گاهشمار
دکتر شاخت در ایران
رضا شاه پهلوی از همان آغاز حکومت نظر خوشی نسبت به برقراری ارتباط با آلمان داشت، در دوران او مهندسین و صاحبان صنایع این کشور حضور موثری در ایران داشتند. یکی از آنها دکتر شاخت بود که در بیستم آبان سال ۱۳۱۴ در راستای بهبود اوضاع اقتصادی ایران وارد تهران شد و با شاه پهلوی دیدار کرد. شاخت معتقد بود که هر کشوری فرمول و معیار خاصی برای پیشرفت دارد و نمیتوان یک راه حل را برای دو کشور مختلف تجویز کرد. در همین رابطه بود که شاخت از صنعتی شدن ایران بدون تاکید بسیار بر کشاورزی هواداری میکرد. به گمان او ایران با توجه به دسترسی محدود به منابع آبی و در اختیار داشتن سفرههای مختلف نفتی و گازی میتوانست در مسیر صنعتی شدن گام بردارد. از سوی دیگر شاخت ساختمانسازی را دیگر راهکار بهبود اوضاع اقتصادی و مصرف کالاهای صنعتی ساخت داخل میدانست. این اقتصاددان آلمانی معتقد بود زمانی که مردم دارای خانه باشند، به تهیه محصولات مصرفی برای بهبود شرایط زیستی تشویق میشوند.
شاخت دومین بار در مهر سال ۱۳۳۱ و در زمان دولت مصدق به تهران آمد و در زمینه اقتصاد بدون نفت و سیاستهای مالیاتی و پولی و رساندن هزینههای دولت به حداقل پیشنهادهایی را ارائه داد. اما کودتای ۲۸ مرداد جایی برای راهکارهای این اقتصاددان باقی نگذاشت. تنها شش ماه از این کودتا گذشته بود که دولت زاهدی از شاخت دعوت کرد که به ایران بیاید. اما چرا شاخت؟ عده ای معتقدند از همان نخستین سفر او به ایران، روزنامهها تبلیغ وسیع کرده بودند که او به دلایل نژادی دوستدار تاریخ ایران، هواخواه پیشرفت کشور ما و یک کارشناس بیطرف است و با دادن طرحهای مالی، برای حل مسائل اقتصادی آلمان که پس از جنگ جهانی اول و کاهش ارزش پول (تا حد یک نان به هزاران مارک) کمک بزرگی کرده بود. «شاخت» یک اقتصاددان ناسیونالیست آلمانی (متمایل به حزب نازی) بود که از گزند بگیر و ببندهای پس از جنگ جهانی دوم جان سالم به در برده بود. وی که (به خواست هیتلر) پیشنهادهای مالیاتی و گمرکی و راه صنعتی شدن ایران را به دولت رضا شاه داده بود. در زمان مصدق هم روزنامههای تهران پیرامون ملی گرا بودن شاخت و کمک او به حل مسائل اقتصادی دولتهای ضد استعمار که جویای استقلال ملی هستند «بدون این که نظردیگری داشته باشد» نوشته بودند و از او یک نماد بزرگ ساخته بودند. بنابراین زاهدی به این نتیجه رسیده بود که شاخت با سابقه مثبتی که در ذهن ایرانیان دارد میتواند پس از بدنامی کودتا کمک موثری برای او باشد. نخست او به آمدن به تهران تن نداد و پاسخ داد که دادن اندرز از آلمان هم عملی است که دولت تهران اصرار بر مذاکره از نزدیک کرده بود. هدف دولت زاهدی از دعوت «شاخت» انتشار اسکناس تازه (به بهانه راه افتادن نفت) بود . ولی دکتر شاخت نظر دیگری داشت. وی موافق چاپ اسکناس بزرگتر از ۲۰ تومانی و فداکردن کار رقابت تولیدات داخلی با خارج با افزایش تعرفه گمرکی بر واردات نبود و آن را مانع پیشرفت و مرغوب شدن محصولات داخلی میدانست و بر گرفتن مالیات تصاعدی و برحسب درآمد و سیاست پولی بر پایه انعطافپذیر بودن نرخ بهره نظر داشت. همچنین او گرفتن مالیات ثابت که مورد نظر پولدارهای طرفدار به کودتا بود را رد میکرد.
ایجاد فروشگاههای دولتی بزرگ -نظیر فروشگاه فردوسی که بعدا به فروشگاههای شهر و روستا تبدیل شدند- با هدف پایین آوردن قیمتها با از میان برداشتن دست واسطهها و نیز تاسیس فروشگاهها تعاونی کارکنان (دولت و شرکتها) از جمله توصیههای دکتر شاخت به دولت ایران بود. نخستین فروشگاه از این دست (فروشگاه فردوسی) توسط آلمانیها به وجود آمد.
ارسال نظر