با بخش خصوصی کاری نداشتیم

آخرین بخش از خاطرات عبدالمجید مجیدی به نوع تعامل سازمان برنامه و بودجه با مجلس اختصاص دارد.

هم وقتی که رییس سازمان مرکزی بودجه و معاون نخست وزیر و هم وقتی که رییس سازمان برنامه بودید درهر دو مورد شما...؟

در هر دو مورد، مگر اینکه کارهای فوق‌العاده‌ای پیش می‌آمد که از معاونینم خواهش می‌کردم به جای من شرکت کنند لذا ما سعی می‌کردیم درسطح کمیسیون بودجه مجلس شورای ملی و کمیسیون دارایی سنا نقش خودمان را درست ایفا کنیم و نمایندگان را قانع کنیم. تمام بحث‌ها و صحبت‌های آنها را گوش می‌دادیم و تقریبا می‌توانم بگویم هیچ موقعی پیش نیامد که برخوردی بشود یا اینکه کاری آنها بکنند که ما یک عکس‌العمل تندی نشان بدهیم، به هیچ وجه خیلی رابطه خوبی داشتیم و تفاهم خوبی برقرار بود. به خصوص وقتی نمایندگان می‌دیدند که ما با چه دقتی این بودجه را تهیه کرده‌ایم و تمام سوالاتی را که می‌کنند، جواب درست برایش داریم. ولی معذلک مواردی پیش می‌آمد، بخصوص وکلای مخالف بحث‌هایی در میان می‌گذاشتند که دخالت رییس مجلس لازم می‌شد. ما می‌رفتیم جلسه می‌کردیم در دفتر رییس مجلس و آنجا مسائل را به داوری ایشان واگذار می‌کردیم یا در مجلس سنا به همین ترتیب.

چون شخص سناتور سجادی که در آن سال‌ها نایب‌رییس مجلس سنا هم بود، شخصا رییس کمیسیون دارایی بود و چون ایشان قبلا چند بار وزیر دارایی شده بودند و مسائل مالی را خوب می‌دانستند، پیش از آنکه ما سعی کنیم جواب ایرادگیرندگان و سناتورهای عضو کمیسیون را بدهیم خود سناتور سجادی جواب آنان را می‌داد. لذا یک همکاری خیلی صمیمانه و خوبی بین ما وجود داشت. تقریبا در سنا هیچ‌وقت مساله خاصی نداشتیم. به‌خصوص که تصویب بودجه از مختصات مجلس شورای ملی بود.

مجلس سنا بیشتر به تبصره‌ها توجه داشت و در مورد بودجه یک نظر مشورتی می‌داد. تصویب بودجه قانونا وظیفه مجلس شورای ملی بود.

من یک بار دیگر باز این سوال را بکنم، بعد رد می‌شویم. یعنی یکی از دلایل اینکه این مسائل را نداشتید منوط به این بوده که بودجه خوب درست می‌شد و قابل توجیه بود؟ برایشان شرح می‌دادید که چرا جریان این‌طوری است و بعد آنها هم به مساله خاصی...؟

بله در آن مدتی که من با مجلس تماس داشتم، این اطمینان را داشتند که همان جنگی را که آنها باید بکنند، ما قبلا در سازمان برنامه کرده‌ایم. یعنی می‌دیدند که وقتی نماینده وزارتخانه مربوطه می‌آمد آنجا یک حرفی می‌زد، سازمان برنامه همان نظری را داشت که کمیسیون بودجه می‌خواست ابراز بکند. مواردی که یک عضوی سوال می‌کرد که ما در طرف دستگاه اجرایی قرار می‌گرفتیم خیلی کمتر بود از مواقعی که ما و عضو کمیسیون بودجه در یک جبهه بودیم و دستگاه اجرایی در طرف دیگر. مردم و رسانه‌های گروهی چون تمام جزئیات را از داخل نمی‌دیدند، به نظرشان می‌آمد که بودجه‌ای که ما داده‌ایم عینا مجلس تصویب کرده و قاعدتا مجلس فقط یک مهر تصویب زده است، ولی در عمل این‌طور نبود. ما که شاهد و دست‌اندرکار بودیم خیلی شاهد ابراز عقاید آزاد در کمیسیون بودجه بودیم. بحث خیلی در آنجا جدی بود و وارد متن موضوعات و سیاست‌ها می‌شدیم و خیلی بحث‌های جدی داشتیم.

