برنامههای عمده طرح عمران خوزستان-۳
شروع تازهای برای تولید شکر در خوزستان
توسعه فعالیتهای مرتبط با تولید شکر در خوزستان با استفاده از نیشکر این روزها در این استان جای خود را باز کرده است و کارخانههای متعدد طرح توسعه نیشکر اکنون فعالیت دارند، اما این اتفاق پیشینهای دارد که احمدعلی احمدی آن را در نقل خاطراتش توضیح میدهد.
وی ابتدا از مخالفت مالکان اراضی در این استان میگوید که نگران از دست دادن قدرت و ابهت خود بودند و پس از آن به رقابت شرکتهای غربی اشاره میکند و در بخشی از خاطراتش به موضع سازمان برنامه و بودجه میرسد. براساس گفتههای وی، مقرر شده بود در سال ۱۳۴۳ به میزان ۲۰هزار تن شکر از نخستین کارخانه به دست آید...
مشکلات کار
یکی از مسائل طرح آبیاری آزمایشی دز این بود که اکثر سازمانهای دولتی خود را نسبت به طرح بیگانه میدانستند و به علل مختلف آن طوری که باید همکاری نمیکردند.
علت وجودی طرح آبیاری آزمایشی دز این بود که تمامامور عمرانی مانند جاده سازی، بهداشت، کانال سازی، آموزش ابتدایی و ایجاد مدرسه، احداثایستگاه تحقیقاتی و سایر نیازمندیهای تولید کشاورزی در چارچوب یک برنامه جامع و وابسته به هم انجام گیرد. به همین جهت دولت بودجه و نیروی انسانی کافی در اختیار سازمان گذاشته بود. بااین کهاینامور به طور موقت و نمونه انجام میگرفت، معهذا دستگاههای دولتی معترض بودند که سازمان در کارهای آنها دخالت میکند. هرچه به آنها گفته میشد که این برنامه آزمایشی است و لازم است کلیه امور عمرانی برای هماهنگی تحت نظر یک سازمان انجام گیرد و بودجهای که برای طرح تنظیم شده به تصویب سازمان برنامه رسیده است نیز موید همین مطلب است و بالاخره وقتی طرح کامل شد اداره هر قسمت آن به دستگاههای مربوط دولتی واگذار خواهدشد، سودی نداشت. اعتراضهای بیپایه دستگاههای دولتی بجایی رسید که عدهای ازکارشناسان سازمان برنامه مامور شدند که از طرح آبیاری آزمایشی دز بازدید و نسبت به انجام کارهای عمرانی اظهار نظر کنند. بعد ازاین که کارشناسان امر به دزفول رفتند و از محل بازدید نموده و گزارش خود را ارائه دادند، جلسهای در دفتر صفی اصفیا مدیرعامل سازمان برنامه با حضور کارشناسان امر و مسوولان مربوط سازمان برگزار شد. پس از مذاکرات مفصل، مدیرعامل سازمان برنامه تصویب کرد که سازمان آب و برق خوزستان کمافی السابق تا خاتمه کار طرح آبیاری دز رأسا به ادارهامور مربوط بپردازد. باید گفته شود که با شکیبایی و ملایمت به تدریج نزدیکی بیشتری با کارکنان سایر دستگاههای دولتیایجاد شد و همکاری آنان جلب گردید.
مشکل دیگر در شروع عملیات عمرانی مالکان اراضی بودند. بسیاری از آنها فکر میکردند که طرحی که توسط سازمان آب و برق خوزستان انجام میشود از نفوذ آنان در منطقه خواهد کاست. به همین جهت بعضی از مالکان از طریق ارسال نامه به مقامات رسمیو حتی به بانک جهانی و خراب کردن ذهن کشاورزان سعی میکردند اجرای برنامه عمرانی را به تاخیر بیندازند. برای مثال گاهی جلوی کار پیمانکاران جاده سازی یا کانالکشی را میگرفتند یا همان طوری که گفته شد، به کشاورزان میگفتند از دادن کود شیمیایی اوره، به مزارع خودداری کنند، زیرا این کود مادهای شیطانی است و مزارع آنها را بیبرکت میکند.
