تاریخ ایران-معینالتجار، احیاگر تجارت دریایی ایران - بخش پایانی
مخالف قرارداد ۱۹۱۹ بود
بخش آخر نوشتهای درباره معینالتجار که در کتاب شاخههای رشد و شکوفایی از طرف اتاق ایران منتشر شده است. یکی دیگر از اقدامات معینالتجار در دوره محمدعلی شاه که حاکی از نفوذ او در سلطنت و مشارکت در تصمیمات کلان مملکت است، این بود که وقتی در ربیعالاول ۱۳۲۵ قمری، در مورد آمدن اتابک از خارج در مجلس بحث و گفتوگو وجود داشت و عدهای مخالف آمدن او بودند، معینالتجار از مشوقان آمدن اتابک بود و او را برای آمدن تشویق میکرد. سرانجام هم اتابک به ایران آمد و در روز ۱۹ ربیعالاول به ریاست وزرایی منصوب و روز بیست و یکم همان ماه، هیات وزرا را به مجلس معرفی کرد.معینالتجار در دوران جنگ جهانی اول نیز حضوری فعال در تحولات سیاسی- اجتماعی ایران داشت و در قیام جنوب، واسط بین سران قیام و مجلس شورای ملی و هیات دولت بود. یکی از شواهدی که موید این مطلب است تلگرامی است که توسط رییسعلی دلواری از طریق معینالتجار برای مجلس شورای ملی و وزارت مالیه فرستاده شده است. متن تلگرام چنین است:
«توسط حاجی محمد معینالتجار، مجلس مقدس (ناخوانا)، وزارت جلیله داخله، وزارت جلیله مالیه ارشاد، در این اوقات که هر یک از ملل حسیه یا برای استعمال بزرگواری یا به جهت استقرار شرف قومی به بذل جان و مال به مبالغه و خودنمایی جاهد و ملت ایران به راحتی میگذرانند، سزاوار نیست تکمیل جزیی نواقص مالیه با مستعجلات مساعدت خارجی موکول و وطن مقدس خودمان را مرهون احسان اجانب ساخته در عوض به هرگونه تجاوزات جایز باشیم. خوب است اولیای دولت متبوع ما در این اوقات که همه افراد ملت کاملا متذکر احوال وطن مقدس خود هستند، به وسایل موثره جلب حسیات عمومی فرموده باشد. این کمترین فدایی با تمام عشیره خود، دولت محبوب خود را استقبال کرده در این امر به اشیای تمام هستی خود مضایقه ندارد. البته که از توجهات فایقه آن ذوات مقدسه این ملت به دادن یک نوع امتحان وطنپرستی سزاوار شوند. جاننثار علی دلواری تنگستانی».معینالتجار در دوره سوم مجلس شورای ملی هم (۱۴ آذر ۱۲۸۸ تا ۳ دیماه ۱۲۹۰ خورشیدی) از طرف مردم بوشهر به وکالت برگزیده شد. در این دوره هم از چهرههای موجه و بانفوذ مجلس محسوب میشد. از اقدامات عمده دیگر معینالتجار در دوره احمدشاه، عضویت در حزب اعتدالیون بود. طبق اسناد خانواده انصاری، او به همراه افراد سرشناسی چون معاونالدوله غفاری، دهخدا، سیدصادق طباطبایی، معاضدالسلطنه، نصرتالسلطان انصاری، مرتضیقلیخان نائینی و علیمحمد دولتآبادی بابت عضویت بین سالهای ۱۳۲۹ تا ۱۳۳۰ قمری، مبالغی را به کمیته مرکزی حزب پرداخته بودند. وی چندین بار از طرف این حزب به عنوان کاندیدا معرفی شد، از جمله در ۱۶ برج سنبله سال ۱۳۳۵ قمری، در منزل حاجی محمدتقی بنکدار مجلس منعقد بوده و چند نفر صحبت کرده بودند مبنی بر اینکه ما که افراد فرقه اعتدال هستیم، باید سعی و تلاش کنیم که از اشخاص بانفوذ و صاحب قدرت مملکت برای وکالت انتخاب شود. از جمله کسانی که مدنظر آنان قرار داشت معینالتجار بوشهری بوده است. معینالتجار از افراد فرقه خود مبنی بر اینکه وی را قابل وکالت دانسته و انتخاب کردهاند، اظهار تشکر کرده و در مقابل افراد فرقه اعتدالیون سوگند خورد که اگر متحمل همه خسارت هم شود، باز نگذارد تا اکثریت کاندیدا را سایر فرقهها ببرند.
