رجال معاصر- مردان و زنان نامدار ایران- ۲۱
سلیمان محسن، ثروتمند سوسیالیست
سلیمان محسن اسکندری در تهران متولد شد. پدرش شاهزاده محسن میرزا کفیلالدوله از مالکین و کارمندان عالیرتبه دولت بود. وی پس از انجام تحصیلات مقدماتی و معمول زمان و یاد گرفتن زبان فرانسه در دستگاه دولتی استخدام شد. چندی در اداره شهربانی و مدتی در اداره کل گمرک اشتغال به کار داشت. سپس امتیاز هفتهنامه «حقوق» را گرفته به انتشار آن مبادرت نمود. در دوره دوم مجلس پس از فوت برادرش که نماینده مجلس بود، به جای او از طرف نمایندگان مجلس به وکالت انتخاب گردید و جزو حزب دموکرات شد و پس از چندی از لیدران حزب مزبور در مجلس شد. در ۱۲۹۰ مجلس دوم در اثر اولتیماتوم دولت روسیه تزاری منحل گردید و به دستور ناصرالملک نایبالسلطنه ایران، سلیمان محسن دستگیر و به قم تبعید شد و چند ماهی در تبعید به سر برد و آنگاه به تهران آمد و مدیرکل امور مرکزی وزارت کشور گردید.
سلیمانمحسن در انتخابات دوره سوم مجلس شورای ملی از اصفهان به نمایندگی انتخاب شد و لیدر حزب دموکرات در مجلس بود و مدتی نیز نایب رییس مجلس شد. دموکراتها در مجلس در اقلیت قرار داشتند و با غالب دولتها مخالف بودند. هنگامی که در این دوره سلطان عبدالمجید میرزا عینالدوله به نخستوزیری انتخاب شد، سلیمانمحسن به لیدری حزب دموکرات، فرمانفرما وزیر کشور کابینه را استیضاح کرد و عزل او را از وزارت خواستار شد، ولی عینالدوله براساس مسوولیت مشترک وزیران از وزیر داخله خود دفاع کرد و از کار کنارهگیری نمود. مجلس سوم با تلاش سیدحسن مدرس او را به رییسالوزرایی انتخاب نمود. عینالدوله قبول نخستوزیری را موکول به عضویت فرمانفرما در کابینه کرد. سلیمانمحسن در رد نظریه عینالدوله سخنان تندی در مجلس ایراد کرد و کلمات ناسزا و موهن بر زبان جاری ساخت و عینالدوله ناگزیر مجددا استعفا کرد.در جنگ بینالملل اول و اشغال ایران از طرف قوای نظامی روس و انگلیس و عثمانی، احمدشاه تصمیم به تغییر پایتخت گرفت و این نیت را با نمایندگان در میان نهاد و سلیمان محسن و حزب دموکرات در این کار پیشقدم شدند و فورا به قم حرکت نمود. کمیتهای به نام «کمیته دفاع ملی» تشکیل دادند و ریاست آن کمیته با سلیمان محسن بود. کمیته در قم به جمعآوری اعانه و خرید اسلحه پرداخت. کمیته دفاع ملی از قم به اصفهان و از اصفهان به کرمانشاه حرکت کرد و تا این تاریخ لیدری و رهبری قیامکنندگان به عهده سلیمانمحسن بود. در همان هنگام رضاقلیخان نظامالسلطنه با عدهای قوا و وزیر مختار آلمان به کرمانشاه رسیدند و به ریاست حکومت موقتی انتخاب شد و کابینهای تشکیل داد و عدهای را به وزارت انتخاب نمود از جمله سلیمان محسن وزیر داخله شد، ولی میل و رغبتی به این سمت نشان نداد، زیرا خود کاندیدای ریاست حکومت بود.اساسا اجتماع عدهای در کرمانشاه برای دفاع از ایران با حمایت آلمان و عثمانی در نتیجه اقدامات سلیمانمحسن و حزب دموکرات بود و از اینرو بین نظامالسلطنه و سلیمانمحسن اختلافنظر شدید پیدا شد و ضمنا سلیمانمحسن متهم به سوءاستفاده مالی گردید. سلیمانمحسن چندی در بغداد و سپس در استانبول اقامت گزید و پس از خاتمه جنگ جهانی به ایران بازگشت. در انتخابات دوره چهارم از تهران به وکالت مجلس شورای ملی انتخاب شد و به اتفاق سیدمحمدصادق طباطبایی حزب سوسیالیست ایران را بنیاد نهاد و در نقش اقلیت در مجلس دست به اقدامات تندی زدند. سلیمانمحسن در آن مجلس با اعتبارنامه مهدیقلی مخبرالسلطنه به شدت مخالفت کرد و صریحا او را قاتل شیخ محمد خیابانی معرفی کرد.
