چارلز عیسوی

نویسنده کتاب اقتصاد ایران در ادامه گزارش خود به موضوع تعامل نفت ایران و روسیه پرداخته است.

نفت باکو در خلال قرون برای استفاده سوخت چراغ‌ها، ترکیب رنگ‌ها و سایر نیازها به کار می‌رفت. ابوت در گزارش سفرش به سواحل دریای مازندران در تاریخ ۲۹ژوئن ۱۸۴۴م.

(۱۰۸/FO۶۰) می‌نویسد: «تعداد کرجی‌ها و قایق‌های کوچکی که نفت را از باکو و سایر نواحی ساحلی می‌آورند زیاد است» و در میان صادرات باکو به بار فروش فقره زیر را نام می‌برد: «نفت-۲ یا ۳کشتی ۸۰ یا ۱۰۰ خروار به حساب ۱۰۰من تبریز- که در بار فروش ۱۶درصد خروار ۳۶منی ارزش دارد.» او نفت را جزو اقلام وارداتی سایر شهرها قلمداد کرده و نوشته که از این واردات ۵درصد حق گمرکی گرفته می‌شود. در گزارش کنسولی انگلیس راجع به گیلان (A and P سال ۱۸۶۷م.، ص ۶۷) آمده است که «چند تا کشتی هم برای آوردن نمک و نفت از ساحل ترکمن به انزلی به کار گرفته شده است.»

با توسعه صنعت نفت روسیه، نفت سفید و نفت خام به مقدار فزاینده‌ای سرازیر بازارهای ایران گردید. چنانکه در پایین خواهد آمد تصفیه نفت در ایران برای چندین سال انجام می‌شد، ولی این کار بنا به دلایلی که کنسولی انگلیس در رشت عرضه کرده متوقف شده است:

در خصوص جداول واردات که حاوی کاهش ۱۴۲۵۵ لیره واردات نفت صحبت کرده بودم؛ واردات این کالا در سال ۱۸۹۴ م. در مقابل ۶۸۰۰لیره سال ۱۸۹۵م. به رقمی بیش از ۲۱۰۰۰لیره رسید. این گزارش بر اساس واقعیتی است که «بر نفت خام صادراتی روسیه به ایران که در ایران تصفیه می‌شود هیچ نوع حق گمرکی وضع نشده از این رو نفت تصفیه شده را از مالیات مصون کرده است.» از آن زمان به بعد دولت روسیه در نتیجه افزایش مقدار این کالا به صورت ماده خام حق گمرکی صادراتی را از نفت تصفیه شده و صدور به ایران، حذف کرد و بنابراین با این کارش بر تصفیه‌خانه‌های کوچک انزلی فشار آورد که تاسیسات خود را تعطیل کنند، چرا که برای این نوع تاسیسات مقدور نبود که بدون کمک مالیات‌بندی فوق‌الذکر به کار خود ادامه داده و با آن رقابت نمایند و همین مساله مبین کاهش ۲۲۰۰لیره‌ای صادرات نفت خام در سال ۱۸۹۶م. به ایران است که به تدریج رخ نمود و موجب افزایش ۵۰درصد صادرات نفت در همان سال به ایران شد.

آنانیچ می‌گوید: نفت روسیه بلافاصله پس از تشکیل شرکت نفت ایران- انگلیس از بازار ایران کاهش یافت. مع‌الوصف واقعیت این است که نفت سفید و سایر تولیدات روس تا اواخر سال ۱۹۲۰م. با موفقیت تمام به رقابت خود ادامه داد. پس از آن، جدایی اتحاد شوروی از بازارهای نفتی جهان در نتیجه احتیاجات داخلی‌اش، همراه با بهبود راه‌های حمل‌ونقل در ایران باعث گردید که نفت روسیه در بازار ایران جای خود را به نفت شرکت نفت ایران- انگلیس دهد. تلاش روسیه برای کسب امتیاز نفت در سال ۱۹۱۶م. (امتیاز خوشتریه) و بار دیگر در سال ۱۹۴۶م. تحقق نیافت. معهذا در سال ۱۹۷۰ م. یک خط لوله گاز از اراضی نفت‌خیز جنوب به اتحاد شوروی گشایش یافت.

