تاریخ معاصر
اصلاحات با هدف حذف رقیبان
سابقه اصلاحات ارضی در ایران به اواخر قرن نوزدهم بازمیگردد. از آن زمان تا دوران دکتر مصدق، سیاستهایی درباره رابطه مالکانه صورت گرفت که محصول آن تحول در نظم مالکیت زمین در برخی مناطق ایران بود. اما پیشینه اصلاحات ارضی در ایران اواخر دهه ۲۰ و سفر ویلیام داگلاس، قاضی دادگاه عالی آمریکا به ایران بازمیگردد. او در ملاقات با شاه ایران یکی از شرایط کمک آمریکا را اصلاحات ارضی دانست و در سخنرانی خود در دانشگاه تهران وضعیت کشاورزی را مهمترین مشکل ایران برشمرد و اجرای اصلاحات ارضی را برای جلوگیری از نفوذ و رشد کمونیسم به مقامات ایران توصیه کرد. در نخستین بخش از گزیده کتاب «سیاست در ایران» نوشته جیمز آلنبیل ترجمه علی مرشدیزاد (نشر اختران) اصلاحات ارضی بررسی میشود.
سیاست حفظ نظام
نیم قرن سلطنت پهلوی در ایران در بر دارنده الگوهایی سنتی بوده است که در آنها شاه مشوق اطاعتی منفعلانه در تمامی روابط دیگران در قبال خود و رقابت توازنیافته در تمامی دیگر تعاملات شخصی، گروهی و طبقاتی بوده است. الگوی نخست اغلب توسط الگوی دوم حمایت و نگهداری میشده است، زیرا نیروهایی که پیوسته توسط دیگران کنترل میشدند به ندرت فرصت مییافتند قدرتمندترین نیرو در آن نظام را مورد چالش قرار دهند. اما برخی اوقات کسانی که درون شبکه به رقابت مشغولند همه شخصیتها و گروهها را رقیب خود احساس میکنند و این میتواند به آسانی حتی شاه را نیز در برگیرد.رضاشاه طی ده سال آخر حکومت خود در برانگیختن احساسات نیرومند اطاعت از سلطنت کاملا موفق بود. این مطلب در مورد پادشاهی محمدرضا شاه نیز از اواسط دهه ۱۳۳۰ صدق میکند. از جمله تهدیدات این رابطه کسانی هستند که آشکارا مرکز قدرت را به مبارزه میطلبند. این امر مستقیما به در هم شکستن الگوهای اطاعتی که حول محور پادشاهی شکل گرفته است میانجامد. این نوع تهدید تا حدودی تبیینکننده تنشی است که بین مجتهدان و هر دو پادشاه پهلوی به وجود آمد. در هر مورد، شاه تنها پس از آنکه آن رابطه اساسی و جایگاه خود درون آن را مستحکم کرد به اقدام علیه روحانیت دست زد. مجتهدان همواره تهدیدی خاص علیه شاهی بودهاند که درخواست اطاعت کامل از همه میکرد.تهدیدات دیگر نیز برای این نوع حکومت وجود داشته است و این تهدیدات از درون نظام سیاسی سر برآوردهاند. نمونه بارز آن شخصیت محمد مصدق بود که جنبش ملی شدن صنعت نفت ایران را هدایت کرد و بین سالهای ۱۳۳۰ و ۱۳۳۲ نخستوزیر قدرتمند ایران بود. مصدق از چنان ویژگیهای محبوبیتی برخوردار بود که شاه را در سایه قرار داده بود و این سرنوشتی است که زمامداری را که میخواهد براساس طلب اطاعت حکومت کند تضعیف میکند. روشن است کسی که اینگونه حکومت میکند نمیتواند هیچ رقیبی را تحمل کند زیرا وجود رقیب آن رابطه را تحتالشعاع قرار میدهد. هیچکس بهتر از رضاشاه که به گونهای نظاممند شکلگیری رقیب دیگری را خفه کرد و تمامی رقیبان خود را کنار گذاشت، این مطلب را درک نکرد.یکی دیگر از عوامل تهدیدکننده این روابط افرادی هستند که خود را به عنوان بدیل پادشاه ارائه نمیکنند، بلکه از آنکه امتداد آن شخصیت باشند، سر باز میزنند. خانهای طوایف بزرگ همواره نمونههایی از این نوع چالش بودهاند. رهبرانی از طوایف مانند سردار اسعد و صولتالدوله طی دوره رضاشاه با داشتن چنین مواضعی جان خود را از دست دادند. دیگر افراد برجستهای که در دوران اخیر از اینگونه اطاعت امتناع ورزیدند، تبعید شدند (مظفر فیروز)، در خانه تحت نظر قرار گرفتند (اللهیار صالح، محمد درخشش)، به قتل رسیدند (تیمور بختیار).تهدید عمیقتر و جدیتر این الگوی اطاعت مورد انتظار از سوی کسانی است که با خود این رابطه مبارزه میکنند. در حالی که دو چالشگر قبلی روابط خاصی را مورد حمله قرار میدادند، این تهدید علیه خود رابطه است. براندازان موجود درون طبقه متوسط حرفهای علیه این رابطه دچار
