شرط ‌هایی که برای استخدام خارجی‌ها گذاشتیم

در بخش قبلی گزارش عمران خوزستان، عبدالرضا انصاری یادآور شد که فقدان حسابدارانی که انگلیسی بلد باشند موجب شد که کارها با تاخیر مواجه شود.

وی در ادامه خاطرات خود به موضوع تامین منابع مالی موردنیاز و تخصیص آن توسط سازمان برنامه و بودجه وقت می‌پردازد و در ادامه برخوردهایی را که برای استخدام متخصصان خارجی در استفاده از آنها وجود داشت، توضیح می‌دهد.

انصاری در این باره به شرط‌های ۸گانه شرایط کار و به کارگیری نیروهای کارشناسی اشاره کرده و توضیح می‌دهد که یکی از شرایط این بود که متخصصان ایرانی از حاشیه به متن آمده و در یک فرآیند زمانی توانایی‌های لازم را برای انجام کارهای مشابه پیدا کنند.

موضوع دومی که روشن شد این بود که اصولا سازمان برنامه به تعداد کافی حسابدار آشنا به زبان انگلیسی نداشته و نظر به این که دفاتر و اسناد هزینه پرداخت‌هایی که در خارج از ایران صورت گرفته در دفتر نیویورک شرکت عمران و منابع نگهداری می‌شده است، نداشتن تعداد کافی حسابدار آشنا به روش دفترداری آمریکا مانع بزرگی از لحاظ رسیدگی‌های مالی بوده و کار را عقب انداخته است، والا دفاتر شرکت عمران و منابع همیشه برای رسیدگی مامورین سازمان برنامه باز بوده و مانعی در این کار وجود نداشته است.

علاوه براین، با توجه به شرایط روز سازمان برنامه و حمایت آقای ابتهاج از شرکت عمران و منابع مامورین حسابرسی جرات نمی‌کرده‌اند که نسبت به حساب‌های واصله از شرکت عمران و منابع ایرادی بگیرند چه برسد که آنها را رد بکنند. مدیریت سازمان برنامه نیز چنان در گیر مسائل مختلف بوده که کسی موضوع را دنبال نمی‌کرده است. در نتیجه دربرابر درخواست‌های واصله از شرکت عمران و منابع وجوهی به عنوان علی‌الحساب پرداخت می‌شده و هیچکس حاضر نبوده است که مسوولیت قطعی این مخارج را به‌عهده بگیرد. پس از روشن شدن این مسائل و توضیح آنها به اعضای هیات نظارت سازمان برنامه بالاخره چنین تصمیم گرفته شد که از طرف سازمان آب و برق خوزستان موجبات رسیدگی به صورت هزینه‌های گذشته به وسیله نمایندگان هیات عالی نظارت که بدین منظور تعیین خواهند شد، فراهم شود و به تدریج که این رسیدگی‌ها انجام می‌شود ارقام مربوطه به حساب قطعی منظور گردد. شرکت عمران و منابع هم که علاقمند به تسویه این حساب‌ها و حل این مشکل بود، به طور شفاهی قبول کرد که حداکثر همکاری را بنماید. با حل این مساله سازمان آب و برق خوزستان موفق شد اولین گام مفید و مثبت را در راه باز کردن این کلاف به هم پیچیده بردارد. اما، چنانچه بعدا خواهیم دید، این مساله پس از چند ماه دوباره مستمسک قرار گرفت و بزرگترین بحران را در تاریخ طرح‌های عمرانی سازمان برنامه بوجود آورد. این بحران جنبه سیاسی پیدا کرد و منجر به توقیف آقای ابوالحسن ابتهاج شد و مدتی وقت مقامات عالیه کشور را گرفت.

