گزارش محمد غرضی از نفت در سال۱۳۶۱
اخراج ۱۰۵۰ نفر و ماجرای پانآمریکن
معیارهای کامیابی یا ناکامی یک وزیر در سال ۱۳۶۱ در ایران چه بود؟ راه نشان دادن آن کدام بود؟ صورت مشروح مذاکرات مجلس شورای اسلامی نشان میدهد، در آن سالها، وزیران از مجلس وقت میگرفتند و در صحن علنی روزگار وزارتخانه خود را تشریح میکردند. در فاصله ۲ ماه از آذر تا دیماه براساس مشروح مذاکرات مجلس یک بار حسینی نمازی، وزیر وقت اقتصاد و یک بار حبیبا... عسگراولادی وزیر وقت بازرگانی در صحن مجلس حاضر شده و درباره شرایط کار خود توضیح دادند. روز سهشنبه ۲۱ دیماه ۱۳۶۱ نوبت به محمدغرضی وزیر نفت رسیده بود که به صحن علنی مجلس بیاید و گزارشی درباره مسائل مربوط به وزارت نفت ارائه کند. با توجه به آنچه در روزهای گذشته و در نقل خاطرات دکتر پرویز مینا از شرکت ملی نفت ایران و اوضاع اکتشاف، استخراج و فروش نفت ایران پیش و در آستانه انقلاب اسلامی بیان شد، سخنان محمد غرضی میتواند مورد توجه قرار گرفته و معلوم شود که در ۴ سال پس از استقرار نظام جمهوری اسلامی ایران، چه مسائل مهمی در نفت میگذشته که بالاترین مقام اجرایی در آن باره بحث کرده است. آنچه میخوانید عینا خلاصهای از صورت مشروح مذاکرات مجلس است.
... وزارت نفت از سه شرکت مختلف، شرکت ملی نفت، شرکت ملی صنایع پتروشیمی و شرکت ملی گاز تشکیل شده و هر کدام ابعادش بسیار وسیع است و در سراسر کشور فعالیت دارد. قوانینی که از ناحیه شورای محترم انقلاب صادر شده به نفت این اجازه را میدهد که بتواند فعالیتهای خودش را در زمینههای مختلف ارائه بدهد.
پرسنل
... در عرض این مدت بازسازی نیروی انسانی، ۱۰۵۰ نفر را به آنها حکم داده و تعلیق کرده و بعضا اخراج کرده و به این ترتیب حالا مطمئن هستم خدمتتان بگویم که شرکت نفت و مسائل مربوط به وزارت نفت که یک روزی از همه ابعاد سیاسیتر بود و از همه ابعاد وابستهتر بود و از همه ابعاد مورد توجه بیگانه بود، امروز در وزارت نفت فراماسونر، گروهکها، تشکیلات فرق ضاله و غیره هیچ وجود ندارد و اگر میبینید در سطح وزارتخانه شایعات کمتر شده به خاطر این است که این افراد با قانونمندی بازسازی دستشان از وزارتخانه کوتاه شده است.
پژوهش و پالایشگاه
... جزئی از کارهایی که شده و در رابطه با جنگ است، مساله پژوهش ما بوده است. ما دستگاه پژوهشی بسیار وسیعی داریم که در سطح بینالمللی قابل توجه است. در همه جا از آن ذکر میشود. در دوران جنگ بیش از ۱۶ مورد روغنسازی انجام دادند که همه اینها قبل از جنگ از خارج میآمد، حتی قبل از جنگ در داخل هم تولید نمیشد، ولی این روغنهای مخصوصی که برای پرسکاری در اسلحهسازی، صیقلکاری در اسلحهسازی، دندههای مخصوص رادارهای متحرک ارتش و... ذکر شده، ذکر خیری از برادرانی است که تمام وقت در قسمت پژوهش فعال هستند. از مشکلات مربوط به جنگ، خوابیدن پالایشگاه آبادان بوده است. چون تذکر داده شده و بارها ذکرش رفته است ولی من اینجا صحیح میدانم دوباره این مسائل را مطرح کنم و بگویم. ما قبل از جنگ روزانه کمتر از یک میلیون بشکه نفت تصفیه میکردیم، ۶۳۰هزار بشکه نفت فقط در پالایشگاه آبادان تصفیه میشد، یعنی قبل از جنگ کمتر از ۴۰۰هزار بشکه نفت در پالایشگاههای لاوان، شیراز، اصفهان، تهران و تبریز تصفیه میشده است. در گزارشی که ۳ ماه پیش به مجلس دادم این رقم به ۶۷۰هزار بشکه افزایش یافته است.
