گاهشمار
آزاد شدن تلگرافخانه ایران از کنترل انگلستان
انوشیروان کیهانی زاده- سالها پس از حذف قاجاریه از سلطنت و لغو موافقتنامه تقسیم ایران میان انگلستان و روسیه به دو منطقه تحت نفوذ، ۲۸ بهمن سال ۱۳۱۰ تلگرافخانه ایران از قید کنترل موسسه انگلیسی «تلگراف هندوستان» آزاد شد و استقلال یافت. شاید هم این گذشت انگلستان به خاطر دریافت لقمه بزرگتری یعنی تمدید قرارداد نفت در سال میلادی بعد بود که ضمن آن بر منطقه قرارداد و مدت آن افزوده شد و ملت ایران سالها بعد با یک تلاش همگانی موفق به لغو این قرارداد و ملی کردن نفت خود شد.
نفوس ایران و جمعیت تهران
در سال ۱۳۱۹
سرشماری از نفوس ایران در سال ۱۳۱۹ از ۲۸ بهمن این سال (۷۰ سال پیش) آغاز شد و چند روز ادامه داشت. نتایج این سرشماری دوازده روز بعد (دهم اسفند) در روزنامهها انتشار یافت. طبق اطلاعیه رسمی منتشره، جمعیت ایران در آن سال ۱۸ میلیون و ۳۳۹ هزار نفر بود. در این اطلاعیه، جمعیت شهر تهران ۵۴۰ هزار تن ذکر شده بود.نتایج این سرشماری، دولت وقت را نگران افزایش جمعیت تهران کرد و تصمیم به تدوین یک رشته ضوابط برای محدود کردن مهاجرت به تهران گرفت ازجمله مشروط کردن نقل مکان و انتقال مراکز برخی از سازمانهای دولتی و پارهای از مدارس تعلیمات عالی به شهرهای دیگر، که اشغال نظامی ایران در شهریور ۱۳۲۰ همه این برنامهها را متوقف کرد و به بایگانی سپرد.
شادی از بسته شدن
کنسولگریهای انگلستان
معتمدان محلی چند شهر بزرگ کشور که از جانب همشهریان خود در تهران اجتماع کرده بودند ۲۸ بهمن ۱۳۳۰ در نامهای به دکتر مصدق [رییس وقت دولت] خواستار آن شدند که یکم بهمن (۲۱ ژانویه) روز ملی و تعطیل عمومی اعلام شود. به تصمیم مصدق، در این روز کنسولگریهای انگلستان در ایران بسته شده بود و به این مناسبت مردم در سراسر کشور دست به شادمانی و برپاکردن مجالس جشن و سرور زده بودند که تا سه هفته ادامه داشت، زیرا که ایرانیان خاطرات تلخی از مداخله این کنسولگریها در امور وطن به ویژه پس از تقسیم ایران میان روسیه و انگلستان به دو منطقه نفوذ و استقرار نیروهای نظامی این دو کشور داشتند. به اتکای همین حمایت مردمی، دکتر مصدق ۲۴ مهر ماه ۱۳۳۱ همه روابط ایران با انگلستان را قطع کرد و در مجلس اعلام کرد: ما روابط گرگ با میش را نمیخواهیم. در طول تاریخ، از رابطه با لندن رنجهای فراوان بردهایم. انگلستان مثل هر امپریالیست دیگر نمیخواهد ملل ضعیف رشد و ابراز وجود کنند و بنابراین داشتن رابطه با چنین دولتی منطقی نمیتواند باشد. مروری بر تاریخ ۱۵۰ ساله اخیر نشان میدهد که برای ما ایرانیان، حضور فرستادگان انگلستان جز توطئه، تشبّث و مداخله ثمری نداشته است. ما میخواهیم باهدف بازگشت به عظمت گذشته، رشد کنیم و روی پای خود بایستیم و خودمان باشیم که با داشتن رابطه با انگلستان، تحقق این آرزو امکان پذیر نخواهد بود.مجلس اقدام دکتر مصدق را با کف زدن و ابراز شادمانی تایید کرده بود. قطع رابطه با انگلستان تا پس از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ ادامه داشت.
مرگ امپراتور روم با گاز زغال
فلاویوس کلادیوس ژوویانوس (ژوویان) ۱۷ فوریه سال ۳۶۴ میلادی در راه بازگشت به ایتالیا، در آناتولی غربی (جنوب غربی ترکیه امروز) «گاز زغالی شد» و درگذشت. ژوویانوس ۲۶ ژوئن سال ۳۶۳ پس از مرگ ژولیان که در جنگ با شاپور دوم ـ شاه وقت ایران از دودمان ساسانیان - مجروح و براثر شدت جراحت وارده درگذشته بود به سمت امپراتور انتخاب شده بود. درباره علت مرگ ژوویان؛ روایات، متعدد است. بیشتر مورخان نوشته اند که چون به رغم مخالفت افسران ارتش روم، به شاپور دوم ـ شاه ساسانی ایران- امتیاز فراوان داده بود طبق نقشه این افسران در اثنای خواب، زغال نیمسوز به خوابگاهش برده و او را با [گاز زغال] مسموم کرده بودند. برخی هم مرگ او را بر اثر گاز زغال، ولی به سبب بیمبالاتی [نه توطئه] نوشتهاند. چند مورخ نیز نوشتهاند که با گاز زغال خودکشی کرده بود. ژوویانوس در مسیر قسطنطنیه عازم بازگشت به شبه جزیره ایتالیا بود که درگذشت و ۹ روز بعد ـ ۲۶ فوریه والنتینیان (والنتینیانوس) ۴۳ ساله به امپراتوری روم انتخاب شد. والنتینیان یک ژنرال رومی بود که در کنار ژولیان و ژوویان با ارتش ایران جنگیده بود. بسیاری از مقامات رومی و پاره ای از افسران ارتش این کشور از امتیازاتی که ژوویان به ایران داده بود و ایران را به صورت ابرقدرت برتر در جهان در آورده بود راضی نبودند. ژوویان پذیرفته بود که از همه اراضی مورد ادعای ایران در شرق مدیترانه خارج شود و در امور ارمنستان مطلقا مداخله نکند و به ایران غرامت مالی بدهد و هرسال نیز مبلغی به ایران بپردازد تا مانع عبور اقوام با تمدن عقب مانده از کوههای قفقاز شمالی و ورود به قلمرو روم شود.ژوویان یکی از افسران ارتش در حال عقب نشینی روم از برابر ایرانیان بود که سمت ژولیان را به دست آورده بود. ژوویان که قبلا به مسیحیت گراییده بود با حمایت افسران مسیحی ارتش روم به سمت امپراتور انتخاب شده بود و بی درنگ به شاپور دوم پیشنهاد ترک مخاصمه داده و شرایط شاپور دوم (ذوالاکتاف) را که به او دیکته شده بود نوشته و امضا کرده بود تا بتواند بقیه لشکریان رومی را از کشته شدن یا اسارت نجات دهد. ایرانیان نظامیان اسیر را به کار اجباری در امور عمران کشور میگماردند و برخلاف سایر ملل آنان را به صورت برده نمیفروختند و در نیمه دوم عمر پس از این که مطمئن میشدند که دیگر قادر به جنگیدن نخواهند بود آزادشان میکردند.
ارسال نظر