پس از روشن شدن نحوه رسیدگی به حساب‌های گذشته، نظر به این که قرارداد با شرکت عمران و منابع در شرف اتمام بود و باید هرچه زودتر تکلیف آن روشن می‌شد، کمیسیونی برای رسیدگی به این امر با شرکت آقایان مهندس اصفیا، معاون سازمان برنامه، محمد جهانشاهی، مصطفی مزینی، حسن شهمیرزادی و من در سازمان آب و برق خوزستان تشکیل شد و قرارداد موجود با شرکت عمران و منابع را مورد رسیدگی قرارداد. نظر من که با مشورت با همکارانم تهیه شده بود، این بود که در بعضی مواد قرارداد تجدید نظر شود و به سازمان آب و برق خوزستان که درآینده مجری طرح خواهد بود، اختیارات کافی برای نظارت در کارها داده شود تا سازمان آمادگی پیدا کند که به تدریج کارهای عمرانی را تحویل گرفته و سپس خود دنبال نماید. مهندس مزینی، که از آغاز با برنامه‌های عمران خوزستان همکاری کرده بود و درنتیجه به کار و روحیه مدیران شرکت عمران و منابع آشنایی داشت، نگران بود که مبادا برقراری کنترل‌های جدید در قرارداد موجب شود که آقایان لیلیانتال و کلاپ از کار کردن در ایران دلسرد شده و حاضر نباشند که به‌کار ادامه دهند و بالنتیجه طرح‌ها، در این زمان بحرانی که به نقطه نهایی خود نزدیک می‌شدند، متوقف شوند و خسارات هنگفتی ببار بیاید. در مقابل، نظر من این بود که لیلیانتال و کلاپ اشخاص فهمیده و کاردان و با تجربه‌ای هستند و می‌دانند که بالاخره این طرح‌هایی که در ایران به مرحله اجرا در می‌‌آید باید به دست ایرانی‌ها اداره شود. خود این آقایان در بوجود آوردن سازمان آب و برق خوزستان موثر و صاحب نظر بوده‌اند، بنابراین طبیعی است که باید با تقویت این سازمان و پیشرفت کار آن موافقت داشته باشند. مضافا به این که اشتباه خواهد بود که تصور بکنیم این آقایانی که پنج سال برای به وجود آوردن این کارهای عظیم زحمت کشیده‌اند، به علت تغییراتی در قراردادشان که آن هم به منظور تحکیم اساس کار در آینده است، یکباره کارها را نیمه تمام به زمین بگذارند و از ایران بروند.

مهندس اصفیا دلایل سازمان آب و برق خوزستان را قبول کرد و اظهار داشت که از تغییرات پیشنهادی پشتیبانی خواهد کرد. ما نیز پیشنهادات متقابل خودرا به شرکت عمران و منابع آماده و از آقایان لیلیانتال و کلاپ دعوت کردیم که برای مذاکره به تهران بیایند. پیشنهادات ما برای تغییرات در قرارداد به قرار زیر بود:

۱ - کارهای عمران خوزستان در حداقل مدت به پایان برسد و تحویل سازمان آب و برق خوزستان شود.

۲ - شرکت عمران و منابع در صورتی می‌تواند کارشناس خارجی استخدام کند که کارشناس ایرانی واجد صلاحیت موجود نباشد.

۳ - کارشناسان خارجی که استخدام می‌شوند باید حداقل پنج سال تجربه و سابقه کار در رشته مربوطه داشته باشند.

۴ - کلیه سوابق کارشناسان خارجی باید قبلا جهت مطالعه سازمان آب و برق خوزستان ارسال گردد.

۵ - برنامه آموزش با موافقت سازمان آب و برق خوزستان تنظیم گردد و شرکت عمران و منابع مسوول خواهد بود که به ایرانی‌های واجد شرایط تعلیمات فنی و علمی دهد تا در موقع تحویل تاسیسات کارشناسان ایرانی بتوانند با کارآیی عهده‌دار اداره و بهره برداری تاسیسات عمرانی خوزستان گردند.

۶ - در قراردادهای سابق، شرکت عمران و منابع هر شش ماه یکبار صورت هزینه‌ها را ارسال می‌داشت، ولی در قرارداد جدید پیش‌بینی شود که در آخر هر ماه صورت هزینه‌ها را همراه با اسناد خرج مربوطه به سازمان ارسال دارند تا با فرصت کافی به آنها رسیدگی شود.

۷ - دفاتر هزینه‌های مربوط به این قرارداد و قراردادهای سابق برای مراجعه نمایندگان سازمان برنامه باز باشد تا بتوانند به ماهیت کلیه مخارج رسیدگی کنند.

۸ - مدت این قرارداد نیز تا آخر برنامه هفت ساله دوم یعنی یک سال و نیم پیش‌بینی شد.

لیلیانتال و کلاپ در روز ۲۴ نوامبر ۱۹۶۰ به سازمان آب برق خوزستان آمدند. این اولین باری بود که آقایان را می‌دیدم. البته به اندازه کافی درباره آنها تحقیق کرده بودم و غیابا ایشان را می‌شناختم. دیوید لیلیانتال مردی قد بلند و درشت هیکل بود، در حدود شصت سال با سری کم مو و چهره‌ای آفتاب خورده و صدایی گیرا و بسیار با متانت و مانند یک حقوقدان صحبت می‌کرد. گوردون کلاپ، با اندامی متوسط و موهای سپید، چشمانی داشت آبی و نگاهی تیزبین و کمی خجول می‌نمود. بعد از آشنایی و تعارفات معمول و اظهار خوشوقتی ایشان از تاسیس سازمان آب و برق خوزستان، قرار شد اولین جلسه رسیدگی به تمدید قرارداد شرکت عمران و منابع با حضور مهندس اصفیا و سایر همکاران ما در چند روز بعد تشکیل شود.