خواهران و برادران میدانند که به هیچ وجه ما در سطح کشور نه موفق بودیم و نه میخواستیم و نه میتوانستیم که در این شرایط پالایشگاه جدیدی ساخته شود، ولی دو برابر شدن ظرفیت پالایشگاه امری است که وابسته به کارآیی حزبالله است. من یکییکی این پالایشگاهها را میخوانم، پالایشگاه تهران دو واحد دارد که هر واحد بهصورت اسمی باید بتوانند ۱۰۰هزار بشکه یعنی روی هم ۲۰۰ هزار بشکه در روز تصفیه کنند. این پالایشگاه امروز ۲۳۲هزار بشکه یعنی ۱۶درصد بیشتر از ظرفیت اسمی تولید میکند و این نیست مگر اینکه حزبالله متعهد و متخصص در سطح پالایشگاه آزاد از قید و بندها و گرفتاریهای دیگر شده و توانسته خودش را نشان دهد و بدون توجه به استانداردهای تحمیلی آمریکایی، انگلیسی، فرانسوی بتواند راندمان دستگاهها را بالا ببرد. پالایشگاه اصفهان دو واحد ۱۰۰هزار بشکهای دارد که مثل پالایشگاه تهران است، یعنی باید ۲۰۰هزار بشکه در روز تصفیه کند. الحمدالله در شرایط فعلی ۲۷۰هزار بشکه تولید میکند. برادرانی که با ظرفیتهای اسمی و ظرفیتهای دیگر آشنایی دارند متوجه میشوند ۳۵درصد بالای ظرفیت اسمی تولید کردن چه مفهوم فعالی در تکنیک دارد. از ۶/۹/۱۳۶۱ تا ۱۲/۹/۱۳۶۱ برادران در پالایشگاه اصفهان ظرفیت هر واحد را به ۱۵۰هزار رساندند. تبریز که روی ۷۵هزار بشکه نصب شده به ۹۲هزار بشکه رسیده. یادآور میشوم پالایشگاه تبریز اولین پالایشگاهی بود که توسط نیروهای صدام مورد هجوم قرار گرفت... من اینجا رقمی را خدمت شما میگویم که در رژیم گذشته ۳۰درصد از هزینههای دلاری ما فقط برای خرید خدمات از کشور خارج میشده و بقیهاش بابت خرید مواد، پرسنل زیادی خدمات میفروختند و دلار خارج میکردند. ما امروز یک نفر از این افراد خارجی را بهصورت خرید خدمت دلاری یا خرید خدمتی نداریم، همه این کارها را برادران در وزارت نفت انجام میدهند... پالایشگاه تبریز ۱۵درصد بیش از ظرفیت، پالایشگاه شیراز و لاوان هم ۲۰درصد بالای ظرفیت کار میکنند...
روغن آزاد
درباره آزاد شدن روغن یک توضیح مختصری دارم که در اینجا بگویم و واقعا موجب افتخار است... با بالا رفتن میزان ظرفیت تولیدی و تصفیه پالایشگاهها، بنزین آزاد میشود که بنزین بهعنوان یک ابزار تولید و بهعنوان چیزی که در پالایشگاههای جای نفت سفید و گازوئیل را میگرفت.