مساله اساسی دیگر کارشناسان بانک جهانی بودند که با تمام هزینهای که برای سد و کانالکشی شده بود، راضی نمیشدند که شبکه آبرسانی توسعه یابد و همه ۱۲۵هزار هکتار را دربرگیرد.
خوشبختانه پس از مدتی مسوولان امر، وقتی مشاهده کردند در صورتی که برنامه توسعه نیابد از اراضی قابل کشت استفاده نخواهد شد و آب پشت سد بی مصرف خواهد ماند، تصمیم گرفتند با وجود اعتراض بانک جهانی شبکه آبرسانی را توسعه دهند.
طرح نیشکر هفت تپه
برنامه احیای کشت نیشکر درخوزستان درحوالی سال ۱۳۰۹ در نزدیکی اهواز شروع شد، ولی چون اراضیای که در آن نیشکر کشت شده بود قلیایی بود و شست و شو نشده بود، نتیجه مطلوب حاصل نگردید. در سال ۱۳۳۲ سازمان خواروبار جهانی(FAO) بهاین نتیجه رسید که اراضی خوزستان برای کشت نیشکر مناسب نیست و صرف هزینه برای کشت نیشکر دراین اراضی بیهوده است. مقارن همانایام، شرکت ژاپنیای پیشنهاد کرد که مزرعه نیشکر بصورت نمونه به وسعت ۲۵۰۰ هکتار و آسیابی برای خردکردن هزار تن نی در روز احداث کند و اگر طرح نمونه موفق شد، کشت نیشکر در ۶۶هزار هکتار گسترش داده شود و کارخانهای با ظرفیت تهیه ۲۰۰هزار تن شکر در سال ساخته شود.
سازمان برنامه از شرکت عمران و منابع خواست که گزارش سال ۱۳۳۲ سازمان خواروبار جهانی و گزارش شرکت ژاپنی را مطالعه کند و نظر بدهد. شرکت عمران و منابع در سال ۱۳۳۷ پس از مطالعه گزارش نامبرده و اظهار نظر دکتر کارلوس شاردون (Carlos Chardone)، که از کارشناسان مشهور نیشکر در جهان بود، اعلام کرد که کشت نیشکر در اراضی شمال خوزستان، نزدیک شوش، امکان پذیر است و پس از مدتی مطالعه روی زمینهای مناسب برای تولید نیشکر زمینی به وسعت دههزار هکتار در جنوب شرقی شوش، زیر طرح آبیاری دز بین رودخانههای کرخه و دز، انتخاب کرد. سازمان برنامهاین اراضی را از مالکینش، نظام السلطنه مافی، شیخ خلف حیدری و یک نفر ازایل سگوند، خرید. اجرای طرح نیشکر درخوزستان از طرف شرکت عمران ومنابع به شرکت رالف پارسونز(Ralph Parsons) لس انجلس با مشارکت شرکت بروئر(Brewer) که مرکز آن در هاوایی بود و مزارع بزرگ نیشکر و کارخانه قند در اختیار داشت، واگذار گردید و در سال ۱۳۴۰شرکت بروئرمستقیما مجری طرح شد. طرح اولیه نیشکر شامل کشت نیشکر در ۵هزار هکتار و ساختن کارخانه جهت خردکردن ۰۰۰/۳تن نیشکر در روز و تولید سیهزار تن شکر تصفیه شده در سال بود. برای تعیین گونههای مناسب نیشکر، بیش از یک صد گونه قلمه نیشکر از کشورهای پاکستان، هندوستان، آفریقای جنوبی و آمریکا مورد آزمایش قرارگرفت و چندگونه مناسب انتخاب و ازدیاد شد. بدین ترتیب پس از ۸۰۰ سال، در سال ۱۳۴۰ برای اولین بار ،۰۰۰/۱۲تن شکر مرغوب از نیشکر خوزستان بدست آمد، ولی، براثر پایین بودن محصول در هکتار، میزان پیشبینی اولیه که تولید ۰۰۰/۱۵تن شکر بود بدست نیامد. در سال ۱۳۴۳ سطح زیر کشت به بیش از ۰۰۰/۴هکتار رسید، اما با وجود افزایش شکر کارایی تولید به میزان پیشبینی شده نرسید. علل آن را میتوان بشرح زیرخلاصه نمود.
