نقش غنائم و ثروت هند در ساختار اقتصادی غزنویان-1

دکتر ذکرالله محمدی- غزنویان یکی از سلسله‌های حکومتی در مناطق شرقی ایران بودند که اساسا از یک خاستگاه کاملا مملوکی برخوردار بودند. آنان مانند سایر حکومت‌های قبل و بعد از خود از منابع درآمد متنوعی بهره می‌گرفتند. در این نوشتار سوال اساسی این است که چرا غزنویان برعکس دولت‌های قبل و بعد از خود در ایران همچون‌ سامانیان، آل بویه، سلجوقیان و غیره، با اینکه تکیه‌گاه اقتصادی و سیاسی اشرافی و دهقانی، و منطقه‌ای و محلی یا قبیله‌ای نداشتند اما هرگز برای پرداخت مواجب نظامیان، ساختن‌ بناهای بسیار باشکوه، هزینه‌های بسیار بالای تجملات دربار، صله‌های شاعران و نویسندگان و مداحان خویش و به طور کلی در دوران حیات خود در مسائل اقتصادی با مشکل جدی همچون دولت‌های مذکور مواجه نشدند؟

شاید پاسخ کوتاه و اولیه برای سوال مذکور این باشد که غزنویان نیز مثل همه دولت‌های دیگر منابع درآمدی متنوع و متعددی داشتند که از بروز مشکلات جلوگیری‌ می‌کرد. منابعی نظیر خراج و مالیات مستقیم و مرسوم که میراث سنت دیرینه حکومت‌های‌ ایرانی قبل و بعد از اسلام بود و به طریق سیستماتیک توسط دیوان استیفا از عموم مردم‌ جمع‌آوری و به خزانه دولت سرازیر می‌شد، املاک خالصه و دارایی خصوصی سلاطین، ضبط دارایی مردگان بی‌وارث به نفع سلطان و مصادره اموال و املاک بزرگان دربار یا دیوان‌ها، خراج، هدایا و پیش‌کش‌های گوناگون پادشاهان و والیان تابع، غنائم جنگی. هرچند شاید این پاسخ به ظاهر قانع‌کننده و منطقی به نظر برسد اما اگر در میان منابع‌ اقتصادی مذکور غنائم جنگی را جدا کنیم باز هم سوال اصلی بی‌پاسخ خواهد ماند، چرا که‌ سایر دولت‌های قبل و بعد غزنویان از همان منابع درآمدی برخوردار بودند اما همیشه‌ گریبانگیر مشکلات عدیده اقتصادی نیز بودند. بنابراین درست نکته اصلی بحث در همین جاست که غنائم و ثروت هند در مقایسه با سایر منابع درآمدی مذکور نه تنها از لحاظ حجم و ارزش بسیار چشمگیر و تاثیرگذار بود بلکه از جنبه تنوع نیز حلال بسیاری از مشکلات گوناگون آن دولت به حساب می‌آمد. حاکمان غزنوی از آن غنائم در حوزه‌های مختلفی نظیر تجارت و بازرگانی، معماری و شهرسازی، مواجب و مستمری نظامیان، صله نویسندگان و شعرا و مداحان و گاهی‌ نظامیان، ضرب سکه و پشتوانه اقتصادی آن بهره می‌گرفتند.

هدف و قصد اصلی این نوشتار نیز پرداختن به نقش اقتصادی سفرهای جنگی هند و غنائم حاصل از آن در اقتصاد دولت غزنوی است. بنابراین طبیعتا از مسائل جزئی و فرعی‌ جنگ‌های طرفین از قبیل کم و کیف تاکتیک‌ها، تعداد نیروها، میزان تلفات، عوامل‌ پیروزی یا شکست‌ها، رشادت و دلیری‌ها و مسائلی از این دست احتراز خواهد شد مگر در موارد ضروری و در حد نیاز.

اساسا اگر نیم نگاهی به وضع اقتصادی غزنویان در دو مقطع (آغاز و انجام) آن داشته‌ باشیم بهتر خواهیم فهمید که اقتصاد آن دولت در مدت بیش از نیم قرن از چه مرتبه‌ای‌ به چه جایگاهی ارتقا یافته است. از گفته منابع آن عصر چنین برمی‌آید که سبکتگین‌ وقتی که در سال ۳۶۶ ه.ق حاکمیت غلامان ترک را پس از حکومت چند نفر از فرماندهان آنان(آلپ تگین، ابواسحاق بن آلپ تگین، بلکاتگین، بوری تگین) به دست گرفت و به بررسی خزانه پرداخت آنچنان آن را خالی یافت که به ناچار عده‌ای از فرماندهان و امرای خویش را به اطراف و اکناف غزنه فرستاد و تقاضای کمک از مردم آن مناطق نمود. منابع‌ اشاره می‌کنند که در نتیجه تلاش آنها حدود ۲۰۰هزار دینار جمع‌آوری شد که البته در آن موقع می‌توانست برای دولت تازه تاسیس بسیار کارساز باشد. حال اگر وضعیت مذکور را با سال ۴۲۱ ه‌.ق و روزهای آخر حیات سلطان محمود و دستور او مبنی بر به نمایش‌ گذاشتن همه خزاین ارزشمند و کثیری که از مناطق مختلف از جمله هند به دست‌ آورده بود مقایسه کنیم تفاوت‌ها آشکار می‌شود بنابرگزارش برخی از منابع یک فرسنگ در یک فرسنگ فراخی و وسعت‌ زمینی بود که هزاران صندوق پر از جواهر و مروارید و جامه‌های زربافت و عود و عنبر و شمش‌های زرین و سیمین و اجناس بلورین در آن چیده شده و به نمایش درباریان و سپاهیان و رعایا در بیرون شهر غزنه درآمده بود می‌توان همچنین آ‌ن را یا با آخر دوره سلطان‌ مسعود و گزارش بیهقی و گردیزی از مبالغ هنگفتی که فقط در تزئین و تجمل یکی از کاخ‌های او یعنی«کاخ نو»مورد استفاده قرار گرفت مقایسه کنیم به این ترتیب بهتر روشن خواهد شد که دولت غزنوی در مدت مذکور از لحاظ اقتصادی از کدام جایگاه به آن موقعیت ارتقا یافته است.

آنچه مسلم به نظر می‌رسد این است که غنائم وسیع و فراوان هند، عامل‌ موثری بود در ساختن امپراتوری غزنوی. غنائم مذکور از دو طریق به دربار سلاطین‌ غزنوی سرازیر می‌شد: یکی از طریق حملات و سفرهای جنگی که از حجم و ارزش‌ بسیار بالایی برخوردار بود، دوم خراج ایالات و مناطق متصرفی و گاهی هدایا و پیش‌کش‌های اعطا شده توسط راجه‌ها و شاهزادگان هندی. هرچند خراج ایالات و شهرهای مزبور، نه نظم خراج و مالیات مرسوم ایالت‌های تابعه امپراتوری در ایران را داشت و نه به لحاظ حجم و ارزش قابل مقایسه با غنائم جنگی بود. اما حقیقتا نمی‌توان از خراج یا مالیات نامنظم ولی چشمگیر ایالت‌های هند نیز چشم‌پوشی کرد. البته نظم خراج‌ مولتان در میان ایالت‌های هند یک استثنا بود چرا که آن شهر به لحاظ نزدیکی به غزنه‌ نسبت به شهرهای دیگر شمال هند، سلاطین غزنوی را قادر ساخته بود تا خراج مقرر آن‌ را منظما دریافت کنند.