از اقدامات مهم سیاسی، اقتصادی معینالتجار در این دوره، مخالفت با قرارداد ۱۹۱۹ میلادی بود، بدین قرار که وقتی احمدشاه برای بستن قرارداد ۱۹۱۹ به انگلستان سفر کرد، موج مخالفت در تمام کشور بالا گرفت و وثوقالدوله نسبت به آنها شدت عمل نشان داد، مخالفان قرارداد را تبعید یا زندانی کرد. معینالتجار که از جمله مخالفان بود، به همراه رجالی چون مستشارالدوله، ممتازالدوله، محتشمالسلطنه و ممتازالملک به کاشان تبعید شد. وی پس از دو ماه تبعید با سقوط کابینه وثوقالدوله و روی کار آمدن کابینه مشیرالدوله به همراه سایر تبعیدشدگان به تهران برگردانده شد.از اقدامات اساسی دیگر معینالتجار در اوایل جنگ جهانی اول- همانند امینالضرب که از طبقه سرمایهدار نوظهور ایران بود- درصدد برآمد تا قسمتی از سرمایه خود را در صنایع ملی سرمایهگذاری نماید. به همین دلیل کارخانه ابریشمبافی امینالضرب را که حدود سیصد هزار تومان خرج برداشته بود، به مبلغ نود هزار تومان خریداری کرد، ولی او هم با توجه به مسائل و مشکلات بینالمللی و داخلی نتوانست در این سرمایهگذاری موفق عمل کند، چراکه وسایل و امکانات لازم جهت سودآوری از این کارخانه را نداشت، لذا در تابستان ۱۳۳۴ قمری، مجبور به مذاکره با بانک استقراضی شد، ولی از نتیجه این مذاکرات اطلاعی در دست نیست. به هر حال نه معینالتجار و نه امینالضرب قادر به راهاندازی این کارخانه نشدند. بنا به گفته رییس بانک استقراضی در ۱۶ شعبان ۱۳۳۴ در عرض دو ماه، قسمت برق این کارخانه از کار افتاد و سرانجام نه معینالتجار و نه امینالضرب و نه سایر تجار و سرمایهگذاران ایرانی قادر به رقابت با سرمایهگذاریهای خارجی نشدند. به دلیل جریان سریع تحولات سیاسی ایران و تبدیل ایران به منطقهای جنگی و از دست رفتن استقلال سیاسی به دلیل بیکفایتی پادشاهان، صنایع داخلی رو به انهدام و تخریب گذارد و طبقه سرمایهدار تجاری نوظهور هم که درصدد سرمایهگذاری قسمتی از سرمایههای خود در صنایع ملی بود، سقوط کرد.معینالتجار به دلیل قدرت و نفوذ سیاسی- اقتصادی بالایی که پیدا کرده بود، در نهادهای اقتصادی و سیاسی دوره احمدشاه نقش فعالی داشت، از جمله با تشکیل شورای عالی تجارت، وی به ریاست آن برگزیده شد. این شورا دارای شش نفر عضو از طرف تجار بود که به انتخاب خود آنان معین میشد و شش نفر عضو دیگر از طرف دولت تعیین میگردید. اعضا در کارهای اقتصادی کشور اظهارنظر میکردند و به رفع مشکلات تجاری مملکت میپرداختند. این شورا هفتهای یک بار تشکیل جلسه میداد. معینالتجار همچنین در این مقطع عامل مصالحه و واسط بین تجار و سایر اصناف با دولت و ماموران دولتی بود.
یکی دیگر از اقدامات معینالتجار در اواخر دوره قاجار- که باز هم نشاندهنده جایگاه سیاسی و اقتصادی اوست- این بود که ضامن برافراشته بودن پرچم ملی ایران در نقاط جنوبی محسوب میشد. او در ملاک خود- که تقریبا بیشتر قسمتهای جنوبی ایران از خوزستان، بندرعباس، ممسنی و بوشهر را شامل میشد- بابت جلوگیری از جایگزینی پرچم بیگانگان به جای پرچم ملی ایران، سالانه مبلغی حدود یکصد تومان اجاره دریافت میکرد.
