بانک استقراضی ایران، هر چند به منظور معاملات رهنی تشکیل شده بود، لیکن به عملیات گوناگون مبادرت می‌ورزید و مانند موسسات دیگر در انواع کارها دخالت داشت. مبلغ وجوه سپرده در حساب‌های جاری بانک، با اینکه بهره‌ای به آن تعلق می‌گرفت، قابل توجه نبود و این نکته را می‌رساند که موسسه مزبور نتوانسته بود، جلب اعتماد کامل بازرگانان و افراد عادی را بنماید. بانک در وام‌ها و اعتباراتی که در اختیار تجار و افراد می‌گذاشت، توجهی به جنبه بازرگانی وسود آن نداشت و غالبا به منظورهای سیاسی از این وسیله استفاده می‌کرد؛ به این طرز که اعتبارات هنگفتی، با تسهیلات گوناگون عرضه می‌شد و سپس ناگهان فشار فوق‌العاده‌ای برای وصول آن به مودیان وارد می‌آمد و بالاخره، چون مقررات کاپیتولاسیون، در ایران، وجود داشت، نمایندگان سیاسی دولت روسیه دخالت کرده و عرصه را بر بدهکاران، که اکثرا غیر‌تاجر و از رجال کشور بودند، تنگ می‌ساخت.

قسمت عمده معاملات عادی بانک را وام‌های رهنی تشکیل می‌داد و با این نوع معاملات، املاک و مستغلات زیادی، در سرتاسر شمال مملکت، به تصرف بانک درآمد و به نوبه خود، موجبی برای دخالت نمایندگان دولت روسیه در امور کشور گردید.

مداخله بانک در تجارت خارجی، تقریبا محدود بر روابط بازرگانی با روسیه و کشورهای اروپای شرقی بود و در حقیقت، بانک از این نظر با صرافان تبریز و مشهد که بیشتر به تجارت با روسیه اشتغال داشتند، رقابت می‌کرد؛ لیکن چون، در اداره بانک، به جنبه بازرگانی امور کمتر توجه می‌شد، این رقابت به نحو موثری اعمال نشد و نتوانست صرافی را در شمال ایران تعطیل کند.

منظور مدیران بانک استقراضی، در تجارت خارجی ایران، ترویج بازار کالاهای روسی و تهیه کالاهای مورد نیاز کشور مزبور و بالنتیجه افزایش حجم بازرگانی بین دو کشور بود و سعی وافی مبذول می‌گردید، تا با هدایت بازرگانی و معاملات «دمپینگ»، اقتصاد شمال ایران، بیش از پیش، مکمل اقتصاد روسیه گردد.

بانک استقراضی در کارهای «موسسه بیمه و حمل و نقل»، که امتیاز آن در سال ۱۲۷۰ (۱۸۹۱ میلادی) به لازارپولیا کف، برادر ژاک پولیا کف (گیرنده امتیاز بانک)، داده شده بود، نیز مداخله داشت. امور این موسسه، که به منظور مبادرت به انواع بیمه و حمل ونقل تشکیل گردیده، در سال ۱۲۷۲ (۱۸۹۳ میلادی) امتیاز ساختن راه انزلی- قزوین و در سال ۱۲۷۵ (۱۸۹۶ میلادی) امتیاز شوسه کردن راه تهران- همدان را به دست آورده بود، به وسیله بانک استقراضی انجام می‌گردید؛ از کارهای مهم بانک، وساطت و دخالت در وام‌هایی بود که دولت ایران به علت بحران وضع مالی خود ناچار از دولت روسیه گرفت و این امر به نوبه خود سبب ازدیاد قدرت و نفوذ بانک در ایران گردید. مثلا در قرارداد مربوط به وام ۵/۲۲ میلیون منات از دولت روسیه، به دولت ایران تکلیف شد، که عایدات گمرک شمال، در تهران، به بانک استقراضی تسلیم گردد و موسسه مزبور، پس از پرداخت قسط طلب دولت روسیه، ظرف شش ماه، مابقی را به دولت ایران بپردازد و در صورت تاخیر در رسانیدن اقساط، به بانک حق تفتیش و نظارت در گمرکات شمال ایران و اختیار اداره و انتخاب متصدیان آن داده شد.بانک مزبور، به خلاف بانک شاهنشاهی، قسمت‌های شمالی ایران را حوزه فعالیت خود قرار داده بود و کمتر به امور بانکی در جنوب می‌پرداخت. توجه به مناطق شمالی موید این حقیقت است که هدف اقتصادی این موسسه تابع هدف سیاسی آن، یعنی ازدیاد نفوذ دولت روسیه در ایران، بوده است. بنابراین جهات، بانک استقراضی را می‌توان یک اداره سیاسی دولت روسیه در ایران، با اعتبارات مالی و اقتصادی، دانست.