۱ - کارشناسان خارجی تجربه کافی برای کشت آبی در شرایط خوزستان نداشتند.
۲ - شیوه شستوشوی زمین برای پایین آوردن میزان نمک خاک به گونه صحیح انجام نگرفته بود.
۳ - درباره گونههای زود رس نیشکر مقاوم به سرما و دارای بازدهی بالا بررسی کامل انجام نگرفته بود.
در مدتی که شرکتهای پارسونز و بروئر مجری طرح بودند، همان طور که قبلا گفته شد، سازمان میکوشید که تحصیل کردههای جوان ایرانی از دانشگاههای داخلی و خارجی به استخدام طرح نیشکر درآیند تا بدین طریق هم به تدریج کادری برای طرح تهیه شود و هم سازمان بتواند ایرانیان جوان را جایگزین کارشناسان خارجی کند. از آنجا که پیشبینیهای شرکت بروئر درباره میزان برداشت نیشکر در هکتار چند بار اشتباه از آب درآمد و ضمنا برنامه جدی برای تربیت کادر فنیایرانی از طرف شرکت بروئر به عمل نیامده بود، سازمان به شرکت عمران و منابع اطلاع داد که به هیچ وجه از طرز کار شرکت بروئر راضی نیست. ما، در اثر مطالعاتی که با همکاری دکترکوبی شوجی(Kobe Shoji)، یکی ازکارشناسان بنام نیشکر که در استخدام شرکت بروئر بود، انجام داده بودیم میدانستیم که امکان افزایش تولید محصول درهر هکتار وجود دارد، اما رییس طرح نیشکر دستاوردهای رییس قسمت پژوهشهای طرح، یعنی کوبی شوجی
(Kobe Shoji)، را که کارمندش بود درنظر نمیگرفت. با توجه به مراتب فوق به شرکت عمران و منابع اطلاع داده شد که به قرارداد شرکت بروئر خاتمه داده شود.
شرکت عمران و منابع با خلع ید شرکت بروئر موافق نبود، لذا اقدامی جدی برای پیدا نمودن شرکت دیگری که بتوانداین کار را انجام دهد نکرد. به ناچار سازمان رأسا با تحقیق و اعلان در روزنامههای بینالمللی با چند شرکت خارجی تماس گرفت و از یکی از آنها دعوت کرد که برای بازدید از طرح نیشکر و ارائه پیشنهاد بهایران بیاید. بدین ترتیب شرکتی هلندی که تجربه زیادی در کشت نیشکر در آفریقا داشت به ایران آمد. این شرکت پس از مدتی مطالعه پیشنهادی برای انجام کار به سازمان داد. سازمان نتیجه مطالعات شرکت هلندی را به شرکت عمران و منابع اطلاع داد که مراتب را به اطلاع شرکت بروئر که در انتظار نتیجه مذاکرات سازمان با شرکت هلندی بود برساند.
شرکت بروئر که به هیچ وجه نمیخواست قرارداد خود را از دست بدهد حاضر شد با سازمان در همه زمینهها همکاری کند، و از سازمان درخواست کرد که مدتی به او وقت داده شود که پیشنهاد خود را ارائه کند. سازمان با این پیشنهاد موافقت کرد، چون، اگرچه پیشنهاد شرکت هلندی از نظر هزینه در حدود ۳۰درصد از شرکت بروئر کمتر بود، اما نکاتی درآن مورد پسند سازمان نبود. از سوی دیگر، جابجا کردن کارمندان خارجی و فسخ قراردادشان مستلزم هزینههای اضافی بود که بیش از مبلغ صرفهجوییهایی بود که در پیشنهاد هلندیها منظور شده بود.