در ابتدای این جلسه آقای لیلیانتال پس از ذکر مقدمه‌ای درباره سوابق مربوط به شروع کار شرکت عمران و منابع در ایران و دلایلی که موجب شده بود چنین مسوولیت بزرگی را در مورد بهره برداری از منابع طبیعی خوزستان قبول کنند، گفت: بی نهایت خوشحال است که افتخار اجرای چنین طرح‌هایی که موجب بالا رفتن سطح زندگی و رفاه مردم خوزستان خواهد شد، به آنان واگذار گردیده و سربلند است که از این اعتمادی که به آنها شده به‌نحو احسن استفاده شده است. او افزود: در حال حاضر برنامه‌های اجرایی به مرحله‌ای رسیده است که در آینده نزدیک اثرات آن بارز خواهد شد و ایشان آمادگی دارند که این اقدامات را تا مرحله نهایی اجرای طرح‌های موجود دنبال کنند. البته این موضوع مشروط براین است که مقامات دولت ایران نیز آمادگی داشته باشند که مانند گذشته موجبات کار آنها را فراهم سازند و چنانچه این موجبات فراهم نباشد شرکت عمران و منابع نیز موفق نخواهد شد که نظرات دولت ایران را آن‌طوری که شایسته است، به مرحله اجرا درآورد.

از فحوای کلام او معلوم بود که اظهارات منفی بعضی مقامات دولتی در مورد پرخرج بودن طرح‌های عمران خوزستان و اعتراضات بعضی از اعضای هیات نظارت که پس از رفتن آقای ابتهاج از سازمان برنامه موشکافی بیشتری در مورد نحوه هزینه‌ها می‌کردند، شرکت عمران و منابع را در موقعیتی قرار داده که می‌خواهند تکلیفشان را از حالا روشن کنند و بدانند عکس‌العمل مقامات دولت ایران چه خواهد بود، به خصوص که با تغییرات تشکیلاتی جدید می‌دانستند که بجای مقامات سابق سازمان برنامه از این به بعد با افراد جدیدی در سازمان آب و برق خوزستان سر و کار خواهند داشت که هنوز آنها را نمی‌شناسند.

به آقای لیلیانتال جواب دادم که خدمات و اقدامات گذشته ایشان و همکارانشان مورد تایید و پشتیبانی مقامات ایرانی است. به همین جهت، تاکنون، سازمان برنامه و سایر مقامات دولت ایران هر اقدامی را که برای پیشرفت طرح‌های عمران خوزستان و تسهیل فعالیت‌های شرکت عمران و منابع در ایران لازم بوده انجام داده‌اند و نظر قطعی دولت ایران این است که این طرح‌ها تا مرحله پایانی با سرعت هرچه تمام‌تر دنبال شوند. البته، آقایان لیلیانتال و کلاپ که خودشان در کارهای دولتی دست‌اندرکار بوده‌اند، می‌دانند که در هرکشور کلیه امور باید در چارچوب قوانین و مقررات مملکتی انجام گیرد. در بین این قوانین و مقررات همیشه مواردی هست که دست‌وپاگیرند، ولی به ناچار باید آنها را رعایت کرد و در داخل آن مقررات راه حلی برای حل مشکلات جستجو کرد. در مورد کارهای عمرانی نیز لازم است علاوه بر اعلام برنامه‌های کلی و بزرگ، در مورد هر طرح برنامه‌های زمان‌بندی شده تعیین و اعلام شود، تا این که مردم نیز از کم و کیف طرح‌ها آگاه شده و در اجرای آنها همکاری نمایند. علاوه براین باید ترتیبی داده شود که افراد ایرانی چنان آموزش ببینند که بتوانند به‌طور کامل کارهای انجام شده را تحویل گرفته و درآینده اداره کنند. به همین لحاظ، سازمان برنامه و سازمان آب و برق خوزستان نکاتی را در قرارداد جدید پیش‌بینی کرده‌اند که امیدواریم با رعایت آن نکات طرح‌های عمران خوزستان با امکانات و کارآیی بیشتری دنبال شود. از آقای لیلیانتال و همکارانشان نیز انتظار داریم که دراین راه با سازمان آب و برق خوزستان همکاری نمایند.

