تحلیل و روایت
وقتی موضوع انتشار صفحهای به نام «تاریخ اقتصاد» را با دکتر مهدی بهکیش اقتصاددان ایرانی و رییس اتاق بازرگانی ایران و ایتالیا در میان گذاشتم خرسند شد و گفت: «اتفاقا، من وقت زیادی برای فهم و درک این مساله گذاشتم تا دلایل و ریشههای بیاعتمادی ایرانیان به غرب به ویژه انگلیس را پیدا کنم و به نتایجی نیز دست یافتم که بخشهایی از آن منتشر شده است».
محمد صادق جنان صفت
وقتی موضوع انتشار صفحهای به نام «تاریخ اقتصاد» را با دکتر مهدی بهکیش اقتصاددان ایرانی و رییس اتاق بازرگانی ایران و ایتالیا در میان گذاشتم خرسند شد و گفت: «اتفاقا، من وقت زیادی برای فهم و درک این مساله گذاشتم تا دلایل و ریشههای بیاعتمادی ایرانیان به غرب به ویژه انگلیس را پیدا کنم و به نتایجی نیز دست یافتم که بخشهایی از آن منتشر شده است». دغدغه دکتر بهکیش در این باره تنها یکی از صدها موضوعی است که میتوان در صفحه «تاریخ اقتصاد» به آن پرداخت و با یادآوری رویدادهای تاریخی ایران و غرب به نتایج قابل قبول دست یافت. درباره انتشار صفحه «تاریخ اقتصاد» در روزنامه دنیایاقتصاد با سعید لیلاز که دکترای تاریخ دارد نیز گفتوگوی کوتاهی داشتم. سعید لیلاز که گرایشهای تحلیلی درباره اقتصاد دارد و به صورت آکادمیک رشته تاریخ را تمام کرده است نیز معتقد بود، برای اینکه بتوانیم دلایل رشد و توسعه اقتصادی برخی کشورها و ناکامی برخی دیگر از مدار توسعهنیافتگی را به صورت واقعی درک کنیم، یکی از راهها این است که به تاریخ مراجعه کنیم. وقتی امروز تصمیمی در سطح کلان گرفته میشود بخشی از دلایل اتخاذ این تصمیم ریشه درگذشته تاریخی دارد.با همین کنجکاویها و پرسشگریها بود که به کتاب ارزشمند داگلاس نورث رسیدم و بخش انقلابهای اقتصادی اول تا سوم را با دقت بیشتر مطالعه کردم. این اقتصاددان نهادگرا به این نتیجه رسیده است که نهادهای اقتصادی و سیاسی که امروز در یک جامعه فعال هستند، ناگهانی و براساس اراده یک فرد یا یک گروه سیاسی پدیدار نشده و ریشه در تاریخ هر سرزمین دارد. نهادها نقش تاریخی دارند و پیامدهای آنها در سرنوشت کسب و کار و معیشت شهروندان یک جامعه ادامه پیدا میکند. وی مینویسد که اگر اهالی کسب و کار در یک سرزمین به راحتی از پرداخت مالیات شانه خالی میکنند و حاضر نیستند سهم خود از درآمدهایی که بخشی از آن به دلیل حضور نیروی ضد دولت است را پرداخت کنند باید ریشههای تاریخی نهاد مالیات گیری را کالبد شکافی کرد. از طرف دیگر وقتی به رویدادهای تاریخی که مورخان نوشتهاند و سرگذشت جامعهها، افراد، گروههای اجتماعی و احزاب و نهادها را بررسی کردهاند خوب نگاه میکنیم ردپای اقتصاد به معنای عام کلمه را میتوانیم پیدا کنیم. بسیاری از مجادلهها، نزاعها، آشتیها و سازگاریهای تاریخی میان رهبران دولتها، میان گروههای ذینفوذ در درون یک سرزمین و میان ملت و دولت در هر جامعهای ریشه منافع شخصی و گروهی دارد و مسائل و بحثهای سیاسی را میتوان روبنای این مجادلات تلقی کرد. شاید در میان این نزاعهای تاریخی بتوان استثناهایی پیدا کرد که برخی افراد و احزاب و جامعهها و گروههای اجتماعی، پیگیری مقولات ارزشی و اعتقادی را اصل و پایه میدانستهاند، اما آیا بدون داشتن بنیه نیرومند مالی و مادی، کسب و حفظ و توسعه ارزشها ممکن است؟ آیا روزی که تموچین از مغولستان موجی از سربازان جان برکف را به سمت ایران حرکت داد، تنها دغدغهاش گسترش ارزشهای مغولی بود یا اینکه دشتهای وسیع و پرآب و علف ایران را برای دامداری خود میخواست؟
آیا سازش تاریخی کشورهای غربی پس از وقوع دو جنگ جهانگیر اول و دوم این نبوده و نیست که توانستهاند نوعی سازگاری میان فعالیتهای اقتصاد ملی و جهانی برقرار کنند؟ آیا رهبران چین در سه دهه اخیر بدون دلیل اقتصادی راه سازگاری با آمریکا و غرب را در پیش گرفتهاند.
پرسشهایی از این دست را میتوان همین طور ادامه داد. پیدا کردن پس و پشت اقتصادی منازعات سیاسی، اجتماعی، فرهنگی میان گروههای اجتماعی، میان سرزمینها و ملتها و میان رهبران دولتها و شهروندان، کاری است که میتوان انجام داد.
صفحه «تاریخ اقتصاد» سعی دارد در حد بضاعت خود چنین کاری کند و تلاش دارد در این عرضه نوعی روشنگری تاریخی را در دستور کار قرار دهد. برای رسیدن به این هدف دو روش وجود دارد: روش اول تحلیل رویدادهای تاریخ اقتصاد با استفاده از تئوریهای مرسوم و شناخته شده است. این روش و راه البته بسیار ضروری است و در این صفحه جایگاه بلندی دارد، اما بضاعت علمی، کارشناسی در این عرصه ناشناخته و اندک است و سعی ما این خواهد بود که روش دوم که نقل رویدادهای تاریخ اقتصاد است را بیشتر به کار گیریم و نتیجهگیری را به خوانندگان ارزشمند واگذار کنیم.
روش دوم از یک نظر که منابع، ماخذ و اسناد مکتوب پرشمار داخلی و خارجی و ترجمه شده دارد و همچنین به دلیل جذابیتهای روزنامهنگاری قالب اصلی و غالب صفحه تاریخ اقتصاد را به خود اختصاص میدهد. از همه خوانندگان گرانسنگی که علاقهمندند مباحث تاریخ اقتصاد را در ایران و جهان پیگیری کنند میخواهیم به کمک ما بیایند.
همه گروههای اجتماعی مثل بازرگانان، صاحبان صنایع، دانشجویان رشتههای گوناگون به ویژه تاریخ و اقتصاد، مدیران دولتی شاغل یا بازنشسته، روزنامهنگاران و علاقهمندان به مسایل تاریخ اقتصاد توانایی کمک به ما را دارند، اگر تمایل داشته باشند، ما آمادهایم.
ارسال نظر