اگر نمیخواستیم و واقعا قوانینمان هم اجازه نمیداد که آزاد بکنیم جای بقیه فرآوردههایمان را در پالایشگاهها میگرفت و مانع از تولید بیشتر پالایشگاهها میشد که الان در بعضی از پالایشگاهها با بقیه فرآوردهها این مساله را داریم چیزی را که باید عرض کنم این است که در پالایشگاه آبادان ۴۷درصد تولید، نفت کوره بوده است. در این پالایشگاهها ۲۳درصد تولید، نفت کوره است، اگر کسی سوال بکند که چه جور ما یکمیلیون بشکه در روز تصفیه نمیکنیم و الان موفقیم به اینکه بتوانیم گازوئیل، بنزین و روغن را آزاد بکنیم. این نکته فنی قابل توجه برادران ارجمندمان باشد که ما در پالایشگاههای لاوان، شیراز، اصفهان، تهران، تبریز، حجم فرآورده نفت کورهمان ۲۳درصد کل تولید است، در حالی که در پالایشگاه آبادان ۴۷درصد بوده و این باعث شد که ما واقعا بتوانیم ظرفیتهای ۱۵میلیون لیتر بنزین، ۳۰میلیون لیتر گازوئیل و بین ۲۲میلیون تا ۴۰میلیون لیتر نفت سفید را از مجموعه این پالایشگاهها دریافت بکنیم. مساله بسیار جالب دیگری که در پالایشگاهها اتفاق افتاده این است که ما قبل از جنگ با کار کردن گاز مایع ماهشهر روزی سههزار تن گاز مایع تولید میکردیم، از مجموعه پالایشگاهها یعنی شش پالایشگاه کشور و گاز مایع ماهشهر، گاز مایع ماهشهر ۱۲۰۰ تن در روز گاز مایع تولید میکرد مطلع هستند که آن دستگاه خوابیده است. مجموعه شش پالایشگاه یعنی پالایشگاه آبادان و پنج پالایشگاه دیگر قبل از جنگ ۱۸۰۰ تن در روز گاز مایع تولید میکرد، تولید گاز مایع پالایشگاه آبادان ۶۰۰تن در روز قبل از جنگ بود، یعنی ۵پالایشگاه دیگر ۱۲۰۰تن گاز مایع تولید میکرد. به یمن فعال شدن به یمن تحویل سوخت مناسب و به یمن تزریق فرآوردههای نفتی در داخل دستگاههای نفت خام امروز ما رقمی بین ۲ تا ۲۲۰۰تن در روز گاز مایع از پالایشگاههای داخل کشورمان تولید میکنیم که هنوز ۳۰درصد نسبت به کل ظرفیت کم است، ولی این وظیفهای را که هزار تن تولید گاز مایع را در داخل پالایشگاهها بالا بردند برادرها فراموش نکنیم. عمل بسیار مهمی که من اینجا حتما باید از آن ذکر خیری بکنم این است که یک دستگاه روغنسازی (من خواهش میکنم از برادرها هر موقعی که فرصت کردند از پالایشگاه تهران دیدن بفرمایند) به ظرفیت ۷۰هزار تن در سال در پالایشگاه تهران باید نصب میشد. این دستگاه توسط آمریکایی مشاوره و فروش شده و قرار بوده که یک شرکت هلندی در کشور ما آن را نصب کند. بعد از انقلاب همه آنها میگذارند و میروند و آن شرکت هلندی هم وظیفهاش را انجام نمیدهد، این کار واگذار میشود به یک شرکت دیگری در بنیاد مستضعفان که بعد از اینکه بودند اینها آمدندو به من قول دادند که ما این دستگاه را نصب میکنیم. با بنده قرارداد بستند قراردادی که بسته شد در مدت ۱۶ ماه بود وعده دو رقمی که بیان شده بود که پرداخت بشود، چندین برابر عدد دو رقمی است که امروز با آن انجام شده. اولا به جای ۱۶ ماه ظرف ۱۰ماه تمام شد و امروز این روغنسازی دارد کار میکند و همین برادرها در پالایشگاه هستند بدون اینکه واقعا یکنفر خارجی با یک کسی دست آنها را بگیرد و کمکشان بکند که انجام بدهند. کل مبلغی که شرکت هلندی میخواست ۴۰۰میلیون تومان بود این برادرها با ۱۰میلیون تومان انجام دادند؛ واقعا استعدادهایی که در این کشور هست شناخته شده نیست. خدا به مسوولان توفیق بدهد به استعدادها کار واگذار کند، قرار بود شرکت هلندی برای کوپلاژ کردن آن دستگاه روغنسازی قبلی با دستگاه روغنسازی جدید ۳۰۰ روز دستگاه روغنسازی قبلی را بخواباند تا بتواند کوپه کند، این برادر ما در عرض ۷۵ روز اینکار را کردند و توانستند این کار را انجام بدهند و واقعا برادرهایی در بین کارکنان و کارگزاران و نفتیهای کشور هستند که من مطئنم تمامی خدمات مکانیکی و تکنیکی لازم را که این کشور داشته باشد از عهدهشان برمیآید که انجام بدهند. این چیزی نیست که ما بگوییم که ما انجام دادهایم. خیر برادرهای کارگر ما انجام دادند و برادرها میتوانند از نزدیک ببینند جمع کمکی که همین ۱۵۳ نفر به دولت جمهوری اسلامی کردهاند در حالی که اگر آمریکایی و هلندی و دیگران میآمدند و ۳۰۰ روز میخوابید و ضایعاتی که میکرد چیزی که درآوردند در حدود ۲۸میلیارد ریال به نفع جمهوری اسلامی تمام شده که این عدد دو رقم هست. هر کدام از برادرها بخواهند در جزوه هم هست، ذکر خیری است از برادران جریان بعد یعنی بعد از تصفیه چون تصفیه مورد توجه همه است و میدانند.