موسسه مزبور، تا زمان انعقاد عهدنامه بهمن‌ماه ۱۲۹۹ (۱۹۲۱ میلادی) بین دولت ایران و اتحاد جماهیر شوروی، به کار خود ادامه داد و از ۲۲ مردادماه ۱۳۰۱ به دولت ایران تحویل و واگذار گردید. هر چند دولت ایران قصد داشت آن را به بانک دولتی تبدیل کند، لیکن چون، در وضعی که تحویل شده بود، قابل احیا نبود، این مقصود حاصل نگردید.

بانک استقراضی روس، از تاریخ واگذاری به دولت، به بانک ایران موسوم گشت و از آن پس، هم متصدیان آن مصروف تسویه محاسبات شد و بالاخره در سال ۱۳۱۲ به موجب قانون اجازه تاسیس بانک فلاحتی و صنعتی (بانک کشاورزی ایران) ضمیمه بانک مزبور گردید.

موسسات بانکی ایرانی

از زمانی که بانک جدید شرق، به فعالیت بانکی در ایران پرداخت، موسسات صرافی داخلی نیز به تلاش افتاده و کوشیدند، تا وضع خود را، از نظر فن بانکداری، با مقتضیات زمان وفق دهند. به علاوه بعضی موسسات صرافی جدید نیز تشکیل شد، که در سهم خود در اقتصاد این سرزمین موثر بوده و در تاریخ بانکداری ایران مقامی احراز کردند. از این جهت در این مجموعه وضع برخی از آنها مورد اشاره و تشریح قرار می‌گیرد.

تجارتخانه تومانیانس

تجارتخانه تومانیانس، که یکی از مهم‌ترین موسسات اقتصادی ایران بود و در رشته‌های مختلف صادرات، واردات، ملک‌داری و مخصوصا بانکداری کشور اثر مهمی داشت، طی مدتی نسبتا طولانی تکامل یافته و در دوره عمل خود، به اقتضای وضع و موقع اقتصادی، به عملیاتی جدید اقدام کرده است.هسته اصلی این موسسه بزرگ را باید در دکه کوچکی جست‌وجو کرد که مردی به نام هاراتون تومانیانس، بیش از یکصد سال قبل، در تبریز، که در آن زمان شهر پررونق و آبادان ایران بود، افتتاح کرد.شخص نامبرده خشکبار و ابریشم از ایران صادر و آهن‌آلات و سایر کالاها را به جای آن به ایران وارد می‌کرد و از آنجا که بازار خشکبار و ابریشم ایران با بحرانی مواجه نبود، بلکه روز به روز رونق می‌گرفت و از طرفی کالاهای وارداتی در کشور بازار خوبی داشت، به تدریج وضع‌ هاراتون تومانیانس رونق یافت و نامبرده از این راه ثروت قابل ملاحظه‌ای تحصیل کرد.

هاراتون دارای چهار فرزند بود، که مانند پدر واقع بین و دارای قدرت ابتکار تجاری بودند. این چهار فرزند به خوبی دریافتند که به تنهایی و با سرمایه محدود نمی‌توانند، در کارهای بزرگ در تحصیل سود سرشار، توفیق حاصل نمایند؛ لذا متفقا و مشترکا کار پدر را ادامه دادند و پس از آنکه از صدور مواد خام به روسیه منافعی عایدشان گردید، به تدریج، با حزم و احتیاط لازم، به توسعه شعب خود در شهرهای عمده آذربایجان پرداختند و رفته رفته دامنه کار شرکت را به سایر ولایات شمالی ایران نیز توسعه دادند.