پس ازمدتی شرکت بروئر توسط شرکت تابعهاش (Hawaiian Agronomics International)پیشنهاد بسیار مناسبی برای ادامه برنامه طرح نیشکر هفت تپه داد و قبول نمود با هزینه کمتر از شرکت هلندی کار را انجام دهد. با درنظرگرفتناین که کارشناسان شرکت بروئر پس از چند سال کار درخوزستان تجربه زیادی در کشت و داشت و برداشت نیشکر پیدا کرده و به شرایط کار آشنا بودند و از طرفی پیشنهادشان از نظر برنامهریزی بهتر از پیشنهاد شرکت هلندی بود، پس از جرح و تعدیل و گنجانیدن مادهای بهاین عنوان که اگر بههردلیلی، حتی بلیه آسمانی، میزان محصول شکردر سال ۱۳۴۳ از ۰۰۰/۱۸تن کمتر شود هیچ گونه وجهی بابت حقالزحمه که
۲۰/۰۰۰ دلار در سال بود پرداخت نخواهد شد، متن قرارداد را برای اطلاع نزد والتن سیمور، (Walton Seymour) که معاون صنعتی شرکت عمران و منابع نیویورک بود، فرستادیم. سیمور وقتی متوجه ماده فوق شد گفت اگر شرکت(Hawaiian Agronomics International)
این قرارداد را امضاء کند، دیوانه است.
(They are nuts) شرکت مذکور با ماده فوق و اصلاحیههایی که سازمان به عمل آورده بود موافقت کرد و کار خود را شروع نموده و برنامهای برای شستوشوی اراضی، نصب زه کشهای تنبوشهای در مزارع و به کار بردن گونههای بهتر نیشکر تنظیم کرد. کارهای لازم براساس قرارداد و برنامه تنظیمی به نحو احسن انجام گرفت.
در اینجا لازم میدانم از زحماتی که همکارم آقای کورس رجالی در تهیه قرارداد و شرکت در مذاکرات با مقامات شرکتهاوایین اگرنومیکس کشید یاد کنم.
ابتدا پیشبینی میشد که در سال ۱۹۶۴/۱۳۴۳ بیستهزار تن (۰۰۰/۲۰تن) شکر تولید شود. متاسفانه در زمستان آن سال یخبندان بیسابقهای در خوزستان شد و قسمت زیادی از مزارع نیشکر یخ زدند و محصول آن سال از ۰۰۰/۱۵تن شکر تجاوز نکرد. در نتیجه، طرح متضرر شد و شرکت Hawaiian Agronomics نیز با وجوداین که تقصیری نداشت، بر اثر مادهای که در قرارداد گنجانیده شده بود نتوانست ۲۰۰هزار دلار حقالزحمه خود را بگیرد، اما عملیات کشت و داشت و برداشت نیشکر روز به روز بهتر شد. در سال ۱۹۶۵/۱۳۴۴ براثر مساعی کارکنان داخلی و خارجی و بالا رفتن کارآیی تولید، نیشکر کافی برای تهیه ۰۰۰/۳۰تن شکر درسال تولید شد، چون معلوم شد که میتوان از همان سطح ۰۰۰/۵هکتار نیشکر لازم را برای تولید ۰۰۰/۵۰تن شکر درسال تهیه کرد، ظرفیت تولید کارخانه شکر را افزایش دادیم. پس از مدت کوتاهی طرح نیشکر به دههزار هکتار توسعه داده شد و ظرفیت کارخانه به ۰۰۰/۱۰۰تن شکر در سال افزایش یافت. در این جا لازم است گفته شود که بازده مزارع نیشکر در سال به طور متوسط به ۱۳۰ تن در هکتار رسید واین بزرگترین بازده تولید نیشکر آبی در یک دوران رشد ۱۱ماهه در دنیا بود. وقتی شرکت پارسونز، عهدهدار اجرای طرح بود، تعداد کارمندان ایرانی طرح که تحصیلات دانشگاهی داشتند