هیچ موردی بود که شما بگویید در این زمینه‌ها بی‌خود بحث نکنید چون قبلا تصمیم گرفته شده؟

‌چرا پیش می‌آمد. یک موردش که به عنوان مثال باید بگویم، در یکی از این سال‌هایی که من از بودجه دفاع می‌کردم، راجع به هزینه‌ها در قسمت عمرانی تقاضای بعضی از نمایندگان عضو کمیسیون بودجه این بود که اعتبارات شهرسازی افزایش پیدا بکند، برای اینکه شهرها از نظر اگو و از نظر تسهیلات بهداشتی و از نظر تاسیسات شهری و غیره دچار اشکال هستند و بایستی اعتبارات افزایش داده شود، تا اینکه مردم شهرها راضی‌تر باشند و مثلا در موقع حوادث اماکنشان حفظ شده و زندگیشان بهتر شود. من قانع شدم که حرفشان درست است. به هر حال وقتی این را بردم در شورای اقتصاد، موقعی که به تقاضای من این مساله در دستور جلسه قرار گرفت با عکس‌العمل زیاد خوبی از طرف شاه مواجه نشدم.

برای اینکه استدعای من این بود که این بودجه در صورتی به راحتی به تصویب می‌رسد که ما این اعتبارات را تغییر بدهیم و افزایش بدهیم چون نمایندگان مجلس با اصرار می‌خواستند. ولی از اینکه من در مقابل شاه تکیه کرده بودم روی نظرات کمیسیون بودجه مجلس و وکلای مجلس، ایشان ناراحت شدند و گفتند این نوع مسائل را دیگر به این صورت پیش من مطرح نکنید. منظورشان این بود که دولت بودجه‌ای صحیح و منطقی تهیه و تنظیم کرده است و نمایندگان عضو کمیسیون بودجه نباید آن را تغییر دهند.

این در چه سالی بود؟

زمستان سال ۱۳۵۵.

آقای دکتر مجیدی دو سوال دیگر من دارم در این بخش، یعنی مربوط به دورانی که شما رییس دفتر مرکزی بودجه و معاون نخست‌وزیر بودید. یکی مربوط به این هست که وقتی بودجه را شما تعیین و تهیه می‌کردید، بخش‌خصوصی در این زمینه چه نقشی داشت؟ آیا ارتباطی داشتید با بخش‌خصوصی؟ شیوه‌ای که آنها روی مساله بودجه تاثیر می‌گذاشتند چه بود؟

در آن دوران که قبل از سال ۱۳۴۶ است، ما اصلا به بخش‌خصوصی کاری نداشتیم و بخش‌خصوصی هم با ما کاری نداشت. چون اعتباراتی که در برنامه سوم بود و در بودجه دولت بود فقط برای بخش دولتی بود. به این جهت هیچ ارتباطی بین بودجه و بخش‌خصوصی وجود نداشت.

در بررسی برنامه و تعیین خط مشی‌ها و سیاست‌های متخذه در برنامه سوم عمرانی اشاراتی به بخش‌خصوصی شده بود. ولی حتی برنامه هم آن طور که در برگیرنده تمامی اقتصاد مملکت باشد، به صورتی که خطوط اصلی فعالیت بخش‌خصوصی هم در آن مشخص شده باشد، نبود.البته در کلیات برنامه راجع به تمام اقتصاد مملکت صحبت می‌شد، ولیکن هیچ اشاره مشخص و دقیقی به فعالیت بخش‌خصوصی نبود، بودجه که اصلا ارتباطی به آن نداشت.