تحلیل-تاریخ نفت ایران و خاورمیانه-۴
نخستین بارگیری نفتایران
این شرکت به عنوان یک قدرت شناخته شده در زمینه صنعت نفت «کار ایجاد سدی را به عنوان یک واحد در ایران به دست آورد و بر قطر چاهها افزوده شد و محصولات تولیدی به حداکثر کارآیی خود دست یافت.» جالب توجه است که اراضی نفتخیز مسجد سلیمان گو اینکه شصتسال از زمان کشف آن گذشته، هنوز که هنوز است مورد بهرهبرداری قرار میگیرد.
چارلز عیسوی
این شرکت به عنوان یک قدرت شناخته شده در زمینه صنعت نفت «کار ایجاد سدی را به عنوان یک واحد در ایران به دست آورد و بر قطر چاهها افزوده شد و محصولات تولیدی به حداکثر کارآیی خود دست یافت.» جالب توجه است که اراضی نفتخیز مسجد سلیمان گو اینکه شصتسال از زمان کشف آن گذشته، هنوز که هنوز است مورد بهرهبرداری قرار میگیرد.
رینولدز و مردان او از لحاظ دیگر در اراضی نفتخیز مسجدسلیمان تا حدی متحمل فشار شدند. اگر نفت در آن زمان با آن وسایل ابتدایی نظیر چاه پازنان فوران میکرد و وسایل حفاری کشف نفت به آسمان میرفت، نتایج مصیبتباری برای حفارها و دستیاران آنها به بار میآورد و نیز سرپوش گذاشتن روی چاه، اگر نه ممکن نبود، ولی مشکلات زیادی را ایجاد میکرد.
حال شرکت نفت ایران- انگلیس با به دست آوردن این اراضی نفتخیز غنی بایستی وسایل حمل نفت را از طریق دریا به بازارهای جهانی فراهم میساخت. نقطهای برای این منظور در نظر گرفته شد که جای کوچکی به نام آبادان در جانب ایرانی شطالعرب وحدود ۴۰ میلی مصب رودخانه بود. ایجاد خط لوله تا آبادان به دلیل صعبالعبور بودن راهها مشکلات زیادی به بار آورد. این خط لوله که ۱۴۰ میل درازای آن بود سالانه ۴۰۰۰۰۰ تن قدرت حمل داشت. این خط لوله گرچه در ژوئن ۱۹۱۱ م. تکمیل شد، ولی به دلیل تاخیر تاسیس تصفیهخانه و تانکهای ذخیره نفت نزدیک به یک سال پس از آن مورد بهرهبرداری قرار نگرفت. دو سال پس از آن بود که تصفیهخانه تکمیل شد و توانستند از تمام قدرت خط لوله استفاده کنند. بر مقدار تولید نفت در مسجد سلیمان به موازات این پیشرفتها تا حد چشمگیری افزوده شد.
اولین بارگیری نفت ایران در اگوست سال ۱۹۱۲ م. انجام شد و ۲۲۰۰ تن نفت خام به شرکت نفت آسیا فروخته شد و با یکی از تانکرهای شرکت از آبادان حمل گردید. این فروش به دنبال قراردادی بود که شرکت در آوریل ۱۹۱۲ م. با شرکت نفت آسیا منعقد ساخته بود. معالوصف مدیران شرکت نفت ایران- انگلیس از همان آغاز علاقه شدیدی داشتند که برای تهیه سوخت نیروی دریایی با نیروی دریایی انگلیس وارد مذاکره شوند؛ این علاقه در اطلاعیه شرکت (پس از نشان دادن به نیروی دریایی و اصلاح کردن) در اوایل سال ۱۹۰۹ م. بروز کرد. یکی از افراد شائقی که واسطه بین شرکت نفت ایران- انگلیس و نیروی دریایی بود مستر چارلزگرینوی بود که یکی از مدیران نخستین شرکت محسوب میشد. در جلسه شرکت نفت ایران- انگلیس ترس اینکه ترکیب بزرگ و وحشتناک رویال داچ- شل امکان دارد جانشین آنها شود از ذهن گرینوی و همقطاران آنها بیرون نمیرفت و بیشتر به همین دلیل بود که گرینوی و مدیران همردیف وی نگران توافق با نیروی دریایی بودند. ترس شرکت نفت ایران- انگلیس زمانی افزون یافت که شنید گروه رویالداچ- شل درصدد است امتیاز نفت بینالنهرین را از دولت ترکیه به دست آورد؛ طرحی که اول دارسی و بعد خود شرکت بدان علاقه نشان داده بودند. شرکت نفت ایران- انگلیس میترسید که اگر گروه رویال داچ- شل در کسب امتیاز نفت بینالنهرین موفق گردد، شروع به جنگ نرخ در خاورمیانه کند و فشار زیادی بر شرکت وارد سازد.