پان آمریکن
با اینکه در نفت اگر قرار باشد تکنیک بندی بکنیم جریان نفت را یعنی از حیث خصوصیات درجه بندی بکنیم، اول اکتشاف است که متاسفانه در رابطه با اکتشاف غارتگران قبلی هیچ سعی نکردند استعداد بپرورانند و استعداد بیافرینند، بحمدالله ما یک مقداری استعداد داریم، ولی اگر بخواهیم از آن طرف درجهبندی بکنیم، اول اکتشاف است، بعد استخراج است، بعد حفاری است و بعد نوبت به پالایش میرسد اما همینطور که کار دارد انجام میشود و مورد توجه مردم است، باید به عرض برسانیم تا نگرانیهایی که امت حزبا... داشت که خدای ناکرده یک زمانی این صنعت نفت همان به سرش بیاید که در سالهای قبل به سرش آمده یا در سالهای دورانهای مبارزات به سرش آمد. در سالهای سی و بعد ملت مطمئن بشود که چنین چیزی که نیست درست عکسش الان راجع به فلات قاره خدمتتان توضیح میدهم، فلات قاره مجموعه کلی آمریکاییها، فرانسویها، انگلیسیها، ایتالیاییها و غیره که قبلا از حدود سالهای ۱۳۴۵ به بعد در فلات قاره ایران فعالیت داشتند بعد از انقلاب همه به حکم انقلاب باید میرفتند مجموعه دستگاهی که آنجا بود یک ظرفیت تولید داشت، یک ظرفیت سرمایهگذاری داشت و واقعا متوحش بودند که خدای ناکرده این مجموعه به لحاظ این که بیتوجهی به آن بشود بخوابد خدای نکرده. اما تاریخچهاش این است که این شرکتها فعالیت میکردند. شرکتها اسامیشان بد نیست گفته بشود پانآمریکن به عنوان «آیپاک» نفت لاوان به عنوان «لاوکو» شرکت نفت بینالمللی دریایی ایران «ایمی نیکو» «سیریپ» «سوفیران» و غیره بعد تبدیل شدند به یک شرکت. در چند روز قبل از جنگ این شرکت به ثبت رسید به اسم شرکت نفت فلات قاره. هیاتمدیره جدیدی که در شرکت نفت فلات قاره کار میکند از ۱۲/۱۲ مسوولیت را به عهده گرفته. تولید در شرکت نفت فلات قاره ۱۴۳هزار بشکه در روز بوده است (قبل از این که این هیاتمدیره تحویل بگیرد) در اواسط کار به ۲۲۳۰۰۰بشکه رسیده و امروز بحمدالله شرکت نفت فلات قاره روزانه ۳۰۰هزار بشکه نفت از فلات قاره استخراج میکند، این همان مشکلی بود که بعضا ممکن بود نفت سیلان پیدا بکند. به طرف شرکای ما و احتمال عدم برداشت از این مخازن باعث ضرر و زیان ملت بشود. بحمدالله اینکار برطرف شده و راه افتاده، کارهایی که انجام شده که بسیار مهم هستند و در عرض این چهارسال خوابیده بودند، راهاندازی توربو کمپرسورهای عظیم توربینها، توربو پمپ و تاسیسات، سیریل، سلمان، لاوان به دست کارکنان شرکت نفت فلات قاره یکی از این دیگهای بخاری که آن جا خوابیده بود و واقعا فقط آمریکاییها در «سیریل» به راه افتاد، دیگ بخارها به راه افتادند ما در نفت فلات قاره بایستی که فعالیت وسیع و بیشترمان را در زدن چاه دریایی انجام بدهیم. در عرض این یکسال گذشته سه تا چاه حفر شده به ظرفیت ۵ تا ۱۰هزار بشکه بایستی که فعالتر بشویم و چیزی را که میتوانم خدمتتان به عنوان واقعا یک خدمت ارائه بدهیم این مساله است که یک دکل حفاری دریایی از قبل از انقلاب که توسط آمریکاییها کار میکرده در کنار خلیج فارس افتاده بوده و پرسنلش رفتهاند. این دکل حفاری در چهار