایران فرش، میوه‌های خشک شده، گلاب و شراب به هند صادر می‌شود.نویسنده بخش مهمی از اثر خود را به موضوع دزدان دریایی اختصاص داده است و در این باره اطلاعات جامعی را عرضه داشته است. باکینگهام مرکز عمده آنان را راس‌الخیمه و رییس اصلی آنان را امیر ابراهیم ذکر می‌کند. وی از جزایر اراد، تنب بزرگ، هرمز، قشم، لارک و آنجار دیدن کرده بود و گزارشی از مشاهدات خود در سفرنامه‌اش آورده است.در سال ۱۲۴۶ هـ.ق / ۱۸۳۰ م. سروان آرتور کونولی وارد ایران شد. وی در سفرنامه دو جلدی خویش به نام سفری به شمال هند از انگلستان، روسیه، ایران و افغانستان به شرح سفرش از راه اروپای شرقی، روسیه و قفقاز به ایران پرداخته است. کونولی از راه تبریز به تهران رفت، سپس وارد استرآباد و خراسان شد و از آنجا راهی افغانستان شد. در سفرنامه وی اشاره‌ای به خلیج‌فارس و جنوب ایران نشده است.

در این دوره یک مبلغ مذهبی به نام ژوزف ولف به ایران آمد و فعالیت گسترده‏ای را در دربار قاجار و شهرهای مختلف ایران برای اشاعه مسیحیت در پیش گرفت. ولف در ۱۲۴۷ هـ.ق / ۱۸۳۱ م. از راه عثمانی وارد ایران شد و پس از گذر از خوی، سلطانیه (زنجان)، تهران و خراسان راهی ترکستان شد. وی شرح سفر خود را در کتابی با عنوان تحقیقات و زحمات تبلیغی بین یهودیان، مسلمانان و سایر فرق به تفصیل بیان کرده است. وی در این سفر، با شاهزادگان قاجار از جمله عباس‌میرزا نایب‏السلطنه و اعضای سفارت انگلستان در آذربایجان ملاقات کرد. ولف در طول سفر همواره با پیروان فرق و ادیان مختلف به بحث و گفت‏وگو می‏پرداخت، به‌گونه‏ای‌که بخشی از سفرنامه‌اش به شرح مباحثش با یهودیان، زرتشتیان، ارامنه، مسلمانان شیعه، سنی، صوفیان و… اختصاص دارد. از آنجا که ولف در نیمه شمالی ایران به سفر پرداخته است اشاره‌ای به خلیج‌فارس و جنوب ایران نکرده است.در سال‌های ۱۲۴۷-۱۲۴۹ هـ.ق/ ۱۸۳۱-۱۸۳۳ م. دولت انگلیس و کمپانی هند شرقی ستوان الکس بارنزو دکتر جرارد را به منظور شناسایی بیشتر مسیرها و به دست آوردن اطلاعات دقیق‌تر درباره ساختار حکومتی ایران و شخصیت‌های موثر در سرنوشت کشور و مطالعه احوال قومی از جمله ترکمانان به ایران فرستادند. بارنز که عضو انجمن سلطنتی بریتانیا و مامور عالی رتبه کمپانی هند شرقی بود از مشاهدات خود سفرنامه‌ای نوشته که جلد دومش درباره خراسان، ترکمان‌ها و ترکستان است. بارنز که از راه خلیج‌فارس به هندوستان بازگشت، در آخرین فصل گزارش‌اش اشاراتی به مناطق جنوبی ایران و خلیج‌فارس دارد. وی از آقای بلان، نماینده کمپانی هند شرقی در بوشهر نام می‌برد و به «مرکز تجاری مشهور هرمز» نیز اشاره می‌کند.

سفرنامه‌ای آلمانی

موریس دوکوتزبوئه که در سال ۱۲۳۳ هـ.ق/ ۱۸۱۷ م. همراه با سفیر کبیر روسیه از ایران دیدن کرده است، سفرنامه‌ای در سی فصل و به زبان آلمانی از خود برجای گذاشت. وی در سفرنامه‌اش به توصیف جزئیات وضعیت ایران نپرداخته بلکه فقط با اجازه سفیر کبیر روسیه مشاهدات خود را نوشته است. وی که از شمال وارد ایران شده به خلیج‌فارس و جنوب ایران توجهی ندارد و تنها در یک مورد به خلیج‌فارس اشاره می‌کند و آن اشاره به این نکته است که انگلیسی‌هایی که از بنگال قصد سفر به انگلستان داشته‌اند از طریق خلیج‌فارس وارد بندرعباس شده و از راه زمینی عازم انگلستان می‌شده‌اند.