رشد صنعت پتروشیمی در سال‌های پس از جنگ جهانی

‌صنعت پتروشیمی مواد اولیه خود را از قسمتی از گاز طبیعی و قسمتی از فرآورده‌های نفتی به دست می‌آورد. برای استفاده از فرآورده‌های نفتی معمولا کارخانه‌های پتروشیمی در مجاورت پالایشگاه‌ها احداث می‌شوند و به علت پیشرفت فوق‌العاده پتروشیمی، پالایشگاه‌ها که البته کارشان اساسا تهیه مواد سوخت و انرژی است، اکنون بیش از پیش برنامه خود را طوری تنظیم می‌کنند که موادی که به خصوص در صنعت پتروشیمی مصرف می‌شود فراهم شود. در مورد استفاده از گاز طبیعی، تاکنون چون حمل گاز فقط به وسیله خطوط لوله اقتصادی بوده است، کارخانه‌های شیمیایی که آن را به کار می‌برند ناچار یا در میدان تولید گاز دایر شده‌اند یا در مسیر خطوط لوله حمل گاز؛ اما خطوط لوله گاز بیشتر در داخل کشور تولیدکننده دایر شده‌اند و کمتر از مرزها تجاوز می‌کنند و بنابراین صنعت پتروشیمی گاز طبیعی تقریبا فقط در داخل کشورهایی که دارای منابع گاز طبیعی هستند وجود دارد.

از آنجا که مصرف جهانی مصنوعاتی که از شیمی آلی به دست می‌آید روزبه‌روز بیشتر می‌شود، صنعت کربوشیمی که چنان که دیدیم قبل از پتروشیمی این مواد را تهیه می‌نموده با وجود پیشرفت فوق‌العاده پتروشیمی از میان نرفته است، بلکه در بعضی موارد می‌تواند با این صنعت نوخاسته رقابت کند. دستگاه‌های کربوشیمی اکثرا مستهلک شده‌اند و حال ‌آنکه کارخانه‌های پتروشیمی جدیدالتاسیس هستند و هزینه سرمایه‌گذاری‌های سنگین ناچار در بهای فرآورده‌های آنها منعکس می‌شود. بنابراین توسل به صنعت پتروشیمی در ابتدا برای تهیه موادی بوده که به مقدار کافی از طریق کربوشیمی تولید نمی‌شده است. مثلا در مورد آروماتیک‌ها گرفتن آنها از نفت فقط آنگاه معمول شد که میزان احتیاج به آن مواد از مقداری که به وسیله کربوشیمی تهیه می‌شد تجاوز نمود. در هر حال چنانکه گفته شد، احتیاج دنیا به محصولات شیمی آلی به میزان فوق‌العاده‌ای افزایش یافته است. طبق آماری که مقدار مصرف مصنوعات شیمی آلی را طی مدت ۳۰ سال بعد از شروع جنگ دوم نشان می‌دهد، مصرف مواد پلاستیکی تقریبا چهل برابر، مصرف الیاف مصنوعی ۲۵ برابر و مصرف کائوچو مصنوعی و مواد پاک‌کننده هر یک پنج برابر شده است، اما صنعت پتروشیمی گذشته از جبران کمبود مصنوعات کربوشیمی، به جهات دیگر نیز دارای اهمیت زیادی است: یکی اینکه کالاهایی که به وسیله این صنعت تولید می‌شود ممکن است از حیث جنس مرغوب‌تر و در بعضی موارد حتی از حیث قیمت نیز مناسب‌تر باشند، مانند اتیلن که طی مدت ده سال بعد از جنگ بهای آن در آمریکا ۵۰ درصد تنزل کرد، دیگر اینکه صنعت پتروشیمی کالاهایی را که به کلی تازگی دارد تهیه می‌کند. در مورد این نوع کالاها البته وضع پتروشیمی مساعدتر است، زیرا رقابتی در بین نیست، اما درمورد اشیایی که از پیش به وسیله صنعت کربوشیمی یا از طریق کشاورزی تهیه می‌شده و اکنون نیز می‌شود،‌ پتروشیمی باید با آنها رقابت کند و شدت و ضعف این رقابت البته بسته به این است که مقداری که به وسایل دیگر تولید می‌شود برای تامین احتیاجات کافی باشد یا نباشد.