هفته قبل توسط پرسنل ایرانی و همین هیاتمدیره حفاری که راجع به آن صحبت بود خود دکل راه افتاد و شروع به کار کرد. من فقط میخواهم خواهش بکنم که برادرها فرصت بدهند و بیایند ببینند اسمش دکل است، ولی واقعا تشکیلاتی است که بنده پیشنهاد کردم به برادرها اسمش را بگذارند دکل شهید مدرس که در دریا حفاری میکند، اسم قبلی آن دکل هیوم بود که ما دیگر از آن یاد نکردیم. در این شرکت حفاری که امروز میگردد و من جای دیگری از آن ذکر نام خواهم کرد ۱۸۰۰ آمریکایی فعال بودند که امروز یک دانه آمریکایی هم نیست و همین برادرهای حزباللهی آن را میگردانند. ما یک دکل دیگری هم داریم که مشابه این دکل هست و در فلات قاره فعالیت میکند و چاه حفر میکند روزی ۴۴دلار کرایه آن است، اگر این دکل در عرض این چهارسال فعال بود و عمل میکرد واقعا این ضرر عظیم به ما نمیخورد که برآوردی که کردند حدود ۶۴میلیون دلار فقط از خوابیدن دکل شهید مدرس است، بقیه مسائل مربوط به فن نفت را یک مقداری من به تاخیر میگذارم و بیاییم روی قسمتهای امور بینالمللی و بازرگانی.
دعوا با عربستان
نظرتان هست که در سال گذشته همین روزها یک کمی قبل مجموعه فروش ما در روز بین سیصد، چهارصد و پانصدهزار بشکه بیشتر فعال نبود، مشکلی که در این رابطه بود همه مستحضر هستید که مشکل عربستان سعودی بود که ما قوانین اوپک را رعایت میکردیم. وقتی که قرار بود قیمت نفت همان ۳۴دلار باشد یا ۳۶دلار باشد ما قیمت را پایینتر نمیآوردیم و به این ترتیب مشتریها از دست ما میرفتند و عربستان سعودی به قیمت بسیار پایینتر حتی تا دهدلار و ریختن بیش از ۰۰۰/۰۰۰/۱۱ بشکه نفت در بازار همه بازار را از دست جمهوری اسلامی درآورده بود. مساله اصلی برای وزارت نفت این بود که چگونه بایستی این تهدید عربستان سعودی و همپالگیهایش را شکست بدون اینکه به منافع جمهوری اسلامی ضربه بخورد. نگرانی همه این بود که اگر ما یک مقداری قیمت را روی عقاید خاص خودمان پایین آوردیم از آن طرف عربستان سعودی هم پایین میآورد و همینطور این سیر ادامه پیدا خواهد کرد تا این که مثلا قیمت نفت به ده دلار و پانزده دلار برسد. اما تحلیل وزارت نفت این بود که نفت یک قیمت واقعی در سطح جهان دارد که اگر به آن قیمت ما برسیم هیچکس دیگر نمیتواند آن قیمت را بشکند و اگر آن قیمت را در آن سطح بشکند موضعی خواهد بود و نمیتواند واقعا دائم قیمت نفت پایین بیاید. جلسات مکرری که در اوپک بوده است کم و بیش خدمت برادران عزیز توضیح داده شده ولی کل جمعبندی که این یکسال و خردهای گذشته در این کنفرانس اخیر به نتیجه رسید. در آن موقعی که سهمیه را برای ما ۲/۱میلیون بشکه گذاشته بودند و ما قبول نکردیم حتی آن موقع هم ۲/۱میلیون بشکه به قیمت ۳۴دلار نمیتوانستیم بفروشیم. قیمت را پایین آوردیم و توانستیم در بازار وارد بشویم و بفروشیم و توانستیم در همان ششماهه اول سال گذشته از وضع ۳۰۰، ۴۰۰هزار بشکه در روز نجات پیدا کنیم و بیاییم به سطح (۱) و (۲/۱) و (۵/۱) حتی در اسفند سال گذشته برسیم در همان جا ما متوجه شدیم که بازار یک تثبیت وضعی دارد.
ارسال نظر