اصلاحات ارضی سال ۱۳۴۲ موجب شد که اراضی بزرگ کشاورزی میان هزاران روستایی توزیع شود و امکان استفاده از ماشین‌آلات را در این مزارع کوچک کمتر کند. اما این اتفاق موجب نشد تا شاه و تکنوکرات‌هایش آرزوی داشتن کارخانه تولید تراکتور را که در جلسه‌های شورای اقتصاد به بحث گذاشته بودند، فراموش کنند.

در نیمه دوم دهه ۱۳۴۰ بود که سرانجام کارخانه تراکتورسازی تبریز شروع به کار کرد. یکی از ویژگی‌های دهه ۱۹۶۰ میلادی افزایش درآمدهای ناشی از صدور نفت از یک طرف و تثبیت ظاهری قدرت نظام سلطنتی و اعلان شدن کشور ایران به عنوان جزیره ثبات منطقه از طرف دیگر است. ثبات اجتماعی، وفور دلارهای نفتی و حمایت بی‌‌چون‌وچرای دولت‌های غربی از نظام موجب شد که برخلاف الزامات ناشی از تقسیم کار و اقتصاد جهانی تمایلات صنعتی در مسوولین قوت گرفته و برای نیل به آنچه که نظام «تمدن بزرگ» می‌نامید حرکت‌های رشد و توسعه و در راس آن گسترش صنایع در برنامه‌های پنج‌ساله منظور گردد.

در آن برهه خاص تاریخ، سفرهای متعدد شاه به کشورهای سوسیالیستی اروپای شرقی با حساسیت غرب مواجه نشد و سبب شد که شاه در سفرهای خود از تمایلات این کشورها برای ایجاد روابط با ایران در جهت توسعه صنایع استفاده نماید. شاه در سفر خود به اتحاد جماهیر شوروی (سابق) قرارداد احداث کارخانه ذوب آهن را امضا کرد. احداث کارخانه ذوب آهن در ایران یکی از آرزوهای دیرینه مردم از زمان جنگ دوم جهانی بود، ولی غرب بنا به دلایل خود عملا از دادن تکنولوژی آن اکراه داشت، ولی رهبران اتحاد جماهیر شوروی شاید به دلیل آگاهی از چنین حساسیت ملی آماده احداث آن در اصفهان شدند.

به دنبال اجرای طرح احداث کارخانه ذوب آهن، حرکت ایران در مسیر صنعت به‌ویژه صنایع سنگین شتاب بیشتر گرفت و متعاقبا عملیات اجرایی قرارداد احداث کارخانه ماشین‌سازی تبریز با کشور چکسلواکی آغاز شد.

کشورهای اروپای شرقی تنها راه ورود به بازار وسیع ایران را به درستی از کانال ارائه فناوری و اجرای طرح‌های صنعتی مشترک تشخیص دادند و در همین راستا ماشین‌سازی اراک، ذوب آلومینیم و... و ده‌ها طرح عظیم دیگر با تکنولوژی خاص اروپای شرقی در ایران به ویژه در سه منطقه صنعتی اصفهان، اراک و تبریز یکی پس از دیگری شروع شد.

در سال‌های اولیه اجرای طرح کارخانه ماشین‌سازی تبریز، شاه به کشور رومانی سفر کرد و در این سفر، چائوشسکو، رییس‌جمهوری وقت رومانی طی موافقتنامه همکاری‌های اقتصادی ـ فنی با احداث کارخانه تراکتورسازی در تبریز موافقت نمود. با امضای قرارداد موافقتنامه در هشتم آگوست ۱۹۶۶ دولت‌های ایران و رومانی با عضویت آقایان دکترمحمد یگانه، رضا نیازمند (از ارکان اصلی سازمان گسترش و نوسازی صنایع ایران) محمدتقی کبریت‌ساز توکلی (مدیرعامل وقت ماشین‌سازی تبریز) غلامحسین فولادیون (مدیرعامل تراکتورسازی) و مدیرعامل وقت بنگاه توسعه ماشین‌های کشاورزی یک شرکت حقوقی جهت اجرای طرح ایجاد تراکتورسازی در منطقه صنعتی غرب تبریز در پنجم مهرماه ۱۳۴۶ تاسیس شد.

آغاز مونتاژ

مونتاژ دستی تراکتورهای یونیورسال رومانی در سه ماه آخر ۱۳۴۸ با تعداد چهار دستگاه در روز به‌صورت دستی آغاز شد و با کسب مهارت افراد و رفع شدن موانع عملیات مونتاژ در نهایت به ۱۲ دستگاه در روز بالغ شد. کلیه تراکتورها بعد از اتمام عملیات در هر مرحله توسط کارگران در روی ریل موقت به جلو هل داده می‌شد و در مرحله نهایی تراکتور مونتاژ شده توسط یک تراکتور دیگر بکسل از خط خارج می‌‌شد و به سالن دیگر جهت کنترل کیفیت (روداژ) و انجام آزمایشات انتقال می‌یافت. به لحاظ اینکه محوطه کارگاه روداژ (آزمایش تراکتور) هنوز آماده نشده بود، لذا مکانسین‌ها مجبور بودند که تراکتورهای تولیدشده را در خیابان وجاده های نیمه تمام کارخانه آزمایش کنند. در نتیجه رفت و آمدهای گاها بی‌هدف آنها و دود ناشی از اگزوز تراکتورهای تازه مونتاژ شده و شیطنت بعضی از راننده‌ها توجه هر تازه واردی را جلب می‌کرد. آقای مهندس ساعدی نتوانست بیش از چندین سال در تبریز دوام بیاورد؛ لذا با استعفا از سمت مدیریت تولید به تهران بازگشت و به جای ایشان آقای مهندس توتونچی جایگزین شد. مهندس فولادیون از شروع به کار تراکتورسازی تبریز، سکان هدایت این شرکت را در اختیار داشت. او بیشتر وقت خود را در دفتر مرکزی در تهران سپری می‌کرد ولی برای پیگیری امور به تبریز نیز می‌آمد. بدخشان اولین قائم‌مقام تراکتورسازی تبریز بود. جمشید ایروانی، رییس کارگاه، بیژن صالحی مدیر تولید، دستگاه و مدیر طرح و توسعه، پاپیروسچی مدیر نظارت بر طرح‌های ساختمانی و مقدم مدیر پروژه ساخت تراکتورهای مسی فرگوسن از مدیران اولیه این کارخانه قدیمی بودند.