یک ویژگی صنعت پتروشیمی در مقام مقایسه با کربوشیمی اتکای کامل آن به اختراعات و ابتکاراتی است که طی چند دهه اخیر در مورد وسایل کار و روش‌های علمی و فنی متداول شده است. مثلا قسمت عمده عملیات پتروشیمی با استفاده از دستگاه‌های خودکار انجام می‌شود، اما به کار بردن این روش‌های نوین از یک سو و لزوم استفاده از مصالح و تجهیزات ویژه(از قبیل فولادهایی که برای مقاومت در برابر فشار و حرارت فوق‌العاده و خورندگی گازها مجهز باشند) و تجدید ماشین‌آلات در فواصل کوتاه و اجرای تحقیقات و آزمایش‌های مداوم از سوی دیگر، سرمایه‌گذاری‌های هنگفتی را ایجاب می‌کند؛ به طوری که ورود در کار پتروشیمی فقط برای موسساتی که سرمایه‌های معتنابه و کارشناسان کافی در اختیار داشته باشند ممکن است. و اقتصادی بودن تاسیسات پتروشیمی هم مستلزم آن است که برای فرآورده‌های آنها بازار مصرف بسیار وسیعی وجود داشته باشد. بدیهی است که شرایط عمده توفیق در کار پتروشیمی، یعنی داشتن سرمایه مالی کافی و مجهز بودن به جدیدترین و کامل‌ترین وسایل و روش‌های فنی و متخصصین فن و اتکا به احتیاجات روزافزون مصرف به ویژه در کشورهای صنعتی، حاصل بوده است و به این جهت است که طبق آمار سال ۱۹۶۴، بیش از ۹۰ درصد تولیدات آلی نفت و گاز مربوط به آمریکا و اروپای غربی و ژاپن بوده است. اما طی ده سال اخیر کشورهای روبه رشد نیز، یعنی آنهایی که دارای منابع نفت و گاز می‌باشند،‌ دست به کار فعالیت در زمینه صنایع پتروشیمی گردیده و پیشرفت‌هایی حاصل کرده‌اند.

موسساتی که دارای شرایط لازم برای ورود در صنعت پتروشیمی می‌باشند، شرکت‌هایی هستند که فعالیت‌شان را در صنایع نفت و شیمی و کائوچو متمرکز نموده‌اند. تعداد این شرکت‌ها محدود، ولی توانایی مالی و فنی و تجاری آنها در درجه اول اهمیت است. در آمریکا دو سوم کل صنعت پتروشیمی در دست ۲۲ شرکت است که در زمره بزرگ‌ترین موسسات صنعتی آن کشور محسوب می‌شوند. نام بعضی از آنها را به عنوان نمونه ذکر می‌کنیم:(در قسمت نفت): شرکت‌های استاندارد نیوجرزی، سیتیزسرویس و گلف.(در قسمت شیمی): شرکت‌های دوپانت، یونیون کارباید، داو، الایدکمیکال، (در قسمت کائوچوک): گودریچ و فایرستون. در اروپای غربی(انگلستان، آلمان، هند، بلژیک و ایتالیا) نیز همین‌گونه موسسات به کار پتروشیمی اشتغال دارند. سرمایه‌گذاری شرکت‌های یک کشور در کشورهای دیگر و همکاری آنها با یکدیگر به صورت تاسیس شرکت‌های فرعی بسیار معمول است، به خصوص در مورد شرکت‌های آمریکایی که یا تنها یا با مشارکت شرکت‌های دیگر به میزان سه چهارم در کارخانه‌های پتروشیمی کانادا و قریب پنجاه درصد در کارخانه‌های انگلستان سهیم هستند و قسمت معتنابهی از صنعت پتروشیمی فرانسه و آلمان و هلند نیز با مشارکت موسسات آمریکایی و انگلیسی اداره می‌شود. بنابراین صنعت پتروشیمی هم مانند صنعت نفت یکی از مظاهر تمرکز قدرت مالی و فنی و تجاری چند شرکت عظیم در سطح بین‌المللی است.

کشور ایران دارای ذخایر سرشاری از مواد اولیه صنایع پتروشیمی، یعنی نفت و گاز (به عبارت دقیق‌تر: گاز خشک یا متان گازهای سنگین‌تر، یعنی اتان، پروپان، بوتان و برش‌های مخصوص از پالایش نفت یعنی نفتا) و همچنین مواد معدنی دیگر از قبیل گوگرد و نمک می‌باشد و بنابراین امکانات فوق‌العاده‌ای برای توسعه فعالیت‌های خود در زمینه این صنایع دارد و مصمم است که از این امکانات به حد اعلا استفاده کند، به طوری که برآورد شده است، اگر فقط ده درصد تولیدات نفت و گاز ایران تبدیل به فرآورده‌های نهایی یا میانی پتروشیمی چه برای مصرف داخلی و چه برای فروش در بازارهای جهانی بشود، درآمد فروش آنها دو برابر فروش تمام نفت خام تولیدی خواهد بود. بنابراین حقیقت و لزوم حداکثر استفاده از ارزش افزوده مواد هیدروکاربور است که شاهنشاه کرارا ضمن بیانات و مصاحبه‌های خود اشاره به اهمیت به کار بردن ذخایر هیدرو کاربور کشور برای تولید فرآورده‌های پتروشیمی فرموده‌اند.

