نان در دهه 60 گران نشد

بهزاد نبوی در دهه ۱۳۶۰ نقش ممتازی در سپهر سیاست ایران داشت. او که معاون اجرایی شهید رجایی‌ بود در دولت موسوی نیز در همین نقش و از گردانندگان اصلی ستاد بسیج اقتصادی بود. بهزاد نبوی بعدها وزیر صنایع سنگین شد و این منصب را تا زمان روی کار آمدن دولت اول‌ هاشمی‌رفسنجانی در اختیار داشت. نبوی از چپ‌گرایان مذهبی بود که به اقتصاد دولتی در زمان جنگ اعتقاد کامل داشت. وی در مصاحبه مطبوعاتی و رادیو و تلویزیونی این باور را بیان می‌کند.مهندس بهزاد نبوی، وزیر مشاور در امور اجرایی، سرپرست دفتر هماهنگی بیانیه الجزایر و سرپرست ستاد بسیج اقتصادی، در یک مصاحبه مطبوعاتی و رادیو تلویزیونی، به سوالات خبرنگاران در زمینه توزیع و کمبود کالا و نیز مسائل مربوط به اجرای بیانیه الجزایر پاسخ گفت.

که به‌نقل از روزنامه کیهان روزدوشنبه ۱۲بهمن‌ماه ۱۳۶۰ متن مصاحبه را می‌خوانید.

وزیر مشاور در ابتدای مصاحبه در زمینه مشکلات موجود بر سر راه تامین نیازمندی‌های خانواده‌ها و احتکار و کمبود اظهار داشت: در شرایط فعلی، نباید انتظار داشت که معجزه‌ای صورت بگیرد و تمام کمبودها از بین برود. کمبودها ناشی از این است که ما بسیاری از نیازهای اساسی جامعه را از طریق واردات به طور مستقیم یا غیرمستقیم تامین می‌کردیم که به صورت مستقیم آن، کالاهایی است از قبیل برنج، روغن، گندم، تخم‌مرغ، گوشت، مرغ و همه آن چیزهایی که شما امروز برای دریافت آن در صف می‌ایستید، حتی سیگار مانند سیگار بهمن و آزادی و الان چون کمبودهایی در زمینه واردات داشته‌ایم و سیگار وارد نشده، طبیعی است وقتی که میزان آن کم می‌شود و دریافت آن صفی می‌شود.

از آنجا که احتیاجات ما از خارج وارد می‌شود، محدودیت‌ها و صرفه‌جویی‌های ارزی و به حق دولت سبب کاهش واردات شده است. طبیعی است که زمینه‌های کمبود و گرانی به وجود می‌آید و زمینه‌هایی برای احتکار به وجود می‌آید و کارهایی هم که بشارت آن را می‌دهیم که دولت و ستاد بسیج اقتصادی در آینده انجام خواهند داد، به طور کامل مشکل را از بین نمی‌برد. مشکل وقتی از بین می‌رود که ان‌شاءا... ما به اندازه نیاز جامعه کالا بتوانیم عرضه کنیم، آن هم نه به قیمت وابستگی به نفت تنها؛ یعنی شش میلیون بشکه نفت بفروشیم و هرچه که جامعه می‌خواهد تامین کنیم، بلکه مشکل وقتی به طور کامل برطرف خواهد شد که ان‌شاءا... تولید داخلی ما بالا برود و بتواند نیازهای داخلی را تامین نماید و تا آن روز از این نوع مشکلات وجود خواهد داشت؛ خصوصا تا زمانی که جنگ را داریم و محدودیت‌های ارزی داریم و مردم با توجه به این مسائل باید با قضایا برخورد کنند. این تصور غلط است که چون مردم در صف می‌ایستند، برای مرغ و تخم‌مرغ، پس ما مرغ و تخم‌مرغ فراوان داریم و در سردخانه‌های محتکرین وجود دارد، این طور نیست؛ بلکه مساله این است که مصرف مرغ و تخم‌مرغ ما بیش از میزان موجود است. به هر حال بسیاری از عواملی که سبب گرانی، کمبود و احتکار می‌شود، مربوط به کمبود عرضه نسبت به تقاضا است و این کمبود را هم عمدتا بایستی از طریق واردات جبران کنیم و این به مصلحت کشوری که در حال جنگ است نخواهد بود، زیرا احتیاج داریم به اسلحه و مهمات و تجهیزات نظامی و خرج کردن ارز در آن نوع بخش‌ها، خدای نکرده! خللی در کار جنگ به وجود می‌آورد.

