روایت دیگر
آغاز استعمار انگلستان در آسیا
۳۱ دسامبر سال ۱۶۰۰ میلادی، دولت انگلستان در راستای سیاست استعماریاش در آسیا، فرمان ایجاد کمپانی هند شرقیThe British East India Company را صادر کرد و همه بازرگانان و ماموران و دریانوردان انگلیسی که قصد فعالیت در قاره آسیا و آبهای آن داشتند مجبور به عضویت در این کمپانی شدند که روزی سیاه برای این قاره و مردم آن به شمار میرود. در آن زمان، دو سال از ورود آنتونی و رابرت شرلی با ۲۶ انگلیسی دیگر به ایران میگذشت که موفق شده بودند خود را در دل شاه عباس یکم جای دهند که هدفش احیای امپراتوری ایران با عقب راندن پرتغالیها از خلیج فارس و تضعیف هرچه بیشتر عثمانی بود. شاه عباس برای رسیدن به هدفهایش نیاز به دوستی با آن اروپائیانی را داشت که دشمن عثمانی و رقیب دریایی پرتغال بودند.
جیمز لانکاستر James lancaster به عنوان مسوول محلی کمپانی هند شرقی در سال ۱۶۰۱ عازم شرق شد. ورود انگلیسیها به آبهای آسیا (اصطلاحا راه دریایی ادویه) باعث مناقشه پرتغالیها و هلندیها با آنان شد که قبلا وارد آسیا شده بودند. این مناقشه طولانی در سال ۱۸۲۴ به سازش این سه استعمارگر منجر شد و انگلیسیها قبول کردند که وارد اندونزی هلندیها و نیز مناطقی از هند که توسط پرتغالیها تصاحب شده بود نشوند و این دو نیز با استقرار انگلیسیها در شرق هند، برنئوی شمالی و مالاکا موافقت کردند. جنگ تریاک با چین نیز از رویدادهایی است که عاملش کمپانی هند شرقی انگلستان بود که به آن کشور از هند تریاک صادر میکرد و منجر به شکست چینیها و تصرف هنگ کنگ و دریافت امتیازهای متعدد از چین شد.
۲۷۷ سال پس از ایجاد کمپانی هند شرقی و تصرف تدریجی شبه قاره هند توسط انگلیسیها، ملکه ویکتوریا، یکم ژانویه سال ۱۸۷۷ میلادی خودرا پادشاه انگلستان و امپراتور (امپرس) هند اعلام کرد و این سمت در خاندان سلطنتی انگلستان تا سال ۱۹۴۷ باقی بود.
بسیاری از مسائل جاری مشرق زمین ناشی از استعمار انگلستان بر هند است که به خاطر حفظ هند از تعرض سایر قدرت های اروپایی، از انجام هر توطئهای در ایران، افغانستان و همه خاورمیانه، آسیای میانه و آسیای جنوبی خودداری نورزید.
خیانت ۱۶۷ عضو دومای روسیه!
۳۱ دسامبر سال ۱۹۰۷ میلادی به دستور نیکلای دوم، تزار روسیه ۱۶۷ تن از اعضای ۱۶۹ گانه دومای روسیه به اتهام خیانت به کشور بازداشت و تحویل دادگاه شدند. بعدا دادگاه با رعایت تخفیف هر کدام را به سه ماه زندان محکوم کرد. این تخفیف به اشاره انگشت تزار منظور شده بود. خیانت این عده آن بود که ضمن مذاکرات پارلمان گفته بودند که اگر چنین نشود ممکن است مردم مالیات ندهند و اگر چنان شود احتمال دارد عدهای از خدمت سربازی شانه خالی کنند و... که تزار همه این حرفها را خیانت به کشور تلقی کرده بود و آنان را جز دونفر که اصلا حرف نزده بودند، به دادگاه تحویل داد. با بازداشت و تحویل اعضای دوما به دادگاه این دوره مجلس منحل شد و تزار با اعضای دوره دیگر دوما هم همین معامله را البته به طرزی دیگر انجام داد و پس از انحلال سه دوره پیدرپی دوما از خیر تشکیل آن برای مدتی صرف نظر کرد.
بازداشت خسرو پرویز
۳۱ دسامبر سال ۶۲۷ میلادی خسروپرویز (خسرو دوم) شاه وقت ایرانیان از دودمان ساسانی که به خاطر تامین حس جاه طلبی خود و رسانیدن مرزهای ایران به روزگار داریوش بزرگ دست به جنگهای غیرضروری ازجمله تصرف مصر و محاصره قسطنطنیه و تصرف همه آسیای غربی زده بود و صلیبی را که مسیح به آن مصلوب شده بود به تیسفون آورده بود و ارتش را فرسوده و مردم را زیر بار مالیاتهای سنگین قرار داده بود در کاخ تیسفون بازداشت شد و این اقدام که به خواست ژنرالهای ایران و تصویب شیرویه (قباد دوم) پسر او صورت گرفت آغاز پایان امپراتوری توانمند ایرانیان در عهد باستان به شمار میرود. ایرانیان بعدا در قرون وسطا و جدید چند امپراتوری دیگر تشکیل دادند.
خسروپرویز پس از ناموفق بودن تعرض نهم دسامبر سال ۶۲۷ نظامیان ایران به سپاه روم به فرماندهی هراکلیوس امپراتور روم شرقی در نبرد نینوا روحیه خودرا ازدست داد و به رغم اصرار ژنرالهای ارتش مبنی بر اینکه ناموفق بودن در یک تعرض محدود، شکست کامل نیست دستور عقبنشینی داد و خود، به حالت فرار به دستگرد (۱۲۰ کیلومتری تیسفون) رفت و سپس به تیسفون بازگشت و برای فراموش کردن غم شکست به شراب و باده گساری پناه برد. وی در این کار دست به افراط زده بود و خروج شبانه روزی او از حالت طبیعی ژنرال های ایران را در برابر دشمن بلاتکلیف گذارده بود به گونهای که تصمیم به بازداشت او و انتساب پسرش به پادشاهی گرفتند. خسروپرویز در حال مستی کامل در جلسات نظامی حضور می یافت و در چنین وضعیتی اتخاد تصمیم دشوار بود و نیروهای هراکلیوس به دروازههای تیسفون نزدیک شده بودند. بازداشت خسرو پرویز که ۳۷ سال (از سال ۵۹۱ تا سال ۶۲۸ میلادی) بر ایران سلطنت کرد، مساله را حل نکرد زیرا مقامات سیاسی و بزرگان کشور تا او زنده بود حاضر به پذیرش پسرش شیرویه (قباد دوم) به عنوان شاه نبودند. پس از چند هفته سرگردانی و بحران، (اواخر فوریه) ناگهان در تیسفون اعلام شد که خسروپرویز در بازداشتگاه کاخ درگذشته است که بعدا معلوم شد به اشاره افسران گارد، زندانبان او را کشته بود و قتل او در سال ششم هجرت صورت گرفت و کمتر از ۸ سال بعد - در نوامبر سال ۶۳۶ میلادی، ایران درقادسیه شکست نظامی خورد و طولی نکشید که تیسفون مسخّر شد و با قتل یزدگرد سوم در مرو در سال ۶۵۱ میلادی حکومت ساسانیان پس از ۴۲۷ سال (از ۲۲۴ تا ۶۵۱) پایان یافت.
ارسال نظر