خواندنیهای تاریخ
ولیعهد و عینک شاپشال
تمایل محمدعلی شاه به روسیه باعث شده بود او پزشک شخصی خود را از میان پزشکان روسی انتخاب کند. این پزشک مردی بود به نام دکتر سادوسکی. تربیت سلطان احمد میرزا (احمدشاه بعدی) ولیعهد نیز به سروان اسمیرنف که دوره مدرسه السنه شرقی دانشگاه پطرزبورگ را گذرانده بود، واگذار شده بود. از اینها گذشته، رفیق نزدیک و مشاور ویژه شاه یکی دیگر از اتباع روسی به نام شاپشال بود. این شخص در سیاست خارجی شاه و متمایل کردن او به روسیه نقش مهمی بازی کرد. ولیعهد ایران زیر نظر آقای اسمیرنف تربیت میشد. او بچهای ۱۲ ساله، جدی و زرنگ بود که تعلق خاطرش به اقسام لباسها و جواهرات از همین سن و سال مشهود بود. ولیعهد دوست داشت درباریان هنگام رد شدن از کنارش تعظیم بلند بالایی به او بکنند. مربی ولیعهد برای اصلاح صفات زشت و عادات ناپسندیده او مدتها زحمت کشید. پیش از آمدن اسمیرنف به ایران، ولیعهد به شوخیهای نامناسب که متاسفانه در دربار شاه مرسوم بود مبادرت میکرد. مثلا گوش آدم بیگناهی را که تصادفا از کنارش رد میشد با انبری که در بخاری سرخ شده بود داغ میکرد. ولیعهد جوان ۳ خصلت ناپسندیده دارد: عشق به پول، حسادت و عقیده به اقتدار فوقالعاده. او این صفات را همیشه نشان میداد تا اینکه اسمیرنف به سمت مربی او تعیین شد و رفتار او را انسانی کرد. شاپشال حکایت میکند: وقتی محمدعلی شاه ولیعهد در تبریز زندگی میکرد یک تاجر روسی صدمنات در کیسهای ابریشمین به سلطان احمدمیرزا هدیه داد. این بچه یک هفته تمام با این پولها بازی میکرد و بعد به طور صریح گفت، بهتر است تجار ایران رسم ادب را از تاجر روسی یاد بگیرند. یک بار دیگر او عینک شاپشال را دید و پسندید و درخواست کرد آن عینک فورا به او تقدیم شود. او وقتی جواب رد شنید با عصبانیت پیش پدر دوید و استدعا کرد این متخلف جسور تنبیه شود و گفت: باباجون آنقدر با چوپ بزن که بمیرد. شاه جواب داد، فرزند عزیز، اگر هم میخواستم نمیتوانستم چون او تبعه روسیه است. پس از شنیدن این جواب، ولیعهد گفت، مردهشوی اتباع روس را ببرد که حتی نمیشود کتکشان زد.
نوشته مامانتوف، روزنامهنگار روسی به نقل از کتاب سیمای احمدشاه
ارسال نظر