ازخود بیگانگی میشوند و نماینده چالشگرانی اساسا متفاوت در مقابل این نظام سنتی هستند. از آنجا که اعضای طبقه اجتماعی جدید در اینجا درگیر هستند و این افراد با نظام مخالفت دارند و نه با شخص، شاه و نخبگان سنتی نمیتوانند به شیوهای سنتی در مقابل آنها واکنش نشان دهند. دستگیری، زندانی کردن، تبعید و رشوه برای ساکت و مغلوب کردن یک طبقه اجتماعی در حال رشد کفایت نمیکند. این چالش تهدیدی جدی در مقابل روابطی است که به ویژه در ساختار طبقاتی در جریان است. در حالی که دیگر چالشها صرفا متوجه رابطه خاصی مربوط به شخصیتهای معینی است، ظهور این طبقه اجتماعی جدید منادی تغییری بنیادین در روابط طبقاتی است. این طبقه به معنای دقیق کلمه در مقابل نظام شبکهای سنتی در سطوح مختلف آن قرار میگیرد و برای ایجاد تغییر هم در رهبری سیاسی و هم در ساختار اجتماعی فشار وارد میکند. به وجود آمدن این چالش و اقدامات صورت گرفته برای محدودسازی آن در قالب نظام سنتی مطالب بسیاری را درباره سیاست و تغییر در تاریخ معاصر ایران در اختیار ما میگذارد.
فرمان اصلاحات ارضی سال ۱۳۲۹
حکومت محمدرضاشاه را میتوان به سه دوره تقسیم کرد، که دو دوره از آن تحت سیطره طرحهای اصلاحی مهمی قرار دارد. نخستین دوره (۲۹-۱۳۲۰) در بهمن سال ۱۳۲۹ به پایان رسید یعنی هنگامی که شاه فرمانی را مبنی بر تقسیم اراضی سلطنتی صادر کرد. دومین دوره (۳۲-۱۳۲۹) نمایانگر نخستوزیری مصدق در هنگامی است که نخبگان سیاسی پیشین جایگاه خود را از دست دادند وتفوق شاه در نظام سیاسی ملی بهصورت موقت از دست رفت. دوره سوم (۱۳۳۳) تحت سلطه حوادث سال ۱۳۴۱ قرار دارد، یعنی هنگامی که شاه برنامه اصلاحی شش مادهای خود را اعلام کرد. اگرچه هر دو اصلاح سالهای ۱۳۲۹ و ۱۳۴۱ عمدتا حول محور توزیع زمین تمرکز داشتند، از حیث عمق و جهتگیری با یکدیگر متفاوت و تحت تاثیر چالشهایی بودند که سیاست آن روز با آن مواجه بود. ایران بین سالهای ۱۳۲۰ و ۱۳۲۹ صحنه هرج و مرجهای سیاسی بود، زیرا گروههای مخالف از هر طیف برای به چالش کشیدن نظام سر بر آورده بودند. اشغال ایران از سوی متفقین به صورتی ساختگی نظم را در بیشتر این دوران تضمین کرد، با وجود این کمتر نخبه سیاسی بود که از حمله زیانبار نشریهها، مجلهها و روزنامههایی که با سقوط رضاشاه سر بر آورده بودند در امان مانده باشد. حزب توده دارای گرایش به شوروی در این سالها بیشترین نفوذ را در ایران داشت و اعضای آن با سر و صدای زیاد به نخبگان سیاسی آن زمان حمله میکردند. شاه جوان در مواجهه با این مخالفت مستمر قادر به کسب وفاداری و اطاعت نبود و خود را در مقابل نیروهای رقیب و منازعهکننده متعددی میدید. در سطح طبقاتی نیز با در امان ماندن روابط متداوم طبقاتی، الگوهای رقابت شخصی و مستقیم سلطه یافتند، اما طی این دوره بود که الگوهای سنتی قدرت حتی در سطح طبقاتی نیز دیگر مسلم فرض نشدند. یک طبقه متوسط حرفهای ابتدایی در صحنه اجتماعی ظهور کرد و بیشتر مخالفتها از این ناحیه برخاست. خشونت و خیزش دهه ۱۳۲۰ با سوءقصدی به جان شاه در زمستان سال ۱۳۲۷ به اوج خود رسید. بعدا در همان سال، شاه مسافرتی به ایالات متحده کرد و در آنجا به جای کمک اقتصادی به وی توصیه شد که اصلاحات را آغاز کند.
