خاطرات
نحوه تصمیمگیری درباره اقتصاد کشور
چرا اقتصاد ایران به ویژه در دوران مدرن نتوانست رشد و توسعه به معنای واقعی را تجربه کند؟ کارشناسان و اقتصاددانان اعتقاد دارند که نظام تصمیمگیری اقتصادی در این سرزمین با کاستیهای بنیادین مواجه بوده است.
محمد یگانه، رییس کل بانک مرکزی، وزیر دارایی، وزیر آبادانی و مسکن و وزیر مشاور در نظام قبلی، در بازگویی خاطرات خود که در قالب پرسش و پاسخ با مجریان طرح تاریخ شفاهی تشریح شده است، به این مشکل اشاره میکند.
آقای یگانه مذاکرات نخستین جلسات شورای عالی اقتصاد منتشر شده و در دسترس هست، اما مذاکراتی که در دهه آخر رژیم شاه صورت گرفته منتشر نشده. من میخواهم از جنابعالی تقاضا بکنم که جزئیات خاطراتی را که شما از این جلسات دارید برای ما شرح بفرمایید تا حدودی طرز تصمیمگیری درباره امور اقتصادی کشور و نقشی که شاه در این مذاکرات ایفا میکرده روشن بشود. چند نمونه را برای ما ذکر بفرمایید که دقیقا به خاطر میآورید.
البته خیلی در این سالها من در این شوراها شرکت کردم. ولی اگر چه اسم این شورای اقتصادی جنبه شورا داشت، ولی در عمل بیشتر جنبه ابلاغ دستورات و اوامر را داشت تا اینکه مسائل در اینجا مطرح بشود. در هر حال این شورای اقتصاد که آن به صورت قانونی به وجود آمده بود و در قانون برنامه و بودجه وجود داشت و برنامه پنجساله و غیره و ریاست آن جلسه را اجلاسیههای اینها را شاه به عهده داشتند. حالا من نمیدانم از نقطه نظر قانون اساسی چه جنبهای داشت، هیچ وقت من مطالعه نکردم و مطالعه هم نشده بود. ولی بیشتر شورای اقتصاد برای همینطور که قبلا عرض کردم، ابلاغ دستور و اوامر شاه بود و در عین حال آگاهی ماموران عالی رتبه دولت در سطح وزرا از اینکه نظرات ایشان چیست و دنبال چه کارهایی بایستی بروند و کارهای خودشان را با هم تلفیق و هماهنگ بکنند، از این قبیل.
در این باره برای اینکه این کارها هم این دستورات هم روی اصولی جلو برود که بسته به شرایط آن زمان داشت، طوری کرده بودند که از طرف آقای هویدا و دولت آن روز که قبلا یک جلسه مقدماتی تشکیل بدهند و مطالبی را که بایستی ببرند به حضور شاه آن مطالب قبلا درباره آنها مذاکره بشود و معلوم بشود که اولا کدام مسائل را بایستی ببرند پیش شاه و درباره آنها چه حرفهایی، چه پوزیسیونهایی، چه موقعیتهایی این وزراء دارند و بعد از اینکه نظرشان با همدیگر هماهنگ شد و اختلافات خودشان را با همدیگر حل کردند و غیره ببرند پیش شاه و سعی هم میشد که اگر گرفتاریهایی دارد این گرفتاریها را خیلی کوچک جلوه بدهند و در حضور شاه فقط آن مسائلی مطرح میشد که ایشان علاقه داشتند یا قبلا گفته بودند در نامههای مختلفشان و غیره دستوراتی یا اوامری داده بودند یا اطلاعاتی خواسته بودند.
پس در این جلسات به این ترتیب مطالبی میرفت که یا مورد علاقه ایشان بود یا اینکه دستورات خودشان را میگرفتند و میرفتند دنبال کار و اگر یکی از وزرا در این صحبتها از مسیر خودش خارج میشد در این صورت، خوب یا در همان جلسه فوری آقای هویدا یا رییس سازمان برنامه یا وزیر مشاور آقای اصفیاء اشاره میکردند که بله قربان اجازه داده بشود که این مساله مورد مطالعه بیشتر قرار بگیرد تا بروند با همدیگر صحبتهایشان را بکنند و بعدا بیاورند پیش شاه یا اینکه اگر شخصی جوابش را میداد اگر در جهت شاید خوشایندی بود اشکالی نداشت، ولی اگر در جهت ناخوشایندی بود در این صورت ممکن بود مورد سوال قرار بگیرد.
در این باره بایستی بگویم که بهطور کلی خود شاه علاقهمند به این بود که تا حدی که میتواند دست به حقایق پیدا بکند، ولی در عین حال به هیچ وجه دوست نداشت وقتی که ایشان تصمیمش را گرفت یا ایشان یک نظر به خصوصی دارد، آن نظر بخصوص مورد challenge قرار بگیرد آن هم در ملأ عام، کسی میتوانست برود پشت در با شاه حرفهایی را بزند نظرات خودش را بگوید ولو اینکه در جهت خلاف نظرات شاه بوده باشد، ولی در ملا عام در میان گروه این به صلاح نبود و شاه مقاومت میکرد و فوری قطع میکرد حرف آن شخص را.
در عین حال همانطور که گفتم بین سوال پیچ کردن در بعضی موارد بین بعضی از وزراء سعی میکرد که اطلاعات بیشتری به دست بیاورد،ولی کار به جایی رسیده بود راجع به بعضی از این مطالبی که میرفت پیش شاه فرمودید بعضی از موارد را برایتان بگویم. در اواخر یا در طی حکومت آقای نخستوزیری آقای هویدا کوشش میشد که قیمتها مورد کنترل قرار بگیرد، تثبیت قیمتها باشد و این وقتی که آقای آموزگار آمدند و تصمیم بر این شد که ما باید راه دیگر برویم برای تعیین قیمتها و کمکم شروع به آزادی شد و ایجاد عرضه بیشتر و کنترل تقاضا، وزیر بازرگانی که آقای کاظم خسروشاهی بودند و خیلی فشار هم به ایشان وارد میشده ایشان هم سعی میکردند که تثبیت قیمتها از بین برود و در بعضی از موارد هنوز موافقت با آنها نشده بود که این قیمتها از تثبیت قیمت خارج بشود، ایشان به عنوان مثال تعدادی از کالاها را میآوردند به این شورا که فرضا قیمت سنجاق بایستی چهطور باشد، قیمت underwear زنانه که این قیمتش چه باشد، و اینها هم شکلهای مختلف دارد رنگهای مختلف دارد، اینها قیمتهایش چه باشد، و از این قبیل.
شما میدیدید که دیگر کاملا تصمیمگیری در آنجا نشان داده میشد که وارد مسائل جزئی شده که به صلاح نیست و بایستی سوالات یا اینکه این تجزیه و تحلیلها در سطح بسیار بسیار کلی بایستی باشد تا به یک تصمیمات اساسی برای کشور رسید.
این به عنوان مثال که این شورا خودش را وارد این مسائل کوچک کردن در صورتی که مسائل اساسی را در بعضی موارد کنار گذاشتن. در هر حال حالا دیگر وارد جزئیات بیشتر نمیشوم، این بحث مفصلی دارد و در اینجا همان به گزارشهای قبلی که نگاه بکنید آنجا نشان میدهد.
ارسال نظر