احتکار و راه مبارزه با آن

سرپرست ستاد بسیج اقتصادی در مورد احتکار و شیوه مقابله با آن گفت: مساله احتکار همان طور که می‌دانید مساله‌ای مهم است. همین که ثبت و سفارش یک کالا از طریق وزارت بازرگانی متوقف می‌شود، فردای آن روز این جنس در بازار نایاب می‌شود. واضح است که این جنس در عرض یک روز تمام نمی‌شود. محتکرین و سودجویان آنها را انبار می‌کنند و بعدا به تدریج آنها را به بازار می‌آورند و این مساله توسط دادگاه‌ها و قوه قضائیه علی‌القاعده پی‌گیری می‌شود. خبرهایی هم در روزنامه‌ها در این مورد می‌خوانیم، اما راه حل اساسی این مساله در این شرایط بحرانی و جنگی صرفا گرفتن دو محتکر و جریمه کردن آنها نیست. دولت باید روش‌های اساسی برای توزیع در نظر بگیرد و به مرحله اجرا در آورد. منطبق با این شرایط ویژه، ما هم در پی این هستیم که چه کالاهایی را دولت باید کنترل کند، زیرا همیشه سیاست دولت بر این بوده است که کالاهای اساسی را که مورد نیاز عموم مردم است در حدی که داریم بین همه به طور عادلانه و با قیمت ثابت توزیع شود.ممکن است این حداقل کم باشد، اما مردم مسلمان ما توجه دارند که کمبود در هر جنگی هست و باید با کم ساخت، ولی همان کم، اگر به طور عادلانه و با قیمت ثابت به دست مردم برسد راضی خواهند بود. کالاهای اساسی هم مشخص هستند و کالاهایی هستند که از نظر قیمت سهم عمده‌ای را در هزینه زندگی یک خانوار دارند و از نظر اهمیت در زندگی اساسی هستند؛ مثلا امروز اگر مبل و صندلی گران شود، یک کالای اساسی و ضروری نیست و مردم می‌توانند روی زمین بنشینند، اما اگر نان گران شود، نان رزق و روزی مردم است.

تلاش دولت این است که قیمت این قبیل کالاها ثابت بماند و با یک حداقل ممکن به دست مردم برسد. در این رابطه نیاز به کمک مردم داریم و همه اقشار باید به دولت کمک کنند که قاطعانه این سیاست‌ها را به اجرا در آوریم.

تخلفات آمریکا

سرپرست دفتر هماهنگی بیانیه الجزایر در زمینه موفقیت در اجرای این بیانیه و تخلفات آمریکا از انجام تعهدات خود اظهار داشت: آن چه که مسلم است، آمریکا تخلفات زیادی نسبت به بیانیه الجزایر کرده است که این تخلفات از طرف دولت ایران در داوری مطرح شده است و قرار است خارج از نوبت رسیدگی شود. دستاوردهای ما بعد از بیانیه، چهارمیلیارد دلار از پول‌هایمان است که وصول کرده‌ایم. همان طور که می‌دانید حدود ده‌میلیارد یا بیشتر و نزدیک یازده‌میلیارد دلار آن جا داشته‌ایم که البته روزی که بیانیه را امضا کردیم، مشخص نبود چه قدر پول آنجا داریم. به هر حال، حدود چهارمیلیارد دلار نقدا از این ده‌میلیارد را دریافت کردیم. حدود ۳ و نیم تا چهار میلیارد دلار وام‌های حال شده بود که پرداختیم. یک‌میلیارد دلار هم الان توی حساب دولت الجزایر در لاهه است و حدود یک‌ونیم میلیارد دلار هم باز به حساب دولت الجزایر در لندن است که بخشی از این ۵/۱میلیارد دلار متعلق به آمریکا است و بخشی از آن متعلق به ما است؛ منتها در این مورد اختلاف وجود دارد و روی آن هم ما دعوی داریم با آمریکا که داریم روی آن کار می‌کنیم. در واقع از پولی که می‌بایست علی القاعده در ابتدای امضای بیانیه به دست ما می‌آمد و حدود پنج‌ونیم‌میلیارد دلار بود، حدود چهار میلیارد آن به دست ما رسیده است و ۵/۱میلیارد آن هم توی حساب دولت الجزایر است که دولت ایران می‌تواند پس از حل این اختلاف یا بعد از ارجاع آن به دادگاه داوری بین‌‌المللی آنها را وصول کند (البته این ارقام تخمینی است و روی آنها هم اختلاف است).البته اگر در دادگاه ببازیم و تمام دعاوی آمریکا علیه ما حق باشد و همه دعاوی ما علیه آمریکا غلط باشد (که این امر محال است) هیچ از این پول‌ها گیرمان نمی‌آید، اما ما امیدواریم و مطمئنیم که خیلی از این پول‌ها را به دست بیاوریم و خیلی بیشتر از این را به دست می‌آوریم. این قسمت از بیانیه الجزایر است.