از سه نفر تجاوز نمیکرد. این سه نفر هم نقش مهمیدر ادارهامور نداشتند. کارشناسان خارجی مسوول کلیه مشاغل عمده بودند. درآن موقع حتی راننده تراکتور خارجی بود. بااین که شرکت عمران و منابع از شرکت پارسونز خواسته بود که کارشناسان ایرانی را تربیت کند، شرکت در این مورد به بهانه این که در حال سازندگی است به درخواست شرکت عمران و منابع چندان وقعی نگذاشته بود. در موقع تجدید قرارداد با شرکت Hawaiian Agronomics، که از شرکتهای تابعه شرکت بروئر بود، موادی گنجانیده شد که شرکت مذکور را موظف میکرد که کارمندان ایرانی را برای عهده دار شدنامور مختلف طرح تربیت کند. بدین ترتیب از همان ابتدای اجرای قرارداد تعدادی از تحصیلکردههای ایرانی در رشتههای کشاورزی، مهندسی مکانیک، برق، حسابداری و امور اداری که به زبان انگلیسی نیز مسلط بودند، به طرح نیشکر هفت تپه معرفی شدند. ازجیمز بیتی (James Beaty)، رییس طرح نیشکر و نماینده شرکت Hawaiian Agronomics، خواسته شد که ترتیبی دهد که برای هر کاری که یک کارشناس خارجی عهده دار است، یکایرانی به عنوان معاون درحال آموزش به کار گمارده شود. ضمنا کارکنان طرح را برای تربیت در رشتههای مختلف بههاوایی و دیگر نقاط آمریکا و استرالیا اعزام داشتیم و همچنین از مدیران با تجربه خارجی و داخلی دعوت کردیم که برای کارکنان طرح کلاسهای فشرده مدیریت تنظیم کنند. بدین ترتیب تا سال ۱۹۶۵/۱۳۴۴ایرانیان در رشتههای کشت و داشت و برداشت نیشکر، تولید و تصفیه شکر، تعمیر ماشین آلات، رانندگی تراکتور و ماشینهای سنگین تربیت شوند و اداره طرح نیشکر بدست ایرانیان افتاد. باید گفته شود موفقیتی که برای اداره طرح نیشکر توسط کارشناسان ایرانی نصیب سازمان شد براثر کوشش و پشتکار کلیه کارکنان ایرانی طرح بود که میکوشیدند به جزئیات کار آشنا شوند تا خودشان بتوانند روزی راسا کار را بدست گیرند. در این زمینه باید بطور اخص از نادر حکیمی و علی اصغر شرکت نام برد.این دو درایجاد کار گروهی سهم بسزایی داشتند و توانستند از بدو خدمت در طرح نیشکر به مراحل مختلف صنعت قند سازی و کشت و داشت و برداشت نیشکر آشنا شوند و از جزئیات امور اجرایی طرح سازمان را آگاه سازند. مهندس نادر حکیمی از طرف سازمان بهعنوان معاون کارخانه قندسازی در حال کارآموزی و مهندس شرکت بهعنوان معاون قسمت مزارع نیشکر در حال کارآموزی به طرح نیشکر معرفی شدند و توانستند در مدت بسیار کوتاهی با لیاقتی که داشتند از طرف مجریان خارجی طرح به مراحل مختلف مدیریت ترقی داده شوند و سرانجام از طرف سازمان به ترتیب به عنوان رییس و معاون طرح نیشکر تعیین شوند. در این جا همچنین لازم است از وین ریچاردسن جونیور Wayne Richardson, Jr.
رییس شرکتهاوایین اگرونومیکس، که با نهایت صداقت در پیشبرد هدف سازمان همکاری نمود، یاد کرد.
ارسال نظر