از نگاه خارجی -خاطرات منوچهر فرمانفرییان از ملی شدن نفت -۲
ایتالیاییها در صف خرید نفت
در ادامه خاطرات فرمانفرمایان از شرایط فروش نفت پس از ملی شدن آمده است: چنان که گفته شد آلتون جونز شیاد فقط دولت ایران را بهانهای قرار داد که معامله پرسودی با انگلیس برقرار کند تا دست از سر آنها بردارد.
عکس:دکتر محمد مصدق
در ادامه خاطرات فرمانفرمایان از شرایط فروش نفت پس از ملی شدن آمده است: چنان که گفته شد آلتون جونز شیاد فقط دولت ایران را بهانهای قرار داد که معامله پرسودی با انگلیس برقرار کند تا دست از سر آنها بردارد. ولی ناگفته نماند که در همان سال انجمن Petroleum آمریکا که در شیکاگو با هفت هزار نفر تشکیل میشد که میخواست نشان طلای جایزه نفت را به جونز اعطاکند، نشان را به گفته خودشان ذوب کردند و آن را در آن سال به کسی ندادند. نفتیهای آمریکا و مشترکا او را شیاد سال لقب گذاردند ولی کار جونز به اینجا خاتمه پیدا نکرد. چند سالی از سقوط مصدق نگذشته بود که جونز با طیاره شرکت سیتی سرویس سقوط کرد و کشته شد. بعد معلوم شد که در جیب جونز چهارصد هزار دلار پول نقد وجود داشته و با رفقایش رهسپار قمار و عیاشی بوده است(چهارصد هزار دلار چهل سال پیش، بیش از چهارمیلیون دلار امروز است). در همان زمان عدهای مدعی شدند که این پولها از قاچاق و به طور نامشروع به دست آمده بوده است. در هر حال با مردن جونز، شرش از سر ایرانیها و آمریکاییها هر دو کنده شد!»
خرید نفت از طرف شرکتهای ایتالیایی
الف- کنت دو لازونکا
در میان اتباع خارجی اولین کسی که تقاضای خرید نفت ایران را پس از ملی کردن نمود و در حقیقت قدم مثبتی دراین راه برداشت، شخصی بود به نام کنت دو لازونکا. اگر درست بنگریم نامبرده یکه و تنها حاضر شد نفت ایران را بخرد و برای این منظور کشتی «روزمری» را به آبهای ایران اعزام داشت. داستان کشتی روزمری و گرفتاری آن در عدن و محاکمه محموله نفت که منجر به شکست دولت ایران و شخص
کنت دو لازونکا در آن دادگاه مستعمراتی شد، چیزی نیست که موضوع آن را در اینجا مورد بحث قرار دهیم.
اینجانب که فقط در این باره از انتشارت جراید اطلاع حاصل کردهام، ایمان راسخ دارم که شخص کنت دو لازونکا مایل بود قدمی برای حل این مشکل بردارد ودر این کار ید طولانی داشت زیرا وی بود که مقداری از نفت مکزیک را سالها قبل بهرغم شرکتهای معظم پس از ملی شدن خر یداری کرد و محاصره اقتصادی مکزیک را پس از ملی شدن صنایع آن کشور در هم شکست. در هر حال وی گرچه در ایران موفق به این اقدام نشد و لابد پس از گرفتاری کشتی روزمری دیگر سرمایه کافی برای زدوخورد نداشت، ولی قدم موثر و مردانهاش میبایست در نظر ایرانیان با قدردانی و حق شناسی تلقی گردد. متاسفانه پس از این اقدام جوانمردانه قراردادی که در دست داشت به علت عدم اجرا از طرف دولت ایران فسخ و در حقیقت به شرکت ایتالیایی دیگر واگذار گردید.
ب- شرکت سوبور
این شرکت گرچه قرار بود مقدار معتنابهی نفت از کشور ایران صادر کند و در قراردادی که با دولت مصدق داشت حقتقدم برایش قایل شده بودند، ولی باز هم موفق نگردید گره مشکلات ایران را باز کند و فقط برای حسن اجرای قرارداد خود و ادامه آن و مانع شدن از فسخ هر چندماه یک مرتبه یک کشتی نفتکش به سواحل ایران اعزام مینمود و گرچه در حدود یک صد هزار تن نفت ازایران برد و بهای آن را هم پرداخت نکرده بود، هیچ گاه موفق نشد که محمولههای خود را در بازار ایتالیا به فروش برساند.
زیرا شرکت نفت سابق با اعمال نفوذهای سیاسی دولت انگلستان برای سد کردن بازارهای ایتالیا از طریق دادگاههای مختلف به جلوگیری از فروش نفت ایران اقدام کرد و محاکم ایتالیا هم در این مورد پس از مدتها حکم قطعی صادر نکردند و موضوع فراموش شد.
در هر حال موضوع فروش نفت ایران به ایتالیا فقط جنبه شوخی داشته و هیچگاه سرمایهداران آن کشور حاضر نشدهاند که مبالغ هنگفتی برای مبارزه با شرکتهای بزرگ در این راه مصرف نمایند و ناگفته نباید گذاشت که ثروتمندان ایتالیا از زمره سرمایهداران بزرگ و معتبر جهان که قادرند با هفت شرکت بزرگ مقابله کنند، محسوب نمیگردند.
فروش نفت به شرکت ژاپنی ایدهمیتسو
مسلما تنها شرکتی که با نظر تجارتی میخواست نفت ایران را خریداری کند و حمل کند شرکت ژاپنی ایدهمیتسو بود. این شرکت با دولت مصدق محرمانه قراردادی منعقد کرد که مقادیری نفت خام و تصفیه شده خریداری کند و چون وسایل حملونقل و سوابق زیاد در امور خرده فروشی نفت در ژاپن داشت لذا بیش از سایر داوطلبان موفق شد که نفت ایران خریداری و به مقصد برساند. لازم به تذکر نیست که چون دولت مصدق پنجاه درصد تخفیف به خریداران میداد و قیمت نفت تصفیه شده در دنیا به تناسب بیش از نفت خام است، خریداران بیشتر شایق بودند که نفت تصفیه شده خریداری کنند. شرکت ایده میتسو از این قرار محروم نبود و در مدت یک سال در حدود ۲۰۰هزار تن نفت تصفیه شده به ژاپن حمل کرد و به فروش رسانید. در مورد این شرکت و مشکلات آن در جراید وقت اخبار بسیار دیده شده، خلاصه مطلب این است که دولت انگلستان به دولت ژاپن فشار آورد تا سهمیه ارزی شرکت «ایدهمیتسو» را برای سالهای بعد قطع نمایند، بدیهی است شرکت مزبور که فاقد ارز میشد دیگر نمیتوانست نفت ایران را خریداری و حمل کند. بدین طریق شرکت ایده میتسو هم از میدان داوطلبان خرید خارج شد و یک مرتبه دیگر دولت انگلستان شکست روحی و اقتصادی تازهای به پیکر نحیف سیاست مصدق وارد آورد.
ارسال نظر