روایت بریتیش پترولیوم

«باید مراقب او بود، چون هم حیله‌گر است و هم غیرقابل اطمینان و کاملا غیرقابل پیش‌بینی...»

نگاهی به چگونگی ورود بازیگران نفتی به خانه‌های شطرنج تاریخ نفت کشور ما و نقش‌آفرینی آنان در فاصله سال‌های ۱۳۰۷ تا ۱۳۳۳، بازنمود بار گران مرارت‌هایی است که در اعماق ذهن و خاطره هر ایرانی علاقه‌مند به سرافرازی و اعتلای کشور، ماوا گزیده است. بازخوانی این فصل از تاریخ نفت ایران، هر چند بار هم که ممکن شود، مغتنم و درشناسایی عطش سیری ناپذیر پی جویان نفت، کاری بایسته و لازم است.

«۲۶ سال با صنعت نفت ایران، به روایت شرکت بریتیش پترولیوم (۱۹۵۴-۱۹۲۸)» عنوان کتابی از ج.بمبرک است که با ترجمه علیرضا حمیدی یونسی در سال ۱۳۸۰ توسط انتشارات اداره کل روابط عمومی وزارت نفت منتشر شده است.

اگرچه ناشر در پیشگفتار کتاب، این اثر را از خطا و تحریف برکنار نمی‌داند، اما آن را در شمارگان محدود منتشر کرده است تا کتاب را در معرض قضاوت خوانندگان قرار دهد و اشتباهات آن را با این قضاوت‌ها گوشزد نماید.

«۲۶ سال با صنعت نفت ایران، به روایت شرکت بریتیش پترولیوم (۱۹۵۴-۱۹۲۸)» از سه بخش و یک مقدمه تشکیل شده است که بخش سوم آن به مقوله ملی شدن صنعت نفت ایران اختصاص دارد. در این بخش نگارنده شخصیت مصدق را دارای یک ماهیت منفی می‌داند و به نقل از یک مورخ آمریکایی در توصیف او می‌نویسد: «منفی گرای با شکوه و عظمت که جرات چالش و درگیر شدن را داشت ولی فاقد ظرافت و توان لازم برای ساختن و سازندگی بود.»

بمبرک یکی از دلایل سرسختی انگلستان در برابر ملی شدن صنعت نفت ایران را ناشی از شرایط اقتصادی این کشور پس از پایان جنگ جهانی دوم و ترس از تکرار چنین تجربه‌ای در سایر کشورها می‌داند. دو عاملی که در محافل دولتی انگلستان به دفعات ابراز می‌شد.