روایت دیگر
پیامدهای انقلاب شوروی در رابطه با ایران
سهیلا ترابی فارسانی- تجار همدان بر لزوم افزایش صادرات و بالا بردن کیفیت تولید محصولات زراعی و دامی و تقویت صنعت قالیبافی و بهبود شرایط حملونقل و ایجاد راهآهن اشاره کردند. نهضت اقتصاد قزوین با حضور شصت و چهار نفر از تجار تشکیل شد. این جمعیت بعد از گردهمایی و ایجاد تشکل، در هر هفته یک شب و در صورت لزوم دو شب به تناوب جلسههایی برگزار میکردند. هر بار جلسه در منزل یکی از تجار برگزار میشد. تعداد افراد حاضر در یکی از جلسههای این جمعیت در حدود دویست و هفتاد نفر ذکر شده است. «جمعیت نهضت اقتصاد قزوین»، طی بیانیهای مواضع خود را اعلام کرد:در بیانیه این جمعیت از کسری صادرات ایران نسبت به واردات، عملکرد انحصارطلبانه موسسههای تجاری شوروی که آنان را به «سرمایهداران حریص دول کاپیتالیزم» تشبیه کردهاند، سخن رانده شد. در پایان این بیانیه از پیشنهادهای نهضت اقتصاد گیلان حمایت شده است و از دولتمردان خواسته میشود در اجرای مفاد آن کوشا باشند. آنان همچنین از دولت مستوفی حمایت کردند و ماندگاری آن را برای به جریان افتادن قرارداد تجاری ایران و شوروی ضروری دانستند و سقوط دولت وی را موجب تعلل در این امر دانستند. اداره نظمیه قزوین در گزارشی به اداره حکومتی، به تجمع سه هزار نفری تجار و کسبه در مسجد قزوین، بیان نطقهای مفصلی در مورد تجارت ایران و شوروی، پخش بیانیههای نهضت اقتصاد تبریز، تهران و گیلان اشاره کرده است. همچنین تلگرافهایی که از سوی این جمعیت به شاه، مجلس و رییسالوزرا مخابره شده بود برای حاضران خوانده شد. در این گزارش آمده است: «در خاتمه اهالی را به اقدامات سریعه هیات معظم دولت امیدوار نمود و مجلس با حسن مراقبت ماموران پلیس با کمال نظم اختتام یافت.» مورد ذکر شده و لحن به کار رفته در دیگر گزارشها نیز حاکی از نوعی اعتماد و همکاری با دولت است که پیش از این نیز به آن اشاره شد. تجار خراسان نیز در حمایت از دیگر تجار، «جمعیت نهضت اقتصاد خراسان» را تشکیل دادند. آنان در بیانیه خود به تشریح عملکرد تجاری دولت شوروی پرداخته و مفاد عهدنامههای مابین دو کشور را بررسی کردند. تجار در بیانیه خود ضمن نام بردن از تجارتخانههای روسی پرسساخار، روسپرس، خلپوم، ونشتورک، سانترسایوز، پرسآزنفت، ترکشست سندیکا، روسترانزیت، روسپرسبانک، دوبروفلوت، ترکپرت و غیره.» که در تمام ایالات و ولایات ایران پراکنده بودند، به چگونگی عملکرد آنها اشاره میکنند که از طریق این تجارتخانهها «مالالتجاره روسیه مانند سیل به ایران وارد شده» ولی اجازه صدور کالاهای ایرانی داده نمیشود. آن مقدار محدود صادرات نیز که اجازه داده میشود به قیمت دلخواه آنها خریداری میشود. حتی در زمینه ترانزیت کالا گفته شد: «عجبتر آنکه اجناس همان مملکتی را که به ما اجازه حمل مالالتجاره به آنجا نمیدهند به وسیله موسسات خود در بازار ایران آزادانه میفروشند.»، چرا که دولت شوروی مدعی شده بود که از ترانزیت کالاهای ایران به برخی از کشورها جلوگیری نکرده است، ولی تجار تمامی این ادعاها را بیمورد دانستند. تجار خراسان در تلگرافهای خود به سران دولت، مجلس و وزارت تجارت از آنها خواستند، «بدون مراجعه به افکار عمومی تجار هیچ قسم معاهده تجارتی را رسمیت ندهد.»، آنان از مجلس شورای ملی خواستند با تشکیل کمیسیونی از منتخبان تجار در مورد قرارداد تجاری غور و بررسی بیشتری انجام دهند. این دیدگاه تجار که در انعقاد قراردادهای تجاری و سیاستگذاریهای دولت، منافع و خواستهای تجار مد نظر قرار گیرد، بر این باور تجار متکی بود که نظر آنان موثر و امکان این تاثیر وجود دارد. درعینحال که این شیوه برخورد، حاکی از نوعی اطمینان و اعتمادبهنفس گروهی تجار بود.
همانطورکه در مرامنامه تجار گیلان نیز مطرح شد، نهضت اقتصاد با کسانی که به مرامنامه توافقی عمل نمیکردند، بهشدت برخورد میکرد. بهطور مثال این جمعیت با نوشتن مقاله بر ضد تجاری که با تجارتخانههای روسی وارد معامله شده بودند، آنانرا «وطنفروش» خطاب میکند. آنان با ذکر نام و موقعیت فرد خاطی، وی را «خائن و منفعتطلب» ذکر میکنند و این عمل را برای «حفظ نظامات جمعیت و اطاعت از مقررات عمومی» ضروری میدانستند. در مشهد نیز گزارشی در مورد مخالفت برخی تجار قفقازی داده شد که در حجره حاج غلامرضا جمعشده و با موضع عمومی تجار در مورد بحران تجارت ایران و شوروی مخالفت و تلگراف اتحادیه تجار خراسان را پاره و به آنان توهین کردند. اتحادیه به دربار و شاه تلگرافی فرستاده، خواهان مجازات آنان شدند. و در تلگرافی به مجلس، هیات دولت و اتاق تجارت اعلام نمودند که هرگونه اظهار نظر، نامه یا بیانیهای که بهغیراز طریق اتحادیه تجار و نهضت اقتصاد از سوی تجار منتشر شود. «خلاف و منسوب به جامعه ایرانی نیست.» این مساله حاکیاز آن است که سرانجام در بین تجار نیز چند تنی وجود داشتند که منافع خود را بر منافع عمومی ترجیح میدادند ولی این تعداد معدود نیز که بیشتر تجار متوسط و دلالهای روابط با تجارتخانههای روسی بودند، در روند کلی حرکت همگون تجار تاثیری نداشت. نهضت اقتصاد تبریز پس از وصول تلگرافها و بیانیههای نهضت اقتصاد گیلان و دیگر شهرها به تشکیل این جمعیت در تبریز اقدام کرد. گروهی از تجار مسلمان و مسیحی تبریز طی برگزاری جلسههایی، هیات مدیره دوازده نفری انتخاب کردندو برای شهرهای کوچک آذربایجان نیز «دستورهای لازم» معین کردند. نهضت اقتصاد تبریز طی تلگرافی به مجلس شورای ملی، علت تعلل مجلس در وضع «قانون مقابله به مثل» با دولت شوروی را پرسش کرد و لزوم انعقاد هرچه زودتر قرارداد تجارتی را متذکر شد. تلگرافهای متعددی مابین جمعیت نهضت اقتصاد تبریز با دیگر شهرها مبادله شد.
ادامه دارد
ارسال نظر