در ۱۳۰۰ به هنگام نخستوزیری احمدخان قوامالسلطنه، دکترمحمد مصدقالسلطنه وزیر مالیه ماده واحدهای به مجلس داد و اختیاراتی برای اصلاح وضع مالی ایران خواست. سلیمان محسن وزیر مالیه را مورد حملات شدید قرار داده و حمله سختی به او نمود. مصدق از خود دفاع کرد و سپس غش کرد و بدین ترتیب کابینه قوامالسلطنه ساقط شد. در ۱۳۰۱ در دور دوم نخستوزیری قوامالسلطنه، سلیمانمحسن او را استیضاح کرد و با جلب عدهای از اعضای اکثریت مجلس و نمایندگان بیطرف، اقلیت خود را تبدیل به اکثریت نمود. در نتیجه برای بار دوم کابینه قوامالسلطنه را ساقط کرد. قبل از قوامالسلطنه نیز مشیرالدوله در اثر حمله شدید سلیمانمحسن از کار کنارهگیری کرده بود.
سلیمانمحسن در ۱۳۰۱ پس از ساقط کردن قوام، مستوفیالممالک را به رییسالوزرایی رسانید و خود لیدر اکثریت بود و دفاع از پروگرام دولت را برعهده گرفت. در عوض سیدحسن مدرس که در حکومت قبل لیدر اکثریت بود، اینبار لیدر اقلیت گردید و با کابینه مستوفی به مخالفت برخاست و کابینه را استیضاح نمود. در تمام دوران زمامداری مستوفی، جدالی سنگین بین مدرس و سلیمان محسن در مجلس در جریان بود.
در اواخر دوره چهارم، سلیمان محسن و سیدمحمدصادق طباطبایی لیدران حزب سوسیالیست که جمعا در مجلس پانزده نفر بودند، روابط نزدیک و صمیمانهای با سردار سپه وزیر جنگ برقرار نمودند و او را مورد حمایت قرار دادند و سرانجام پیماننامهای بین سردار سپه، میرزاکریمخان رشتی، سلیمانمحسن، سیدمحمدصادق و خدایارخان امضا و مبادله شد. به موجب این پیماننامه، قرار شد حزب سوسیالیست سردار سپه را به نخستوزیری برساند و سردار سپه در عوض وزیران خود را از اعضای حزب سوسیالیستها انتخاب نماید. یک ماه پس از این پیمان، سردار سپه با حمایت سوسیالیستها از طرف سلطان احمدشاه به نخستوزیری برگزیده شد و در کابینه خود سلیمان محسن را وزیر فرهنگ نمود. حاج عزالممالک اردلان و میرزا قاسمخان صوراسرافیل دو تن از اعضای سوسیالیستها نیز در این کابینه عضویت یافتند.
سلیمانمحسن در انتخابات دوره پنجم مجلس شورای ملی از تهران به وکالت مجلس انتخاب شد و طبعا از وزارت اعراض نموده به پارلمان رفت. او در مجلس پنجم یکی از طرفداران جمهوری بود و طرح تبدیل رژیم سلطنتی را به جمهوری امضا نموده و از آن دفاع نمود. در جریان تعرض و قهر سردار سپه و عزیمت وی به بومهن، سلیمانمحسن تلاش بسیار کرد و اکثریت مجلس را به طرفداری سردار سپه بسیج نموده او را به شهر بازگردانید.
در تمام مدت مجلس پنجم، سلیمان محسن لیدر سوسیالیستها بود و غالبا در مقابل مدرس قرار میگرفت. در استیضاح مدرس از سردار سپه که منجر به نطق ملکالشعرای بهار شد، سلیمان محسن نطق مهمی ایراد کرده اقلیت را سخت مورد نکوهش قرار داد. در جریان انقراض قاجاریه و تفویض سلطنت به سردار سپه کوشش و فعالیت سلیمان محسن چشمگیر بود.
پس از ختم دوره پنجم، سلیمان محسن که نام خانوادگی«اسکندری» را برای خود انتخاب نموده بود با وجود نزدیکی و همکاری با سردار سپه وکیل مجلس نشد و به هیچ کار دولتی هم دعوت نگردید و به صورت عزلت و انزوا ایام را میگذرانید. پس از سال ۱۳۲۰ فعالیتهای سیاسی او آغاز شد. از جمله او از موسسین اولیه حزب توده ایران بود و لیدری حزب مزبور به او واگذار شد ولی به علت کهولت نه حوصله و نه توانایی کار داشت و امور حزب اغلب توسط برادرزاده او ایرج اسکندری انجام میگرفت.سلیمان محسن اسکندری در ۱۳۲۲ در سن ۷۷ سالگی درگذشت. تشییع جنازه او با شکوه کامل از طرف حزب توده ایران در تهران برگزار شد و در تمام شهرهای ایران مجالس ختم مجلل از طرف حزب توده تشکیل شد. اسکندری مردی سخنور، جدی، صادق و جاهطلب بود. شاید در طول تاریخ مشروطیت، سخنوری به پای او نرسیده باشد.
ارسال نظر