وقتی که در اواخر قرن نوزدهم رقابت اقتصادی بین انگلیس و روسیه در ایران به اوج خود رسیده و مساله نفت به میان کشیده شده بود، معلوم شد که علاقه هر یک از رقبا نسبت به نفت ایران زائیده عوامل متفاوتی است. علاقه انگلستان، در درجه اول، نسبت به ذخایر نفتی ایران برانگیخته شده بود و حال آنکه روسیه شدیدا جذب بازار نفت ایران گردیده است. صنعتگران نفتی باکو علاقه‌ای به استخراج ثروت‌های نفتی ایران نشان نمی‌دادند؛ از اینها گذشته آنها از رقابت نفت ایران در بازارهای خاورمیانه و بالاتر از همه در خود ایران که از اوایل سال ۱۸۷۰م. شروع شده بود و محصولات نفتی روسیه جای پایی برای خود پیدا کرده بود، می‌ترسیدند. نفت روسیه به خاطر قیمت پایین و نزدیکی نواحی نفت‌خیز باکو به ایران، موقعیت متنفذی در بازار ایران پیدا کرده بود، این نفت یا از طریق راه آبی یعنی از بنادر دریای خزر یا از طریق خشکی یعنی از کراسنودسک به عشق‌آباد در شمال ایران، وارد ایران می‌شد و در نواحی مختلف آن توزیع می‌گشت.

تا سال ۱۸۹۶م. این تجارت فقط شامل نفت خام بود چون برای صدور نفت سفید معادل با میزان گمرک نفت سفید در روسیه، گمرک دریافت می‌شد. در اوایل سال ۱۸۹۰م. چند دستگاه کوچک برای تصفیه نفت روسیه در ایران برپا شده بود که هرچند محدود بود، ولی نفت سفید برای بازار تهیه می‌دید و شدیدا با تصفیه‌خانه‌های باکو پهلو می‌زد. دولت روسیه به خاطر اینکه صنعت نفت باکو را در این رقابت پیروز گرداند، در سال ۱۸۹۶م. برای نفت تصفیه‌شده‌ای که به ایران صادر می‌شد، حقوق گمرکی تعیین نمود. این مساله موجب ترقی صدور نفت سفید روسیه به ایران گردید که به زودی مثل نفت خام از موقعیت متنفذی برخوردار شد.در اوایل سال ۱۹۰۰م. نفت سفید روسیه در نواحی دوردست و غیرقابل دسترس ایران توزیع می‌شد. آ.میللر کنسول روسیه در سیستان به سن‌پترزبورگ گزارش داد که «نفت سفید ما رقیبی ندارد چرا که نفت سفید دیگری در ایران وجود ندارد و مصرف آن در سیستان و نواحی مجاور دم افزون است.» کنسول بریتانیا در خراسان و سیستان نیز به دولت خود گزارش داد که نفت سفید روسیه که از طریق عشق‌آباد وارد ایران می‌شود خواهان زیادی دارد و منافع بسیاری عایدش می‌شود و تمام خراسان را به انحصار خود در آورده است.

بنابراین اشتباه محض است اگر اهمیت بازار نفتی ایران را برای روسیه بیش از اندازه تخمین بزنیم، چرا که مصرف نفت سفید در ایران در اواخر سال ۱۸۹۰م. و اوایل ۱۹۰۰م. نسبتا کم بود. مثلا بازار نفت سفید هندوستان زیاد اهمیتی نداشت و نفت سفید روسیه در آنجا بنا به نوشته نشریه Neftyanoe Delo، در سال ۱۹۰۱م. تقریبا نود درصد کل مصرف را شامل می‌شد و با موفقیت تمام با نفت سفید آمریکا رقابت می‌کرد. نشریه هفتگی Times Of India بمبئی در سال ۱۹۰۱م. نوشت که «نفت سفید روسیه کاملا جلوی نفت سفید آمریکا را در هند گرفته است و سال گذشته میزان وارداتی آن بیش از ۲۲میلیون گالن و حال آنکه میزان وارداتی نفت سفید آمریکا به هند در همان سال کمتر از یک میلیون گالن بود. ضمنا هندوستان برای انتقال محصولات نفتی روسیه به سایر بازارهای آسیایی و شرق دور مراکز ترانزیتی مورد لزوم را از طریق دریا دارا بود. از اینها گذشته نفت سفید روسیه نه تنها در خلیج‌فارس بلکه در نواحی هم مرز ایران و هند، برای مدت مدیدی از بمبئی که از طریق دریا وارد آنجا شده بود وارد می‌گشت؛ از بمبئی با قطار هندوستان وارد کته می‌شد و از آنجا توسط شتر از ناحیه نوشکی به سیستان می‌رسید.