محمدرضاشاه در ۲۲ دی سال ۱۳۲۹ خواستار نشستی با حضور نخبگان سیاسی شد و در این نشست به آنها گفت که در ۹ سال اخیر حرف بسیار زده شده اما کاری صورت نگرفته است. وی ابراز داشت که اکنون زمان اصلاح است. چند روز بعد، روزنامه داریا مقاله مستحکمی با عنوان «نه سال حرف زدن» منتشر کرد. منتخب زیر از این مقاله نشاندهنده فشارهایی است که در آن زمان برای اجرای اصلاحات و توزیع اراضی وارد میشد.
محمدرضا شاه پس از گذشت ۹ سال نمایندگان مجلس را به محل اقامت خود فراخواندند و به آنها گفتند که وضعیت خطرناک است. ایشان گفتند: «ما باید آماده دفاع از مرزهایمان باشیم. باید به خواستههای ملت پاسخ گوییم. باید عدالت اجتماعی برقرار سازیم. باید به جمعآوری مالیاتهای مستقیم و مالیات بر ارث مبادرت ورزیم. باید در مالکیت برابری به وجود آوریم. متاسفانه من ۹سال صحبت کردم ولی کسی به این صحبتها توجه نکرد...»به نظر میرسد که بار دیگر شیپور خطر به صدا درآمده است. زمامداران کشور شاید احساس میکنند که منافعشان در معرض خطر قرار گرفته است. به این ترتیب، آنها از دفاع از میهن سخن میگویند. شاهنشاه درباره اینگونه موضوعات بحث کردند و از عدالت اجتماعی و ضرورت ایجاد برابری در ثروت سخن گفتند. ایشان درباره از میان برداشتن منابع نارضایتی سخن گفتند... .
به نظر میرسد استشمام بوی باروت بر ذهن این افراد اثر گذاشته و خطری را که در آینده در انتظارشان است تشخیص دادهاند... .
شاهنشاه باید کار خود را آغاز کنند. ایشان باید ترتیبی اتخاذ نمایند که تمامی ۱۵۰۰ روستایی که در اختیار خانواده پهلوی است بلافاصله در میان کشاورزان توزیع شود. اعلیحضرت سپس باید تمامی زمینداران بزرگ کشور را فراخوانند و به آنها بگویند: «من شروع کردم. شما نیز باید از من تقلید کنید.» سپس باید دولت را مجبور سازند که لایحهای در باب توزیع اراضی به مجلس ارائه دهد...
شاه ایران کمتر از یک ماه پس از انتشار این سرمقاله با صدور فرمانی خواستار توزیع اراضی سلطنتی شد. وی مدعی شد که قرار نیست اراضی را واگذار کنیم، بلکه قرار است آنها را با شرایطی مطلوب و طی مدت زمانی طولانی به کشاورزان بفروشیم. طی دوازده سال بعد، مناطق خاصی از اراضی سلطنتی به صورت تدریجی و پراکنده تقسیم شد. اما هیچ برنامه اصلاحات ارضی جدیای آغاز نشد.قیام دهه ۱۳۲۰، نماینده خیزش افراد است. بهرغم این واقعیت که شواهد پراکندهای نشان میدهد که طبقه متوسط جدید حضور زیادی داشتند، مخالفتها عمدتا علیه شاه بود و نه علیه نظام شبکهای سنتی. تهدیداتی که شکل میگرفت در چارچوب رقابت شخصی شدید بود و شاه مجبور شد در مقابل چالشهای افرادی مانند قوامالسلطنه و مظفر فیروز به دفاع از خود برخیزد.
ارسال نظر