در آن ایام، صدور و ورود کالا، قسمت عمده فعالیت را تشکیل می‌داد؛ ولی پس از اینکه برادران تومانیانس به اهمیت کالاهای صادراتی ایران و بازاری که در روسیه و اروپای مرکزی داشت، آگاهی کامل حاصل نکردند، خود در مقام تولید اینگونه محصولات برآمدند و املاکی در آذربایجان، گیلان، مازندران، قزوین و غیره خریده، راسا به تهیه پنبه، ابریشم و خشکبار پرداختند. در اثر جنگ‌های داخلی اتازونی، بزرگ‌ترین تولید‌کننده پنبه، بهای این کالا ترقی فاحش کرد و در نتیجه، نفع سرشاری به این تجارتخانه که کار عمده‌اش تهیه و صدور پنبه بود، عاید گردید.

چون برادران تومانیانس تجارت با روسیه را وجهه فعالیت خود قرار داده بودند، برای تسهیل امور، دو تن از ایشان در باکو اقامت گزیدند و دو تن دیگر در تهران و تبریز به کارها رسیدگی می‌کردند.اشتغال برادران تومانیانس به تجارت خارجی و سرو‌کاری که با پول‌های مختلف و تبدیل آنها به یکدیگر داشتند، موجب ورود آنان به کار صرافی گردید و چون صرافی از رشته‌های پر سود در ایران بود، از این کار نیز منافع سرشاری عاید آنان شد و رفته رفته موسسه مزبور به یک بانک مبدل گردید. هر چند کارهای دیگر نیز ادامه داشت، لیکن توسعه کار صرافی، تدریجا سایر امور را تحت‌الشعاع خود قرار داد؛ به طوری که از حدود سال ۱۲۷۰ (۱۸۹۱ میلادی) قسمت عمده فعالیت شرکت متوجه امور بانکی بود.

موسسه تومانیانس برای مشتریان خود حساب جاری باز می‌کرد و تا شش درصد به موجودی این حساب‌ها بهره می‌پرداخت. این بهره قابل ملاحظه سبب توجه خاص مردم به باز کردن حساب در این تجارتخانه و از عوامل موثر توفیق برادران تومانیانس به رقابت با سایر موسسات شد و در نتیجه افزایش سپرده‌های جاری، تجارتخانه قادر شد اعتبارات وسیعی به مشتریان خود اعطا کرده، بیش از پیش در اقتصاد کشور سهیم گردد.

از جمله کارهایی که سود سرشار به موسسه مزبور عاید داشت، تجارت نقره بود. به طوری که قبلا بیان شد در آن زمان، قیمت نقره در ایران نسبت به طلا گران‌تر از مراکز بین‌المللی بود و چون برای صدور و ورود فلزات قیمتی محدودیتی وجود نداشت، بعضی از موسسات از جمله تجارتخانه تومانیانس با وارد کردن نقره و صادر کردن طلا منافع سرشاری به دست آوردند. امور بانکداری تجارتخانه در ایران به خوبی و سرعت رونق گرفت و در مدت کوتاهی موسسه مزبور با بانک‌های مقتدری که در ایران فعالیت داشتند، همدوش گردید و مخصوصا در خرید و فروش ارزهای خارجی با بانک شاهنشاهی رقابت شدید می‌کرد.

پس از آنکه بانکداری تومانیانس‌ها رونق یافت، تجارتخانه دست به عملیات جدیدی زد و در حالی که همچنان به کار صادرات و بانکداری ادامه می‌داد به استخراج چند معدن از جمله مس و زغال‌سنگ و گوگرد و تاسیس چند کارخانه برای پاک کردن پنبه و خشک کردن میوه و امثال آن پرداخت و در بهره‌برداری از شیلات شمال نیز مشارکت جست.

به این ترتیب، تجارتخانه تومانیانس قبل از جنگ بین‌الملل اول، قدرت بسزایی یافت و یکی از موسسات معتبر مملکت محسوب شده در کلیه امور صرافی، خاصه در موضوعات مربوط به تجارت خارجی و امور ارزی با بانک شاهنشاهی رقابت می‌کرد.