این نکته قابل توجه است که بعضی اشکالات که توسعه صنایع پتروشیمی را در کشورهای صنعتی محدود می‌کند در ایران وجود ندارد. البته مهم‌ترین آنها دسترسی به مواد اولیه، یعنی هردو کاربور است که کشورهای صنعتی به‌خصوص با بحران کنونی کمبود انرژی از این حیث دچار مضیقه می‌باشند و بدیهی است که چنین مضیقه‌ای در کشور ما وجود ندارد. اشکال دیگر آلودگی محیط زیست است که بر اثر ایجاد صنایع مختلف و به ویژه صنایع پتروشیمی کشورهایی را که تمرکز جمعیت در آن زیاد است دچار مخاطراتی می‌کند که برای جلوگیری از آن بایستی مقررات دشواری رعایت شود و چنین مقررات ناچار توسعه بعضی صنایع را محدود می‌کنند. خوشبختانه در کشور ما این موضوع تاکنون اشکالی ایجاد نکرده است، زیرا اکثر کارخانه‌های پتروشیمی در نقاطی دور از مراکز جمعیت تاسیس شده‌اند و به این مناسبت حتی گفته شده است که ممکن است بیابان‌های ما در ردیف منابع طبیعی کشور به شمار آیند. اشکال سوم که کمبود نیروی انسانی است در بعضی کشورهای صنعتی ایجاد مضیقه نموده است و این مساله البته در ایران نیز وجود دارد، ولی با اجرای برنامه‌های وسیع کارآموزی که در دست تهیه و اجرا است، مانع پیشرفت صنایع پتروشیمی نخواهد شد. بنابراین ملاحظات و همچنین موقعیت جغرافیایی مساعد کشور، یعنی واسطه بودن بین اروپا و آسیا، است که انتظار می‌رود تا ده سال دیگر ایران بتواند بین پنج و ده درصد نیازمندی‌های جهان را به فرآورده‌های اساسی پتروشیمی فراهم کند و از آن پس نیز ده درصد افزایش احتیاجات جهانی را تامین نماید.

در کشور ما فعالیت در زمینه صنایع پتروشیمی در اواخر سال ۱۳۳۷ آغاز شد. در آن هنگام بنگاهی به نام بنگاه کود شیمیایی وابسته به وزارت اقتصاد تاسیس گردید و در سال ۱۳۴۰ کارخانه کوچکی برای تولید این کالا در نزدیکی شهر شیراز احداث شد. ضمنا سازمان برنامه نیز فکر ایجاد صنعت پتروشیمی را دنبال می‌کرد و در سال ۱۳۴۱ با انستیتوی نفت فرانسه درباره انجام بررسی‌هایی به این منظور وارد مذاکره شد و یک سال بعد قراردادی با آن موسسه برای انجام مطالعات مربوط به طرح‌های پتروشیمی منعقد کرد و چنین پیش‌بینی می‌شد که انستیتوی مزبور در صورت درخواست سازمان در کار ایجاد کارخانه‌ها و بهره‌برداری از طرح‌های فنی وارد میدان فعالیت خواهد شد، ولی بعدا پس از تاسیس شرکت ملی صنایع پتروشیمی امکان فعالیت انستیتوی نامبرده منتفی گردید. ضمنا سازمان برنامه با مشارکت یک شرکت خارجی و تعدادی سرمایه‌گذاران خصوصی، شرکتی به نام شرکت سهامی کود ایران برای تولید آمونیاک و کودهای شیمیایی تشکیل داد و شرکت ملی نفت ایران نیز با یک شرکت نروژی به منظور تولید آمونیاک مایع و اوره وارد مذاکره شد. در سال ۱۳۴۲، دولت درصدد برآمد که فعالیت‌های مربوط به پتروشیمی را در یک واحد معین متمرکز کند تا دستگاه‌های مختلف دولتی هریک در حدود صلاحیت خود برای پیشرفت صنایع پتروشیمی همکاری کنند. این منظور به صورت تاسیس شورای عالی صنایع پتروشیمی عملی گردید. هیات وزیران به موجب تصویب نامه مورخ آذرماه ۱۳۴۲، شورای نامبرده را با عضویت وزیر اقتصاد و مدیرعامل شرکت ملی نفت ایران و مدیرعامل سازمان برنامه به منظور تشویق و توسعه صنایع پتروشیمی و تقویت سرمایه‌گذاری و حفظ هماهنگی و پیشرفت این صنایع تاسیس نمود و دبیرخانه‌ای برای شورا در نظر گرفت که به کمک گروهی از کارشناسان صنایع پتروشیمی و با کسب اطلاع و نظریات تخصصی از سازمان‌های مختلف مطالعات لازم را برای گزارش به شورا انجام دهند و تصمیمات شورا را اجرا نمایند.