قسمت دوم، راجع به اموال و دارایی‌های ایران در آمریکا است که یکی از تخلفات آمریکا هم همین است که اموال و دارایی‌های ما را تا به حال پس نداده است. البته این را توضیح بدهم که بهانه‌هایی در این موارد می‌آورند؛ مثلا جنسی که ما در فرودگاه داریم و آماده است برای حمل به ایران، می‌گویند شما بیایید و دویست‌هزار دلار هزینه انبارداری بدهید و آن را ببرید. بر سرهمین مسائل مدت‌ها بحث و گفت‌وگو می‌شود، ولی ما امیدواریم که در روزها و ماه‌های آینده بتوانیم این اموال و دارایی‌ها را به ایران منتقل کنیم. خوشبختانه بعد از یک سال و اندی، امروز می‌توانیم بگوییم که لیست و قیمت آنها مشخص شده است و در دست ما است.

مطلب دیگری که قرار بود بر طبق بیانیه‌ الجزایر انجام شود، تشکیل داوری و ارجاع دادخواست‌های طرفین به داوری مرضی الطرفین است. در ابتدای امضای بیانیه، تصور خود ما این بود که ما هیچ نوع دعوی مدون و مستدل علیه آمریکا نداریم، چون آن موقع هیچ سازمان ایرانی علیه آمریکا اقامه دعوی نکرده بود، زیرا یک بلبشویی بعد از انقلاب اسلامی بود که دستگاهی هنوز به کار نیفتاده بود و هیچ کس نمی‌دانست چی به چی است. در آن شرایط تصور ما این بود که دعوی‌ها عمدتا از طرف آمریکا مطرح می‌شود. تصور خود آمریکا هم چنین بود. حتی تا روزهای آخر همین طور فکر می‌کردند و این را بگویم که تقریبا تا آخر شهریور ماه هم ما حتی یک دادخواست علیه آمریکا تنظیم نکرده بودیم و نداشتیم، چون باز به خاطر اشکالاتی که در داخل داشتیم، تغییرات دولت‌ها، جابه‌جایی‌ها و غیره، دفتر هماهنگی بیانیه الجزایر یک وضع باثباتی پیدا نکرده بود، ولی با تلاش شبانه روزی و خستگی‌ناپذیری که برادران ما در دفتر بیانیه‌ الجزایر از شهریور ماه یعنی بیست شهریور ماه آغاز کردند تا اواسط دی که آخرین روزی بود که می‌توانستیم دادخواست‌های خود را به دادگاه لاهه بدهیم درعرض این مدت کوتاه و در حدود چهار ماه، دولت ایران توانست بیشتر از ۱۵۰۰ تا ۱۶۰۰ دادخواست علیه آمریکا تهیه کند که حدود ۴۶۴ دادخواست که میزان آنها مشخص شده است بیش از ۳۲میلیارد دلار ادعا علیه آمریکا است و بسیاری از این دادخواست‌ها در روز آخر با یک هواپیمای دربست از ایران به لاهه در ۲۹ صندوق حمل شد، به طوری که خیلی از محافل بین‌‌المللی و خیلی از کسانی که آنجا بودند و در جریان قضیه قرار گرفتند، تعجب می‌کردند.

دادخواست‌ها

شنیدم که یکی از روزنامه‌های خارجی گفته است که در ایران کار بیانیه را گروه‌های زیرزمینی می‌کردند، چون تا آن موقع و تا لحظه‌ آخر، تصور نمی‌کردند که ایران هم دادخواستی علیه آمریکا بدهد. اگر دیده باشید خبرهای روزهای آخر روزنامه‌های خارجی این بود که آمریکا سه‌هزار و اندی دادخواست علیه ایران داده و ایران فقط چند دادخواست علیه آمریکا داده است.

طرف مقابل که اوایل به نظر می‌رسید دادخواست‌های زیادی داشته باشد تا آنجا که ما اطلاع داریم حدود ۲۹۰۰ دادخواست زیر ۲۵۰هزار دلار دارد که کل این دادخواست‌ها از دویست‌میلیون دلار تجاوز نمی‌کند و حدود ۸۰۰ دادخواست بزرگ دارد که مبلغ آن حدود ۸میلیارد دلار است و این مساله سبب شگفتی شده و خود ما هم واقعا تعجب کردیم، زیرا اطلاعات کم داشتیم و نمی‌دانستیم چه قدر از آمریکا طلب داریم و تا چه میزان می‌توانیم ادعا کنیم و الان خوشبختیم که می‌توانیم در دادگاه لاهه با دست خیلی پر وارد شویم و ان‌شاءالله در موارد متعددی بتوانیم احقاق حق کنیم و حقوق پایمال شده ملت مسلمان خود را از آمریکای جهانخوار بگیریم.