در زمانی که این صحبت‌ها می‌شد، لیلیانتال روی کاغذ چیزهایی می‌نوشت. وقتی صحبت من تمام شد، او کاغذی را که روی آن چیزی نوشته بود به اعضای کمیسیون نشان داد و گفت ببینید که بعد از چند سال با اشکال زیاد می‌توانم اسم خودم را به فارسی بنویسم و این نشان می‌دهد که چقدر برایم یادگرفتن قوانین و مقررات ایران مشکل است. ما فقط می‌توانیم آن کاری را که بلد هستیم و به مقررات آن آشنایی داریم انجام دهیم‌، این همان چیزی است که وقتی ما به ایران آمدیم از ما خواسته شد و تا امروز تا حد توانایی و با احترام به اعتمادی که به ما شده بود، وظایفی را که به ما محول شده انجام داده‌ایم. چنانچه این اعتماد به‌جای خود باقی باشد، در آینده نیز بکار خود ادامه خواهیم داد (به عبارت دیگر، اگر شکی برای شما پیدا شده است، ما هم علاقمند به ادامه کار نیستیم).

به او گفتم به علت همان اعتماد است که ما امروز این جا به دور هم جمع شده‌ایم و می‌دانیم که حل مشکلات مقرراتی در ایران به عهده ماست. ولی کمک شما را هم لازم داریم. او در جواب گفت که برای هرگونه کمکی آماده است و بهتر است نظرات سازمان یک به یک مطرح شود. در این موقع اصلاحاتی که پیش‌بینی شده بود، یک به یک مطرح شد و پس از توضیحاتی درباره هر یک از آنها از دو طرف، کلیه اصلاحات پیشنهادی مورد توافق قرار گرفت و قرار شد متن کامل قرارداد برای امضا آماده شود. از آن جمله، آقای کلاپ اظهار داشت نظر به این که در آینده با پیش آمدن کارهای اصلی ساختمان سد و بهره‌برداری از مزارع نیشکر و ایجاد شبکه‌های برق و آبیاری وظایف و مسوولیت‌های شرکت عمران و منابع به نحو قابل ملاحظه‌ای توسعه پیدا خواهد کرد، لذا ضرورت دارد که در حق‌الزحمه شرکت تجدید نظر به عمل آمده و از رقم ۲۲۵۰۰۰‌دلار به ۳۰۰۰۰۰‌دلار افزایش داده شود. با توجه به این که در مذاکرات قبل از این جلسه با سازمان برنامه پیش‌بینی کرده بودیم که احتمال خواهد داشت شرکت عمران و منابع تقاضای حق‌الزحمه بیشتری بکند و سازمان برنامه با توجه به حجم کار انتظار رقم بیشتری را داشت، پیشنهاد کلاپ بدون بحث مورد قبول مهندس اصفیا قرار گرفت و مذاکرات به پایان رسید.

وقتی جلسه تمام شد، مهندس اصفیا با نگاه تحسین‌آمیزی از تمام کسانی که در این کار زحمت کشیده بودند؛ تشکر کرد و قرار شد با آقای مهندس خسرو هدایت، مدیرعامل سازمان برنامه مذاکره کنند و ترتیب وقت امضای قرارداد را بدهند. مهندس مزینی نیز گفت خیلی برایش مشکل بود که قبول کند پیشنهادات اصلاحی تماما مورد قبول شرکت عمران و منابع قرار خواهد گرفت؛ به‌خصوص موضوع رسیدگی به حساب‌های گذشته. زیرا همان طور که قبلا توضیح داده شد، شرکت عمران و منابع معتقد بودکه هزینه‌های انجام شده در گذشته که براساس روش‌های پیش‌بینی شده در قراردادهای سابق به سازمان برنامه گزارش شده و در ضرب‌الاجل‌های تعیین شده در قرارداد نسبت به آنها اعتراضی نشده بود، می‌بایستی به هزینه قطعی منظور شود و دیگر قابل رسیدگی نیست، در حالی که در قرارداد جدید سازمان برنامه می‌توانست به کلیه هزینه‌هایی که از ابتدای شروع کار انجام شده است رسیدگی و در هر مورد که اعتراضی داشته باشد شرکت عمران و منابع را تعقیب نماید. این مساله‌ای بود که هیچ وقت تصور نمی‌رفت مورد قبول شرکت قرار گیرد. در حقیقت شاه‌بیت قرارداد جدید ایجاد حق قانونی برای رسیدگی به هزینه‌های گذشته و رفع اعتراضات هیات نظارت سازمان برنامه بود که همیشه بزرگترین خطر برای متوقف کردن کارهای عمرانی در خوزستان به شمار می‌رفت.

طی سال بعد، ما توانستیم با به‌کارگرفتن تعداد کافی حسابدار و استفاده از ماده مربوطه قرارداد موجباتی فراهم کنیم که از طرف هیات نظارت به کلیه حساب‌های گذشته رسیدگی و این بزرگترین مانع از سر راه پیشرفت کارها برداشته شود. باید بگویم که آقای مهندس کاظم زنجانی، عضو هیات نظارت سازمان برنامه، با علاقه و جدیت خاصی در رفع این مشکل کمک کرد و خدمت بزرگی به کشور انجام داد.