هرچند که وزارت امور خارجه شرکت نفت ایران- انگلیس را حمایت میکرد، ولی اداره هند (که شرکت از مدتها قبل درصدد توافق با او درخصوص تهیه سوخت راهآهن هند بود) مخالف با آن بود. در اکتبر سال ۱۹۱۱ م. مستر وینستون چرچیل اولین لرد نیروی دریایی گردید. او در وهله اول با توجه به مساله سوخت نیروی دریایی، از آن زمانی که یک افسر «دریای کوچک» بود علاقه به نفت نشان نمیداد. با وجود این وقتی که او از رشد بیش از حد نیروی دریایی آلمان آگاه شد و از اینها گذشته تحت تاثیر آدمیرال لردفیش «دیوانه نفت» قرار گرفت، نظریاتش تغییر یافت. او به جای توجه به اظهارنامه گرینوی و همقطارانش، راه و روش مطلوب دیگری در پیش گرفت.
در ژوئن سال ۱۹۱۲م. کمیسیون سلطنتی درباره تهیه نفت به ریاست لردفیشر تشکیل جلسه داد. در پاییز همان سال گرینوی فعالانه با نیروی دریایی به مذاکرات پرداخت؛ این دپارتمان ناچارا در آن زمان محکوم به استفاده از نفت به جای زغال برای سوخت نیروی دریایی گردید. در نوامبر سال ۱۹۱۲م. گرینوی برای شرکت در جلسه کمیسیون سلطنتی درخصوص تهیه نفت دعوت شد که در آن زمان لردفیشر و همقطاران وی با او به توافق رسیدند.
در ژانویه همان سال دولت آلمان از شرکت نفت ایران-انگلیس خواست تا شرحیهای برای سوخت و تهیه نمونهای از آن به این دولت عرضه کند. در این خصوص به نیروی دریایی رجوع شد و دپارتمان جواب داد که درخصوص امضای این قرارداد مادامی که تهیه سوخت برای نیروی دریایی انگلیس متوقف نشده، هیچگونه اعتراضی ندارد. نیروی دریایی خصوصا در آن زمان برای تهیه ۳۰۰۰۰۰تن نفت سوخت که بین ماه سپتامبر ۱۹۱۳م. و اواخر ژوئن همان سال تخلیه گردد، قراردادی با شرکت نفت ایران- انگلیس منعقد ساخت. این قرارداد با نیروی دریایی در آن درجه از اهمیت نبود که گرینوی و همکاران وی را قانع سازد؛ آنچه آنها میخواستند چیزی فراتر از یک قرارداد بنیادی بود. این احتیاجات تزاید در بالا رفتن سرمایه نقش بسیار مهمی داشت.
چرچیل در ۱۷ژوئیه سال ۱۹۱۳م. وقتی که ارزیابی نیروی دریایی برای سال ۱۴-۱۹۱۳م. مورد بحث بود نطقی در مجلس عوام انجام داد. چرچیل گفت که نیاز مملکت به نفت سوخت برای کشتیهای جنگی به قدری است که این سوخت بایستی با قیمت ثابتی برای کشتیها تهیه شود. نیروی دریایی بایستی به غیر از گامهای مهم و موثری که برای تهیه این سوخت برمیدارد برای تهیه آن یک خریدار مصر گردد و به زور هم شده اقدام به تهیه نفت کند. وی افزود که تهیه نفت نیروی دریایی بایستی تا آنجا که امکان دارد از منابع تحت سلطه انگلیس یا تحت نفوذ آن انجام شود.
نیروی دریایی در ماه آینده تصمیم گرفت هیاتی را برای بررسی اراضی نفتخیز شرکت نفت ایران- انگلیس و تاسیسات آن به ایران بفرستد. این هیات مرکب از دریادار ای.جی.و.اسلید، پروفسور جان کدمن دکتر ای. ه.پاکسو از دایره مساحی زمینشناسی هند، و مسترجی.سی.کلارک از نیروی دریایی بود.
ادامه دارد
ارسال نظر