حوزه فرهنگ و معارف
شهر بوشهر یکی از نخستین شهرهای ایران است که مدارس علمی به سبک جدید در آن تاسیس شده است. مدرسه سعادت مظفری در سال ۱۳۱۷ قمری به همت احمدخان دریابیگی و تلاش و کوشش برادران سعادت(محمدحسن و عبدالکریم) تاسیس شد. حاج عبدالکریم معروف به «سعادت»، خود اولین رییس رسمی معارف بوشهر بود. تجار بوشهری از همان ابتدا، از تاسیس مدرسه سعادت حمایت کردند و با ارشاد آنان و همکاری مردم خیر و معارف پرور، کار مدرسه رونق گرفت، به نحوی که در سال ۱۳۱۸ قمری تعداد دانشآموزان مدرسه به سیصد و پنجاه نفر بالغ شد. خانهای که مدرسه در آن تشکیل شده بود، گنجایش این تعداد دانشآموز را نداشت، از این رو باز تجار مشکل مدرسه را حل کردند و قطعه زمین متعلق به معینالتجار را به مدرسه اختصاص دادند. با کمک افراد خیر بنای جدید مدرسه در ۱۳۱۹ قمری احداث و مورد استفاده قرار گرفت. آنان، همه در تاسیس و هم در ادامه کار مدرسه بیشترین کمک را متقبل شدند، از جمله برای رفع مشکل مالی مدرسه، «انجمن وکلای مجلس» را به وجود آوردند که متشکل از سه نفر از تجار مسلمان و میرزا یانس ارمنی (معاون ایرانی گمرک بوشهر) بود. نفر پنجم هم فردی به نام سروشالملک بود که در سمت ریاست پستخانه قرار داشت. این مجلس هر هفته یک بار تشکیل میشد و از افراد فرهنگ دوست -به خصوص تجار- جهت رونق امور فرهنگی، آموزشی و مالی مدرسه دعوت به همکاری میکرد. اولین فردی که اعلام آمادگی کرد و بیشترین کمک مالی را به مدرسه نمود، حاجمحمد معینالتجار بود که ماهانه ده تومان و در کل سالی صدوبیست تومان به مدرسه کمک میکرد. کمکهای وی سالهای متوالی ادامه پیدا کرد.
بازرگانان نقش بارزی در روی کارآمدن رضا شاه داشتند. آنها در کنار روشنفکران و نویسندگان ایرانی به خصوص آنهایی که در خارج از کشور زندگی میکردند، به این نتیجه رسیدند که دیگر دولت ایلیاتی قاجار با تفکر عشیرهای خود نمیتواند در نظام بینالمللی هماورد خوبی برای قدرتهای خارجی باشد، علاوه بر این، توان ادای مطالبات مردم را پس از مشروطه دارا نیست، لذا خواستار روی کار آمدن دولتی متمرکز و قدرتمند بودند و آن هنگام که رضاشاه به عنوان چهره جدید حکومتی معرفی شد، از وی حمایت کردند. معینالتجار از جمله بازرگانانی بود که در روی کارآمدن رضاشاه تلاش کرد و در دهم ربیعالثانی ۱۳۴۴ قمری به همراه تجار مرکز، اعلامیهای صادر و ضمن اعلام تحصن خود، خواهان همراهی تجار همه ایالات و ولایات در جهت براندازی حکومت قاجار و تاسیس مجلس موسسان و به سلطنت رسیدن رضاخان شدند.معینالتجار در دوره رضاشاه هم از توان مالی و نفوذ سیاسی برخوردار بود، چنانکه در سال ۱۳۰۴ خورشیدی موفق شد «شرکت شرق» را برای دادوستد با شوروی ایجاد کند و هنگامی که راهآهن شمال را میکشیدند، شرکتی به نام «شرکت طبری» تاسیس کرد، ولی پس از مدتی مورد خشم رضاشاه قرار گرفت و شرکت را از دست داد.معینالتجار دارای چند فرزند بود. پسران ایشان عبارت بودند از؛ آقا محمدرحیم، آقا محمدرضا و آقا محمدجواد. پسر بزرگ معینالتجار به نام محمدرحیم با لقب «معاون التجار» در سال ۱۳۳۵ خورشیدی به دلیل نامعلومی در تهران خودکشی کرد. فرزند دوم او به نام محمدرضا در سال ۱۲۷۵ خورشیدی متولد شد.تحصیلات خود را در تهران و اروپا به پایان رساند. او کار دولتی نپذیرفت و در کنار پدرش به تجارت ابریشم پرداخت. پسر سوم معینالتجار آقا محمدجواد معروف به امیرهمایون بود که در سال ۱۲۷۷ خورشیدی متولد شد. وی نفوذ و قدرت اقتصادی و سیاسی زیادی داشت. نماینده اول مردم تهران در دوره هفتم مجلس شورای ملی بود. او که تحصیلات خود را در تهران و اروپا انجام داده بود، به زبانهای فرانسه و انگلیسی تسلط داشت. با دختر حاج محمدحسین امینالضرب ازدواج کرد. او بیش از برادر دیگرش محمدرضا علاقهمند به امور سیاسی بود و ملقب به «شاهزاده سوداگر» از فرزندان معینالتجار از همه مشهورتر همین امیر همایون بوشهری بود.
معینالتجار پنج داماد داشت که همگی از خاندانهای متنفذ و متمول زمان خود بودند. ۱- علیاکبر ناظمالتجار، ۲- میرزا محمدعلی خان ملکالتجار بوشهری، پسر حاج محمدمهدی ملکالتجار سوم، ۳- سید حسین خان آصفالملک، ۴- محمد آقا جواهری، ۵- حسن آقا، پسرحاج حسین آقا امینالضرب.
معینالتجار سرانجام پس از فراز و نشیبهای فراوان و تلاشهای مستمر سیاسی و اقتصادی در دوره رضاشاه وفات نمود.
ارسال نظر